تیغکشی ساترا،شیطنت سوپر استار و رسوایی….
- شناسه خبر: 17973
- تاریخ و زمان ارسال: 5 آبان 1404 ساعت 9:35
- منتشرکننده: مدیریت

جبار آذین/ساترا اداره سانسور تولیدات هنری و سریالی و…که در قلع و قمع و سانسور،دست سانسورچیهای قدر ارشاد را از پشت بسته و کمر به خدمت سردمداران تلویزیون انحصاری و اسپانسری و سلیقهای و دولتی/نهادی و قتل عام آثار هنری بسته است،در اقدامی تازه و خلاق و نوآور!!!برای اعمال سانسورهای سلیقهای و ناپسند خود بر سریال جدید نرگس آبیار با عنوان بامداد خمار امر فرموده تا نامهای تهیه کننده و کارگردان این اثر از بیلبوردهای تبلیغاتی و….حذف شود.این اقدام ساترا که آخر نوآوریهای آن!در مسلخ سانسور کشور است به معنای نفی هنرمندان و هنرمندی در ایران و زشتترین درجه تهاجم ضد هنر و هنرآفرینی و تاریخ سیاه سانسور در کشور است.
اگر ساترا از سازندگان بامداد به دادگاه شکایت میکرد و آنها را به زندان میانداخت شاید به اندازه حذف نام تولیدکنندگان این سریال، ناراحت کننده نبود،چرا که هنرمندان آزاده،به انواع سانسور و محدودیتها و ممنوعیتها و… عادت کردهاند.
ساتراپیها و سلاخان سانسورچی آثار رسانهای و سینمایی وزارت محتاج ارشاد با این نوع سانسورهای شرم آور،روی سانسورچیهای رژیم پهلوی را نیز سفید کردهاند.
مردم که بر ضد فقر و فساد و گرانی نباید حرف بزنند و اعتراض و گلایه کنند.اهالی قلم که نباید ازحق و حقیقت و بیعدالتی و نادرستیها بنویسند،هنرمندان موسیقی که نباید با هنرهای خود،رنج و اندوه و یاس مردم را تصویر کنند و خوانندگان درباره آنها بخوانند، بازنشستهها که نباید از تحقیرها و دستهای خالی و سو استفادهها ازصندوق خود بگویند، کارگران که نباید از دستمزدهای قلیل خود،حرف بزنند،فیلم و سریال سازان هم که نباید خلاف امر و فرمایش و سلیقه و منافع اربابان، آثاری تولید کنند،و…
مسئولان یکباره بفرمایند تا مردم گرفتار و دست تنگ کشور،زیپهای دهان انتقاد و اعتراض خود را بدوزند و برای حفظ آرامش مسئولان و حیف و میل بیتالمال توسط از ما بهتران،سخنی بر زبان نیاورند.
آیا بهتر نیست به هنرمندان به طور رسمی و از طریق رسانهها ابلاغ شود که،اگر نمیخواهند،خود و آثارشان،حذف و سانسور شوند و یا به انزوا و خانهنشینی مبتلا گردند و یا مجبور به مهاجرت و… شوند،قبل از هر کاری با ساترا بر سر یک سفره نشینند و آنچه را آنها و اربابان آنها میپسندند، در تولید آثارشان،مد نظر قرار دهند؟اینگونه،شاید صف هنرمندان مردمی از غیر مردمی جدا و شفاف و تکلیف هنرمندان و ساترا مشخص شود و آنها که نمیتوانند با ساترا و سانسورچیهای رشید!ارشاد و سازمان مستعمل سینمایی،کنار بیایند،هنر و سینما را رها کنند و به دست فروشی،کارگری و مسافرکشی و…رو آورند تا جلادان و سلاخان سانسور در کشور به فرمانروایی خود ادامه دهند و برخی هم ترانه همه چی آرومه را بخوانند؟!
اما خبر دهشتناک دیگر درباره آدمربایی و تجاوز یک سوپر استار به یک دختر است که سبب بازداشت او شده است.
خبری که با حاشیههای فراوان در رسانهها منتشر شده و خبرهای مربوط به فیلم افشا شده دختر آقای شمخانی را شاید آگاهانه،تحت شعاع قرار داده است!
اگر اتهامهای جناب بازیگر خطاکار ثابت شود،سینما و تلویزیون و حتی فوتبال کشور باید کلاه خود را بالاتر بگذارند.
وقتی طی سالها در گفتار و نوشتار با صدای رسا،برای حفظ جامعه و هنر و فرهنگ و خانوادهها و ملت از فساد و ابتذال روز افزون در سینما و مراکز به ظاهر هنری و فرهنگی و جامعه گفتیم و نوشتیم و میگوییم و مینویسیم،از این جور وقایع اطلاعات مستند داشتیم و چنین فجایع و چنین روزهایی را پیشبینی میکردیم.
روزهایی که مسائل جناب شمخانی و این بازیگر و تیغ کشیهای سانسورچیها رسانهای شود و متاسفانه این پایان تاریکیها نیست که آغاز رسواییهاست و ایران من امروز هم عزادار است،اما عزادار نمیماند و نخواهد ماند.
●بعد از تحریر
ناباوران ماجرای آقای بازیگر میگویند،”او هم پول زیاد داشت و هم شهرت فراوان و میتوانست مانند بعضی در خفا خیلی کارها بکند،شاید او را فریب دادهاند،شاید او خود را فریب داده و شاید این برنامه را چیدهاند تا ماجرای آقای شمخانی به حاشیه رفته و فراموش شود…”شاید!
هر چه هست به زودی واقعیت آن روشن خواهد شد.





