دکل های خاموش، روایت یک بحران اینترنتی
- شناسه خبر: 16488
- تاریخ و زمان ارسال: 28 مرداد 1404 ساعت 8:18
- منتشرکننده: مدیریت

«بشارت نو» از پیامدهای یک تصمیم مدیریت شهری تا بحران اینترنت در پایتخت گزارش می دهد:
فیروزه نعیمی/در روزهایی که کیفیت اینترنت همراه در پایتخت به دغدغه روزمره کاربران و کسبوکارها تبدیل شده، اقدام شهرداری تهران به جمعآوری برخی دکلهای مخابراتی، موجی از واکنشها و نگرانیها را به دنبال داشته است. آنچه در ابتدا به عنوان «اجرای احکام کمیسیون ماده ۱۰۰» و مقابله با «دکلهای غیرمجاز» معرفی شد، حالا به یک پرونده چند وجهی با ابعاد حقوقی، فنی و مدیریتی بدل شده که پیامدهایش از سیمای شهری فراتر میرود و مستقیماً کیفیت ارتباطات و اقتصاد دیجیتال را هدف قرار میدهد.
آغاز ماجرا: از شناسایی تا اجرای حکم
بر اساس گزارش رسمی شهرداری تهران، طی سالهای اخیر حدود ۱۲۰۰ دکل مخابراتی در سطح شهر شناسایی شدهاند که به گفته مدیریت شهری، فاقد مجوز ساخت یا رعایت ضوابط ایمنی بودهاند. بخشی از این دکلها بدون پروانه ساخت، بخشی در فاصلهای کمتر از حد استاندارد با ساختمانهای مسکونی و بخشی هم با جانمایی مغایر با طرحهای تفصیلی نصب شدهاند. شهرداری میگوید پس از بررسی پروندهها در کمیسیون ماده ۱۰۰، برای تعدادی از این دکلها رأی جمعآوری صادر شد.
اما در هفتههای اخیر، با اجرای عملیاتی این احکام، سه سایت مخابراتی که دو مورد آن متعلق به ایرانسل و یک مورد متعلق به همراه اول بود، به طور کامل برچیده شدند. این در حالی بود که چند روز قبل از این اقدام، شهرداری تهران رسماً اعلام کرده بود که اجرای احکام جمعآوری به مدت شش ماه متوقف میشود تا کارگروهی مشترک بین دستگاهها، برای بررسی وضعیت دکلها تشکیل شود.
دلایل رسمی شهرداری برای جمعآوری دکلها
مدیریت شهری سه دلیل اصلی را برای این اقدام مطرح میکند:
– عدم اخذ مجوز ساخت از شهرداری
نصب هر سازه ثابت در محدوده شهر نیازمند پروانه شهرداری است؛ دکلهای فاقد این مجوز، از نگاه مدیریت شهری، سازه غیرمجاز محسوب میشوند.
– تأثیر بر سیمای شهری
ظاهر صنعتی و ارتفاع بالای دکلهای مخابراتی، به ویژه در مناطق مسکونی، از نگاه شهرداری با اصول زیباسازی و منظر شهری همخوانی ندارد.
– نگرانیهای ایمنی و بهداشتی
نزدیکی بیش از حد برخی دکلها به اماکن مسکونی، از منظر ایمنی سازهای و ادعاهای مرتبط با امواج الکترومغناطیسی، محل بحث است.
پاسخ و موضع اپراتورها؛ بحران پوشش و کیفیت
اپراتورهای تلفن همراه اما روایت دیگری دارند. یک مقام فنی ایرانسل گفت: «۹۰ درصد این سایتها با مجوز سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی نصب شدهاند. اختلاف صرفاً بر سر مرجع صدور مجوز است، نه ایمنی یا فنی بودن.»
اپراتورها تأکید میکنند که این دکلها بر اساس نیازسنجی شبکه و برای کاهش تراکم ترافیک در مناطق پرجمعیت با مجوزهای فنی از سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی نصب شدهاند. حذف آنها، به ویژه بدون ایجاد سایت جایگزین، به کاهش شدید کیفیت خدمات منجر خواهد شد؛ موضوعی که با تجربه قطعیهای مکرر در برخی مناطق غرب و جنوب تهران در هفتهی اخیر، برای کاربران ملموستر شده است.

اپراتورهای تلفن همراه، در واکنش به این اقدام، بر چند نکته تأکید دارند:
– مجوزهای فنی
نصب دکلها با مجوز سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی (زیرمجموعه وزارت ارتباطات) انجام شده و از نظر فنی، هیچ مانعی برای بهرهبرداری وجود ندارد.
– نیاز شبکه
بسیاری از این دکلها برای رفع نیاز فوری مناطق پرتراکم و کاهش ترافیک شبکه نصب شدهاند و برچیدن آنها باعث افت شدید کیفیت خدمات میشود.
– اختلاف نهادی
مشکل اصلی، نبود هماهنگی بین شهرداری و وزارت ارتباطات بر سر مرجع صدور مجوز است و این اختلاف نباید منجر به حذف زیرساختهای فعال شود.
گره حقوقی؛ دو مرجع، دو قانون
ماجرای دکلهای مخابراتی در تهران، یک نمونه آشکار از تداخل وظایف و قوانین میان دستگاههاست. بر اساس قانون، شهرداری مسئول صدور پروانه ساخت برای هر سازهای در محدوده شهری است. از سوی دیگر، وزارت ارتباطات و سازمان تنظیم مقررات، متولی ایجاد و توسعه زیرساختهای ارتباطی کشور هستند.
این دوگانگی باعث شده که برخی دکلها با مجوز فنی وزارت ارتباطات اما بدون مجوز ساخت شهرداری نصب شوند و این همان نقطهای است که منجر به تشکیل پروندههای حقوقی شده است. نتیجه، تشکیل پروندههای متعدد در کمیسیون ماده ۱۰۰ و صدور احکام متناقض است. به گفته یک کارشناس حقوق شهری، این اختلاف «سالهاست در سکوت ادامه دارد، اما حالا با اجرای احکام جمعآوری، به یک بحران عمومی تبدیل شده است.»
پیامدهای جمعآوری دکلها
اجرای حکم برچیدن دکلها، بدون تأمین زیرساخت جایگزین، میتواند پیامدهای متعددی داشته باشد:
– افت کیفیت ارتباطات
با حذف یک سایت فعال، شعاع پوششدهی سایر سایتها افزایش یافته و ترافیک بیشتری به آنها تحمیل میشود که منجر به کاهش سرعت اینترنت، افزایش تأخیر و اختلال در تماسها میشود.
– آسیب به تجهیزات حساس
گزارشهای میدانی نشان میدهد تجهیزات حساس در جریان جمعآوری به صورت غیر فنی باز شدهاند. در شرایط تحریم، جایگزینی این تجهیزات پرهزینه و زمانبر است.
– تبعات اقتصادی
از کسبوکارهای آنلاین و بانکداری موبایلی تا پلتفرمهای حملونقل و آموزش مجازی، همگی به اینترنت پرسرعت و پایدار وابستهاند.
– تشدید اختلاف نهادی
اقدام یکجانبه شهرداری، حتی در مواردی که هماهنگی میان دستگاهها در حال انجام بوده، میتواند همکاریهای آتی را دشوارتر کند.
– بیاعتمادی عمومی
کاربران و فعالان حوزه فناوری نگراناند که این روند به کاهش پوشش ارتباطی و محدودیت دسترسی به اینترنت منجر شود.
واکنشهاو موضعگیریها
وزارت ارتباطات:
بر لزوم هماهنگی بین دستگاهها و حفظ کیفیت خدمات تأکید کرده و توقف موقت اجرای احکام را فرصتی برای حل اختلافات دانسته و بر ضرورت حفظ کیفیت شبکه تأکید کرده است.
اپراتورها:
هشدار دادهاند که برچیدن دکلها بدون جایگزینسازی سریع، باعث افت کیفیت پوشش و نارضایتی مشترکان میشود.
کارشناسان شهری:
خواستار تدوین مقررات شفاف و یکپارچه برای نصب دکلها هستند تا از تکرار چنین بحرانهایی جلوگیری و حقوق شهروندان و نیازهای ارتباطی تأمین شود.
کارشناسان ارتباطات:
هشدار دادهاند که حذف زیرساختهای فعال، بدون برنامه جایگزینی، به معنای ضربه مستقیم به کیفیت خدمات است.
راهکارهای پیشنهادی
کارشناسان چند مسیر عملی برای عبور از این بحران پیشنهاد میکنند:
ایجاد کارگروه دائمی هماهنگی
با حضور شهرداری، وزارت ارتباطات، سازمان تنظیم مقررات، اپراتورها و نمایندگان شورای شهر برای تصمیمگیری درباره مجوزها، جانمایی و استانداردها.
تدوین «کد ملی نصب دکل»
مجموعه مقررات واحد و شفاف که جایگزین تصمیمات پراکنده و سلیقهای شود.
استفاده از فناوریهای نوین
استفاده از دکلهای مشترک بین اپراتورها یا دکلهای استتار شده (کاموفلاژ) که با محیط شهری سازگارتر هستند.
تعلیق جمعآوری تا جایگزینی کامل
هر دکل تنها زمانی جمعآوری شود که سایت جایگزین با پوشش مناسب فعال شده باشد.
اطلاعرسانی عمومی برای کاهش نگرانیها و جلوگیری از شایعات، دستگاههای مسئول باید گزارش شفاف از وضعیت و برنامههای پیشرو منتشر کنند.
فراتر از تهران؛ تجربه جهانی
در بسیاری از کلان شهرهای جهان، اختلاف مشابه میان مدیریت شهری و نهادهای ارتباطی وجود داشته است. در سئول، سنگاپور و پاریس، راهکار اصلی استفاده از «زیرساخت مشترک» و دکلهای سازگار با محیط شهری بوده است. تجربه این کشورها نشان میدهد که شفافیت در مقررات و گفتوگوی مستمر بین نهادها، کلید جلوگیری از بحرانهای مشابه است.
چشمانداز پیشرو
بحران دکلهای مخابراتی تهران، آزمونی جدی برای مدیریت شهری و ملی در هماهنگی بین حوزههای تخصصی است. تجربه اخیر نشان داد که تصمیمات شتابزده در حوزه زیرساختهای ارتباطی، میتواند آثار گستردهای بر اقتصاد دیجیتال و زندگی روزمره داشته باشد. حل این بحران، نیازمند رویکردی تعاملی، شفاف و مبتنی بر منافع عمومی است؛ رویکردی که هم سیمای شهری را حفظ کند و هم نیازهای ارتباطی جامعه را بیوقفه تأمین نماید. در غیر این صورت، خطر تکرار چنین تنشهایی در دیگر کلان شهرها و حتی در پروژههای آتی، مثل توسعه فیبر نوری یا اینترنت 5G وجود دارد. برای پایتختی با جمعیتی بیش از ۹ میلیون نفر و اقتصادی که روزبهروز دیجیتالیتر میشود، خاموش شدن حتی چند دکل مخابراتی، فقط یک رویداد فنی نیست؛ بلکه بحرانی است که مستقیماً بر کیفیت زندگی شهروندان اثر میگذارد.





