حرکت خاتمی همچنان بر مدار مدارا
- شناسه خبر: 18027
- تاریخ و زمان ارسال: 7 آبان 1404 ساعت 12:23
- منتشرکننده: مدیریت

«بشارت نو» حمله تندروها به رئیس دولت اصلاحات را بررسی می کند؛
پیمان جهانیان/ اظهارات اخیر سید محمد خاتمی بازتاب گسترده ای در فضای سیاسی کشور داشته و با واکنش های مختلفی مواجه شده است.جایی که به نظر می رسد خاتمی همچنان بر همان روش مصلحانه و صریح خود تأکید دارد.
خاتمی در دیدار با مردم یزد با پذیرش نقدهایی مبنی بر جلوگیری از ورود نسل های جوان، به محدودیت های تایید صلاحیت ها برای مشاغل اشاره کرد و گفت: ما چند دولت در این کشور باید داشته باشیم؟! هر کشور باید یک دولت و یک اقتصاد داشته باشد. توصیه من به دولت این است که اقتدار داشته باشد و مسئولیت های خود را به خوبی انجام دهد.
وی در ادامه با یادآوری تعبیر مشهور خود در دوران ریاست جمهوری مبنی بر اینکه هر آنچه که در مقابل آزادی قرار گیرد، حتی اگر دین باشد، زیان میکند، گفت: منظور از آزادی ولنگاری نیست؛ بلکه منظور، حق تعیین سرنوشت است.
ماجرا اما در همین جا خلاصه نشد ورئیس دولت اصلاحات در جریان سفر اخیر خود به استان یزد از باغ دولت آباد نیز بازدید کرد و همانجا سخنرانی کرد. خاتمی به مقایسه توسعه ایران با ترکیه پرداخت وگفت: زمانی گفتم که ما نمی دانیم نفت نقمت است یا نعمت؟! نمی خواهم بگویم ترکیه برای ما الگوست؛ اما ترکیه یک قطره نفت ندارد، ولی امروز با گردشگری و صنعت توانسته است از ما بسیار جلوتر برود. ما نفت داشتیم و او نداشت، اما درآمد او از توریسم از کل درآمد نفتی ما بیشتر است. در حالیکه ما قدمت تاریخی بیشتری داریم و بهترین پتانسیل برای تقویت توریسم را داریم. زمینه و سرمایه میراث فرهنگی ما می تواند ما را از درآمد نفت بی نیاز کند تا نفت را تبدیل به ارزش افزوده کنیم و برای نسل های بعدی هم حفظ کنیم.وی ادامهداد: فارغ از سرمایه گذاری کشورهای حاشیه خلیج فارس در زمینه علم و تکنولوژی، رقم درآمد ما از توریسم را با آنها مقایسه کنید. اما ما دنبال تخیلات دیگری رفتیم که نه به آنها رسیدیم و نه توسعه. ما هم از تمام اهداف سند چشم انداز بیست ساله عقب ماندیم و از کشورهای دیگر منطقه عقب افتاده ایم. توسعه ما فقط در بخش نظامی و آن هم به برکت موشک هایمان بوده که در نتیجه در بخش نظامی دارای رتبه سوم در منطقه هستیم، اما در سایر شاخص ها رتبه پایین داریم.
رئیس دولت اصلاحات یادآور شد: در پایان دولت اصلاحات در جلسه کارگزاران نظام با رهبری گفتم که ما با توجه به تمام شاخص های اقتصادی، در مرحله «تیکآف» هستیم تا به تمام اهداف چشم انداز بیست ساله برسیم. تمام اعداد و ارقام مربوط به آن دوره وجود دارد. در آن دوره، رشد متوسط 5 درصد را در طول برنامه سوم تجربه کردیم و حتی یک سال به رشد 8 درصدی رسیدیم، ارز را تک نرخی تحویل دادیم و صنعت نیز رشد 12 درصدی را تجربه کرد؛ اما پرسش اینجاست که چرا با وجود آن زمینه ی موجود، به اهدافمان نرسیدیم و عقب گرد کردیم؟

حمله تندروها به سخنان خاتمی
روزنامه جوان در گزارشی تند با عنوان «اتفاق علیه اتحاد» به سخنان اخیر خاتمی و روحانی تاخت و آنان را متهم کرد به «برهم زدن انسجام ملی». جوان نوشت: «دو رئیسجمهور اسبق آن اتحاد ملی پس از جنگ را به زیان خود دیدهاند، زیرا هر اظهارنظر جدیدشان نوعی برهمزدن آن اتحاد است.»
به نوشته جوان تکرار این مواضع، «نوعی دوگانهسازی سمی میان مردم و حاکمیت» است که در نهایت «به زیان کشور تمام میشود». نویسنده این روزنامه حتی پا را فراتر گذاشته و افزوده است: «عقلاً هیچ سیاستمداری حتی اگر چنین دوقطبی سمی و فاسدی هم به ذهنش برسد و آن را هم بر فرض درست بداند، علیه کشور خودش استفاده نمیکند… اما وقتی عقل نباشد و مقداری هم بیانصافی و خودخواهی سیاسی باشد، چه؟
روزنامه کیهان نیز در ستون اخبار ویژه خود در مطلبی با تیتر «نگران معیشت مردم یا کارچاقکنی برای ترامپ؟!» با حمله به اظهارات اخیر سید محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات، در دیدار با جمعی از اعضای حزب مجمع ایثارگران درباره وضعیت نامساعد معیشت مردم و اوضاع نابهسامان کشور نوشت: رئیس دولت اصلاحات میگوید: مردم میگویند «بعد از آمدن اقای پزشکیان، بر تورم و ناترازیها افزوده شده»؛ اما مسئول این وضعیت دولت نیست، بلکه آنهائی هستند که میگفتند تحریم نعمت است.کیهان در ادامه نوشت:« نعل وارونه زدن خاتمی به عنوان یکی از سران فتنه درباره نقش تحریمهاست. او بهتر از هر کس میداند که نطفه تحریمهای موسوم به فلجکننده، پس از شکست فتنه سبز در سال ۱۳۸۸، با پیشنهاد برخی فتنهگران و در حمایت از آنها بسته شد. پس از آن هم بهرهبردار اول و آخر فشارهای تحریمی دشمن، همین جریان آلوده به فتنه است که در انتخابات مختلف، با ژست نجات کشور از تحریمها وارد میدان شده و حال آن که گرادنندگان تحریم به دشمن، در درون همین طیف قرار داشتهاند.
حکایت اینان همان مثل معروف است که «خود میکُشند و هم تعزیه میدارند.»
خاتمی را باید بازیگر و کارگردانِ بزرگی دانست که دالِ تهیِ گفتمانِ اصلاحطلبی را از بدو شکلگیری تاکنون، با همه فراز و نشیبها، کامیابی و ناکامیابیها، فرصتها و تهدیداتِ برون و درونِ اصلاحات، چنان از آنچه میتواند اصلاحطلبی باشد، مملو ساخته است که همه آنچه میتواند اصلاحطلبی باشد درونِ آن است و همه آنچه ضد اصلاحطلبی باشد، از آن بیرون باشد و با آن مرزبندی داشته باشد.
در واقع اصلاحطلبی به روایت خاتمی، کلان روایتی استعلایی و متشکل از چارچوب و گزارههایی جزماندیشانه نیست که در یک زمان و مکان متصلب و محبوس شوند، بلکه فضایی است که در آن تکثر، تنوع و روایتهای سازگار با زیست مسالمتآمیز شهروندانی که متکثر، متنوع و متفاوتاند، لحاظ میشود تا متأثر از زمینه و زمانه، خود را بازیابد، باز شناسد و بازنمایی کند و بازنمایاند. از این رو ایستگاهی نیست که بتوان در آن توقف کرد، که مسیری است که باید آن را شناخت و در آن طی طریق کرد. خاتمی شخصیتی است فاقد کیش شخصیت، از این رو تخریب او، قبل از آنکه معطوف به هویت و کاریزمای شخصیتیاش باشد، معطوف به چارچوبی بسته و برساخته ذهنیتِ منفعتطلبِ تخریبگر است تا مبانی شخصیتیای که در چارچوب بسته و عینک ایدئولوژیک خود برساخته است، تخریب کند، غافل از آنکه او نه خاتمی که ذهنیت تقلیلگرایانه خود نسبت به ایشان را هدف قرار داده است و پیش از ضربه اندک به خاتمی و گفتمان اصلاحات، خود را منهدم میسازد.






