دو سناریوی اصلی ایران و آمریکا
- شناسه خبر: 12011
- تاریخ و زمان ارسال: 1 آذر 1403 ساعت 14:11
- منتشرکننده: بشارت آنلاین
مرتضی عزتی / به زودی شاهد حضور ترامپ در کاخ سفید هستیم. حزب جمهوری خواه و ترامپ، ۸ سال پیش سیاستهای تندی علیه ایران اعمال کرده و از برجام خارج شدند. همچنین تحریمها را تشدید کردند و به شدت با انتفاع ایران از روابط بین المللی جلوگیری کردند. هدف از این اقدامات این بود که ایران از فعالیتهایی که مدنظر آنان بود منع شود. برای مثال تلاش میشد با این فشارها، ایران فعالیتهای هستهای خود را محدود یا حذف کند، اما نتیجه زیادی از این روش نگرفتند. به احتمال بسیار زیاد، ترامپ در این دوره، به جای این که سیاستهای قبلی را که آمریکا را به نتیجه نرساند دنبال کند، به سمت تغییر سیاستها حرکت کند و سعی کند با مذاکره و چانه زنی به اهداف خود برسد.
در ارتباط با برخورد آمریکا با ایران، دو سناریوی اصلی وجود دارد؛ ۱. آمریکا سیاستهای قبلی را تشدید کند که در نتیجه اقتصاد ایران فشار زیادی را متحمل میوشد، اما در مقابل، ممکن است، آمریکا از اهدافی مثل منع فعالیتهای هستهای ایران دورتر شود و ایران، فعالیتهای هستهای خود را تشدید کند. هر چند در این شرایط اقتصاد ایران به شدت ضربه میخورد و احتمالا با کاهش فروش نفت و کاهش رشد اقتصادی رو به رو میشویم و در کنار این ها، تورم هم افزایش پیدا میکند. ۲. آمریکاییها وارد سیاست مذاکره شوند و ما امیدوار باشیم در جریان این مذاکره، گشایشهای اقتصادی رخ دهد و این گشایشهای اقتصادی هم بتواند وضعیت رشد اقتصادی را بهبود بخشیده و تورم را کاهش دهد و منافع مالی را برای مردم به همراه داشته باشد. در بخش متغیرهای خارجی تورم، مسائلی مثل قیمت نفت حائز اهمیت است. اگر قیمت نفت تغییر کند و افزایش درآمدهای نفتی را داشته باشیم، طبیعتا افزایش درآمدهای نفتی تورم کشور را کاهش میدهد و اگر دیگر صادرات ما نیز افزایش پیدا کند میتواند به کنترل نرخ ارز و تورم موثر باشد.
در بخش عوامل داخلی، سیاستهای کلی، بیشترین اثر را دارند. این مهم است که ما به دنبال رشد اقتصادی و کنترل تورم برویم یا نرویم. اگر میخواهیم برویم باید زمینهها را فراهم کنیم. اگر مقامات ارشد کشور میخواهند تورم کنترل شود و اقتصاد کشور رشد کند و اولویت خود را این موضوع قرار دهند، باید سیاستهای خارجی و داخلی و عملکردها تغییر کند. اگر اینها تغییر کرده و به سمت رشد محوری حرکت کند وضعیت تورم و اقتصاد نیز بهبود پیدا میکند. یک عامل بسیار مهم نیز در اقتصاد کشور ما وجود دارد؛ اگر رشد اقتصادی بالایی به دست بیاوریم، قطعا تورم ما کاهش پیدا میکند. تاریخ اقتصاد ایران نشان داده هر گاه رشد مستمر ۵ ساله داشته ایم، تورم کاملا کنترل شده است، مگر این که یک شوک خارجی مثل تحریم یا مسائل غیراقتصادی و سیاسی رخ دهد.
سیاستهای پولی و سیاستهای مالی دولت نیز اهمیت زیادی دارد. متاسفانه این سیاستها اخیرا عمدتا بر افزایش هزینههای دولت متمرکز است و چون این هزینهها فاقد درآمدهای متعادل هستند، در بودجه، ناترازی ایجاد کرده و کسری بودجه نیز نیازمند تامین مالی میشود. وقتی مالیات و درآمدهای دولت، کفاف نمیدهد، دولت به دنبال استقراض میرود و خود استقراض هم تورم ایجاد میکند. با توجه به وضعیتی که اکنون داریم، سال آینده قطعا کسری بودجه دولت بسیار بیشتر از امسال خواهد بود و حتی به ۲ برابر برسد. این موضوع نیز چشم انداز افزایش تورم را به ما میدهد. استقراض مساوی تورم است و اگر هم دولت بخواهد مثل ۲ ماه اخیر، کسری بودجه خود را از طریق افزایش نرخ ارز جبران کند، باز هم به مسیر افزایش تورم خواهد افتاد. اگر بخواهد با افزایش خدمات و کالاهایی که دولت متولی آن است (نان، بنزین، سوخت و امثالهم) این موضوع را جبران کند نیز، بازهم در مسیر تورم خواهد افتاد، مگر این که دولت تصمیم بگیرد هزینهها را کم کرده و کسری را جبران کند.
سیاستهای پولی دولت در بانک مرکزی متمرکز است و بانک مرکزی میتواند در کنترل ناترازیها، نقدینگی و امثالهم اثرگذار باشد. اگر بانک مرکزی بخواهد مسیر کنترل نقدینگی را ادامه دهد، در صورتی که این کنترل نقدینگی از سمت منابعی باشد که دولت از بانکها و بانک مرکزی دریافت میکند، میتواند به کاهش تورم منتهی شود، اما اگر از مسیر اعمال فشار روی تولید باشد و قرار باشد کاهش نقدینگی از طریق مسیر کاهش اعطای تسهیلات به بنگاههای اقتصادی تامین کند یا به مردم تسهیلات کمتری اعطا کند، منتهی به افزایش تورم میشود. اگر دولت فشار کاهش نقدینگی را روی بنگاههای اقتصادی و مردم وارد کند، باز هم رشد اقتصادی کاهش پیدا میکند و این موضوع نیز تورم را افزایش میدهد. اما اگر به سمتی برویم که دولت کاهش نقدینگی را روی کاهش وام و تسهیلات به دولت متمرکز کند وضعیت بهبود پیدا میکند.