حزب تمدن نوین اسلامی؛ مخلوط چپ اقتصادی پوپولیست با راست فرهنگی اقتدارگرا
- شناسه خبر: 17894
- تاریخ و زمان ارسال: 3 آبان 1404 ساعت 12:14
- منتشرکننده: مدیریت

«بشارت نو» مشی و ویژگی های یک حزب تازه تاسیس تندروهای ایران را بررسی می کند:
سیدرضا هاشمی زاده/روزنامه نگار
تأسیس رسمی “حزب تمدن نوین اسلامی “در مهرماه ۱۴۰۴ با محوریت سید یاسر جبرائیلی (دبیرکل) و سخنرانی چهرههای تندرویی چون علیرضا پناهیان و حسین صمصامی، از سوی ناظران سیاسی نه یک تحول سازمانی، بلکه تلاشی برای نهادینهسازی گفتمان افراطی یک جریان سیاسی انزواگرا تلقی شده است. این حزب، با شعارهای رادیکال “اقتصاد بدون دلار” و نفی سرمایهداری نئولیبرال وارد میدان شده، اما در نگاه تحلیلگران، آمیزهای متناقض از پوپولیسم اقتصادی و اقتدارگرایی فرهنگی است که هدف اصلی آن، فراهم کردن سکوی پرتاب انتخاباتی برای رهبران محوریاش است.
این نوشته نگاهی به این حزب و مشی و منتقدانش دارد .
*هویت، ساختار و اهداف اعلامی حزب
مطابق اساسنامه حزب تمدن نوین اسلامی، این حزب فعالیت خود را بر پایه شالودهریزی تمدن نوین اسلامی و کرامت بخشیدن به بشریت بر مبنای معارف اسلامی متمرکز کرده است. پس از اولین مجمع عمومی، اعضای شورای مرکزی برای مدت دو سال انتخاب شدند و قرار است در سه محور کلیدی فعالیت کنند: “گفتمانسازی”، “کادرسازی” و “برنامهریزی”.
چهرههای محوری حزب شامل سید یاسر جبرائیلی (دبیرکل منتخب)، حسین صمصامی (تئوریسین اقتصادی) و حجتالاسلام علیرضا پناهیان (خطیب اصلی مجمع و تأمینکننده قاب ایدئولوژیک) هستند. جبرائیلی انگیزه تأسیس را مقابله با غلبه گفتمانی سرمایهداری نئولیبرال در کشور و رفع خلاء کادرسازی متناسب با گفتمان تمدن اسلامی اعلام کرده است.منتقدان معتقدند که حزب بیش از آنکه یک نهاد برنامهریز باشد، ائتلافی از خطیترین صداهای رسانهای تندروها است. غیاب زنان در ترکیب شورای مرکزی و تکیه بر چهرههای مشهور فضای مجازی (توئیتر) به جای چهرههای تشکیلاتیافته، نشاندهنده ساختار مردسالار و انحصاری آن است که با ادعای “نوین” بودن در تضاد است.
* محصول شکستهای سیاسی و جاهطلبی
تحلیلگران، خاستگاه این حزب را یک نیاز گفتمانی مولد نمیدانند، بلکه آن را نتیجه شکستهای انتخاباتی یک جریان خاص و یک اقدام واکنشی در برابر تغییرات جامعه قلمداد میکنند.
پروژه اصلی، صحنهسازی منظم برای نامزدی یاسر جبرائیلی در انتخابات ۱۴۰۷ به عنوان “نامزد سوپرانقلابیِ اقتصادی “است تا او را از سایه سعید جلیلی خارج کند. این حزب متشکل از شخصیتهای نزدیک به جبهه پایداری است که در پی شکستهای پیدرپی انتخاباتی دچار انزوا شدهاند. به گفته منتقدان، جبرائیلی مرد شعار و “همین امروز” است و با تمرین “در قدرت بودن بدون مسئولیت”، نشان داده که نمایش سیاسی بر برنامهریزی و پاسخگویی اولویت دارد.

*توتالیتاریسم انقلابی؟
این حزب در ادبیات سیاسی با اصطلاح “تلاقی افراط راست و چپ” مقایسه میشود. این آمیزه متناقض از دو رویکرد زیر تشکیل شده است.
-چپ اقتصادی پوپولیستی: این جریان با شعارهای ضد سرمایهداری و عدالتخواهی آرمانی ، خواستار انحلال طبقات اجتماعی از طریق اقتصاد دستوری و دفاع از دولت بزرگ است. این رویکرد به توهم عدالتخواهی میانجامد و در عمل منجر به تمرکز دولتی و ورشکستگی میشود.
-راست فرهنگی اقتدارگرا: همزمان، رویکرد حزب در حوزه اجتماعی و فرهنگی شدیداً اقتدارگرا و مردسالار است. آنها با هرگونه گشایش فرهنگی، حقوق زنان و آزادیهای فردی مخالفت کرده و به دنبال “پاکسازی ملی” و نفی آزادیهای فردی هستند.
ریشه مشترک این ترکیب، احساس تحقیر و کینه نسبت به نخبگان و جامعهای است که به شعارهای تند آنها اقبال نشان نداده؛ در این وضعیت، عدالت اجتماعی ابزاری در خدمت بازسازی شکوه ملی میشود.
*انتقادات همهجانبه؛ شکاف میان
شعار و علم .
انتقادات گستردهای که به حزب تمدن نوین اسلامی وارد شده، صلاحیت رهبران و پیامدهای اقتصادی خطرناک آن را هدف قرار داده است.
منتقدان معتقدند که رهبران حزب، بهویژه جبرائیلی، فاقد دانش تخصصی و بنیان علمی منسجم در حکمرانی دینی و اقتصاد هستند و صرفاً با “بازی با کلیدواژههای مقدس”سعی در پوشاندن این خلاء دارند. حسین صمصامی به دلیل سابقه حمایت سفت و سخت از ارز چند نرخی، متهم است که رویکرد او منجر به افزایش تورم و شکاف طبقاتی بیشتر میشود، نه کاهش آن. شعارهایی نظیر “اقتصاد بدون دلار” فاقد برنامه عملی و تئوری منسجم برای جایگزینی هستند و صرفاً پوپولیسم را ترویج میکنند.
حزب با تکیه بر ادبیات تهاجمی و دشمنمحور، از خشم تودهها از نابرابری استفاده میکند و بهجای تحلیل اقتصادی، به روایتسازی با قهرمان و خائن میپردازد.
این جریان با تحریف گفتمان اصیل انقلاب، موجب تضعیف اندیشههای علمی و صادق در مسیر اقتصاد اسلامی میشود.رویکرد سیاسی حزب مبتنی بر نفی تعامل با جهان، مخالفت با FATF و معارضه با رأفت و تساهل در برابر مخالفان (مانند موضع تند در قبال عفو محکومان امنیتی) و…است؛ که نشان از اولویتدهی اقتدار امنیتی بر اصلاحات درونسیستمی دارد.
حزب تمدن نوین اسلامی، به عنوان “تندروهای مدرنشده”،در نام خود نوین را دارد اما فاقد صبوری تمدنی است و گرفتار نگاهی خطی و انحصارطلب به سیاست و اقتصاد است. ناظران معتقدند این تشکیلات به احتمال زیاد، به ستاد دائمی انتخابات برای جبرائیلی و یارانش بدل خواهد شد تا یک نهاد برنامهریز برای حل مشکلات کشور.





