دیپلماسی سیاسی و توسعه صادرات
- شناسه خبر: 16492
- تاریخ و زمان ارسال: 28 مرداد 1404 ساعت 8:21
- منتشرکننده: مدیریت

داود پاک طینت/بازارهای داخلی اشباع شده اند! چاره ای نیست باید بازارهای جهانی را دریابیم! محصولات شرکت ما فقط توسط صنایع خاصی در خارج از کشور مصرف می شوند! اگر نتوانیم صادر کنیم در تامین ارز برای مواد اولیه چالش داریم! بازار داخلی اشباع شده و باید صنایع بزرگ به بازارهای خارج از مرزها بیاندیشیند!
این جملات و دهها جمله مشابه را بارها و بارها از زبان مدیران دولتی وزارتخانه های اقتصادی و صنعتی و همچنین صاحبان صنایع بزرگ شنیده ایم و بعید است کسی در صحت این جملات و نظرات تردیدی داشته باشد.
پرسش اساسی که ذهن را به خود مشغول می کند این است که چرا با وجود توافق بین برنامه ریزان بخش صنعت و صاحبان صنایع بر ضرورت توسعه صادرات، همچنان این مسیر پر چالش است؟
توسعه صادرات یک امر خطی و تک پارامتری نیست که با دستور و بخشنامه بتوان صادرات را توسعه داد. بلکه توسعه صادرات یک فرآیند است. یعنی پارامترهای گوناگونی در آن دخالت دارند و برای تحقق آن باید جوانب گوناگونی را مد نظر داشت که از آن جمله می توان به دیپلماسی سیاسی و دیپلماسی اقتصادی اشاره کرد.
توجه به دیپلماسی سیاسی در فرایند توسعه صادرات، یعنی داشتن درک از تاثیرات ژرفی که اظهارات و تصمیمات سیاسی بر فرآیند های اقتصادی می گذارند یعنی با تمام وجود بدانیم که سرنوشت صنایع بزرگ و صنعتگران کشور وابستگی شدیدی به اعمال و رفتار و تصمیمات بین المللی سیاستمداران دارد و واژگانی که از طرف سیاسیون به خصوص فعالان بین المللی بیان می شوند اثرات سریع و مستقیمی بر وضعیت صادرات محصولات صنایع می گذارند و در بازه زمانی نه چندان زیاد، سفره مردم را نیز تحت تاثیر قرار می دهند.
چرخه سیاست و اقتصاد، آنچنان تاثیرات ژرفی بر هم دارند که نمیتوان این دو را از هم تفکیک کرد و به خصوص در موضوع مهمی مثل توسعه صادرات، باید نگاه جامعی به این فرآیند داشت و ای بسا لازم باشد سیاستمداران ما دوره های آموزشی اقتصادی را بگذرانند و در کلاس های اقتصاد سیاسی، دانشجویی کنند!

موضوع توسعه صادرات وقتی شدت و ضریب اهمیت بالای خود را نمایان می سازد که صنایع دارای محصولاتی باشند که از ابتدا به قصد صادرات تولید شده اند و ای بسا اصلا مصرف داخلی نداشته باشند.
صنایع با اینگونه تولیدات، همیشه بیشترین زیان را از نابسامانی های منطقه ای و چالش های بین المللی متحمل شده اند.
در جمع کارآفرینان و سرمایه داران عبارتی مشهور است به اینکه«سرمایه ترسو است». همیشه باید این عبارت به ظاهر ساده مد نظر سیاسیون و فعالان عرصه بینالمللی باشد تا سخنی نگویند و موضعی نگیرند که موجب ترس سرمایه ها شود و بخواهند خود را از معرکه دور کنند.
کوتاه سخن آنکه، نسخه نجات بخش صنعت کشور به خصوص صنایع بزرگ و استراتژیک، توسعه صادرات است و این فرآیند جز با هم افزایی بخش های سیاست خارجی و صنایع داخلی ممکن نیست و باید زیرساخت هایی از قبیل حمل و نقل، بانکی، بسته بندی، استاندارهای بین المللی و ارتباطی را فراهم سازیم و گرنه دنیا منتظر محصولات ما نمی نشیند و بلافاصله به محض اینکه احساس کند ما به هر دلیلی توانایی ایفای نقش و انجام تعهد خود را نداریم از میان رقبای ما، جایگزین را انتخاب می کند و نیاز خود را بر طرف می کند و بازار را از دست ما خارج می سازد.
*دکترای علوم ارتباطات اجتماعی






