رسانه ها در ایران بیش از حد خودسانسوری می کنند
- شناسه خبر: 10649
- تاریخ و زمان ارسال: 24 شهریور 1403 ساعت 13:03
- منتشرکننده: بشارت آنلاین
جواد آذرنگار/ آزادی بیان در کاهش فاصلۀ مردم از رسانهها مؤثر است ،یک واقعیّت که همه رسانهها با آن روبرو هستند، خودسانسوری باعث شده است که بسیاری از مطبوعات حتی بیش از اندازه ای که ممکن است خط قرمز دستگاههای دولتی و سیاسی و اداری باشد، خودشان رعایتکنند به دلیل اینکه به دلیل امنیّت شغلی می ترسند نشریۀ آنها بسته یا توقیف بشود .
با گسترش فضای مجازی و وجود پیامرسانهای متعدد با کاربریهای مختلف فعالیت برای مطبوعات بویژه دربخش مکتوب سختتر شده است.در حال حاضرتلفنهای همراه هر کدام به تنهایی نقش یک رسانه را ایفا میکنند که در زمان اندک میتوانند یک خبر یا مطلب را به سراسر دنیا ارسال و مخابره کرده و زمینه حذف نسخههای کاغذی بشوند. تا جایی که ممکن است نشریات مکتوب به دلیل استقبال نکردن مخاطبان و مردم از نسخههای کاغذی ناچاربه تعطیلی شوند.همچنین ظهور هوش مصنوعی نیز می تواند یک چالش برای مطبوعات تلقی شود که مطبوعات ایران نیز از این موضوع مبرا نخوهد بود.
حسین مسرّت دارای کارشناسی ارشد ایرانشناسی متولد 1339 فعالیت مطبوعاتی خود را از سال 1356 باچاپ نخستین مطلب در روزنامه اطلاعات آغاز وبه طور غیرمستمر تا سال 1363با مطبوعات همکاری داشت و از سال 64 با ندای یزد به صورت جدّی کار وارد فعالیت مطبوعاتی شده و تاکنون ادامه دارد.
از او بیش از دو هزار مقاله در روزنامهها، مجلات و فصلنامههای ایران و پاکستان چاپ شده است. مسرّت از آبان 1363 در بخش پژوهش سازمان میراث فرهنگی یزد مشغول به کار شد و از دوم شهریور ۱۳۶۵ به کتابخانۀ وزیری برای ادامه کار رفت. نخست کتابدار و بعد کارشناس و آخرین مسئولیت او کارشناس اسناد و نسخ خطی بوده است.پس از بازنشستگی نیز چند ترم در دانشگاههای یزد و میبد تدریس کرده وسردبیر شماره های 1 تا 17 روزنامۀ آفتاب یزد را در کارنامه فعالیت خود دارد.
بشارت نو با او گفت وگویی پیرامون چالش های کنونی مطبوعات ایران داشته است که در ادامه می خوانید:
تحلیل شما از تغییرات رسانههای جمعی طی سالهای اخیر چیست؟ در چه حوزههایی تغییرات صورت گرفته است؟
با آمدن امکان رسانههای جدید مانند اینترنت و پیامرسانهای گوناگون، عرصۀ اطلاع رسانی بسیار وسیع شده است. یعنی اگر پیشتر یک خبری ممکن بود بعد از چند ساعت یا چند روز به شهرستان برسد،اکنون در آن واحد، کوچکترین خبری از گوشۀ دنیا در دسترس همگان است. این است که مطبوعات هم برای اینکه از این قافله عقب نمانند ناچارند که به روز باشند.
مطبوعات در سالهای اخیر با چه چالشهایی روبرو شدهاند؟ مشکلاتشان، رقبای رسانهای، جلب مخاطب. در زمینۀ جذب مخاطب آیا مشکلی دارند؟ جلوگیری از ریزش مخاطبان قبلی و مسائل مالی و ….
با گسترش فضای مجازی و پیامرسانها کار مطبوعات بسیار سخت شد. یعنی هر کسی با یک گوشی موبایل با بهترین و بهروزترین رسانهها در ارتباط است. به گونه ای شده که برخی از رسانههای مکتوب و اکنون بزرگ ترین رسانهها حتی در کشورهای پیشرفته مانند آمریکا و ژاپن دیگر نسخۀ کاغذی ندارند و بسیاری از آن ها به صورت انتشار اینترنتی هستند. حتی برخی نشریات به دلیل عدم استقبال مردم،( نه از لحاظ محتوایی)، بلکه دلیل عدم استقبال مردم ناچار تعطیل شدهاند. حتی در این اواخر چندین نشریه که حتی در یزد به صورت اینترنتی بود، به دلیل اینکه مخاطبی نداشت، تعطیل شدند. یعنی آن چنان مردم اکنون دسترسی به خبر دارند که روزنامه دیگر ناچار شدند که هم انتشار کاغذی داشته باشند و هم انتشار در فضای مجازی که میتوانند افراد با pdf از آن استفاده کنند.
به نظر شما فرصتهایی که فناوریهای جدید ارتباطی به مطبوعات داده است تا ارتباط گستردهتر و مؤثرتر با مخاطبان خود داشته باشد چیست؟ آیا از این فرصتها به نحو احسن استفاده شده است یا نه؟
ببینید اکنون اینکه خبرها سریع دستبهدست میگردد و اینکه ارتباط سریعتری بین مدیران مطبوعات با خبرنگاران برقرار شده است. اینها کمک کرده است که روزنامهها به روزتر باشند. یعنی قبلاً مثلاً فرض کنید در ۲۰ یا ۳۰ سال پیش که با ایمیل بیشتر کار می شد، حداکثر خبر میتوانست ایمیل بشود یا به گونۀ تلفنی مخابره شود. یا به گونۀ تلگراف یا فکس بود. ولی اکنون ما داریم مقایسه میکنیم با 20 یا ۳۰ سال پیش اما مثلاً ۵۰ یا ۶۰ سال قبل که هیچ کدام از این امکانات نبود، در نتیجه خبرها دیرتر می رسید. اکنون این فضا باعث به روز تر شدن مطبوعات و مواجه با چالشها شده است و اینکه مدیران تمهیداتی بیندیشند که همچنان مخاطبین خودشان را داشته باشند.
به نظر شما فناوریهای جدید ارتباطی تهدیداتی برای مخاطبان داشته است یا نه. اگر داشته است چگونه؟
بله. به این دلیل تهدید بودند که برخی نشریات ناچار شدند تعطیل کنند و به صورت اینترنتی منتشر شوند. اینترنت باعث می شود که برخی از درآمد آن ها کم شود، هر چند در کشورهای دیگر مخاطبان ناچارند برای خرید شمارۀ اینترنتی هم یک مبلغی را پرداخت کنند. این باعث شده است که بسیاری از نشریات از کارمندانشان و نیروهای خودشان کم کنند. به دلیل اینکه این امکانات باعث شده که مدت این خبررسانیها کوتاه شده است. بسیاری افرادی که در این میان درگیر این کارها بودند حذف شوند . با موبایل می شود به آسانی تصویر بگیرید. خبر بگیرید و به صورت برخط بفرستید. همچنان که این فناوریها و امکانات جدید در صنعت هم باعث شده است بسیاری از کارخانهها از دستگاههای پیشرفتۀ فنی و الکترونیکی و ربات استفاده کنند و کارگر حذف شود. همین پدیده با امکانات جدید در مطبوعات هم باعث کم شدن شده است و ناچار شدند که برخی از این نیروها به کارهای دیگری روی بیاورند.
آیا مطبوعات و کارکرد آن ها در حوزۀ آزادی بیان و اندیشه میتواند در کاهش فاصلۀ مردم از رسانهها مؤثر باشد؟
یک واقعیّت که همه رسانهها با آن روبرو هستند، مشکلی است که در بازتاب همه خبرها دارند. خودسانسوری باعث شده است که بسیاری از مطبوعات حتی بیش از اندازه ای که ممکن است خط قرمز دستگاههای دولتی و سیاسی و اداری باشد، خودشان بیشتر از این رعایت میکنند به دلیل اینکه میترسند و این به دلیل امنیّت شغلی که می ترسند نشریۀ آنها بسته شود یا توقیف بشود و هم برای خودشان و هم نیروهای تحت پوشششان مشکل پیدا شود.
هنگامی که مطبوعات نتوانند حقایق را بازگو کنند، طبیعی است که مردم به راههای دیگری روی میآورند، به رسانههای دیگر خارج از مرزها روی میآورند. شایعات ممکن است گسترش پیدا کند و برخی خبرهای نادرست به عنوان خبر درست منتشر شود . طبعاً مخاطبین خودشان را از دست میدهند. وقتی که ببینند برخی از مطبوعات مثلاً فقط به ورزش و سرگرمی و خوراک و چیزهای بی اهمیت می پردازند و به مسائل اصلی جامعه نمی پردازند. به دلیل عدم امنیّت شغلی که وجود دارد یا به دلیل اینکه ممکن است شغلشان یا نشریهشان توقیف بشود.
آیا حاکمیّت در ایجاد محدودیّت برای مطبوعات و در نتیجه، فاصله گرفتن مردم از این رسانهها مؤثر بوده است؟؟
بی گمان مؤثر بوده است.
به نظر شما در شرایط کنونی، نگاه مردم به مطبوعات و میزان استفادۀ از آن ها چگونه است؟
ببینید مطبوعات بنا به گرایشهای سیاسی خاصی که دارند، به همان میزان مخاطب دارند. یعنی اگر نشریه ای در جهت خواستههای مردم نباشد، طبعاً مخاطبین خودش را از دست میدهد.
به نظر شما فاصله گرفتن مردم متأثر از دلایل اقتصادی هست. گرانی روزنامه و کاغذ و … یا نه تأثیری ندارد؟
فکر کنم دلایل اقتصادی خیلی تأثیر نداشته باشد. بیشترین چیزی که هست اکنون تغییر کرده ، شیوۀ مطالعه و دسترسی است. همین بلا دچار بازار کتاب هم شده است. یعنی اکنون مردم کتاب نمیخوانند به دلیل اینکه هر کسی که گوشی دستش است، روی گوشی خبرها را میبیند. کسی هم که خیلی علاقه به کتاب داشته باشد، می رود متن pdf کتاب را گیر می آورد و میگذارد روی لب تاب یا گوشیاش و می نشیند و میخواند. وجود کتابهای pdf باعث شده است که اکنون از کتابفروشیها هم کم استقبال بشود. یعنی همین بلایی که مطبوعات هم دچار آن هستند، کتابفروشیها هم دچار آن هستند. این دلیل اقتصادی آن شاید در کتاب بیشتر باشد، ولی نشریات به آن صورت گران نیستند. وجود پیامرسانها حالا چه داخلی و چه خارجی باعث شده است که تقریباً شما حتی در جمعهای خانوادگی که به صورت طنز هم بیان میشود. میبینید که در خانواده ای 7 یا 8 نفر همه دور هم نشستهاند و همه سرشان توی گوشیشان است. یعنی تقریباً گوشی به حالتی رسیده است که اصلاً جدا کردنش از انسان امکان ندارد. یعنی هر کسی که می رود جایی وقتی گوشیاش را برندارد، فکر میکند که یک چیز مهمی را برنداشته است و بخشی از زندگیاش مختل شده است. این قدر وابستگی به گوشی زیاد شده است. هم به دلیل مسائل کاری، پرداخت ها، خرید، اطلاعات یا ارتباطات خانوادگی و هم به دلیل جذابیّتی که این رسانهها دارند؛ چه جذابیّت تصویری و چه جذابیّت خبری. گفتم که همان بلایی که سر صنایع و کارخانهها آمده است، ممکن است در همۀ عرصه ها پیش بیاید به گونه ای که چند سال دیگر یعنی در عرض شاید ۵ سال یا 10 سال آینده،( البته پیشبینی نمیتوان کرد)، با آمدن هوش مصنوعی بسیاری از کارها که قبلاً مثلاً انسان یا دستگاه یا رباتها انجام میدادند، این کارها را هوش مصنوعی انجام دهد. عین زمانی که قطعات ماشین به وسیله دستگاههایی مانند فتوکپی تولید می شود. اکنون بسیاری از شغلهای صنعتی را میبینید که با ربات دارد کار میکند یا با دستگاههای الکترونیک دارد کار میکند. با آمدن ربات بسیاری از نیروهای کار، بیکار شدند. همین بلا به سراغ کتاب و نشریات آمده است. یعنی فناوریهای جدید دست بسیاری انسانها را از کار کوتاه کرده است.
به نظر شما فاصله گرفتن مردم از مطبوعات چه دلایل سیاسی دارد؟
به صورت کلی میدانیم که مطبوعات در هر کشوری که آزادی و آزادیهای بیان نباشد. در هر کشوری اقبال عمومی از آن مطبوعات کمتر می شود.
به نظر شما اقتصاد سیاسی مطبوعات در فاصلهگیری مردم از رسانهها چقدر اثر گذاشته است؟
گفتم که گرایشهای سیاسی یک نشریه یا مستقل بودن آن تأثیر دارد. میزان شناختی که مردم از نشریات دارند که مثلاً فرض کنید می گویند روزنامۀ اطلاعات معتدل است یا فلان روزنامه تندرو است و یا روزنامههای مستقلی داریم که تقریباً باز گویندۀ برخی از خواستههای مردم هستند (در حدّی که امنیت شغلی آن ها به خطر نیفتد).
پیشنهاد یا راهکار شما برای بهتر شدن و بیشتر شدن مخاطب مطبوعات در فضای جدید چی است؟
اگر فضای باز سیاسی باشد، طبعاً مانند سال 1357 و 1358 آنچنان بود که تیراژ کتاب ها به پنجاههزار و صد هزار رسیده بود. برای اینکه بعد از هر انقلابی که می شود و بعد از هر تغییری، یک سری فضای باز سیاسی مانند بعد از شهریور 1320 و بعد از 1357 ایجاد می شود و همۀ گروههای گوناگون سیاسی فعالیت دارند. شمارگان کتاب صدهزاری در سال 1357که جمعیّت کشور حدود ۳۰ میلیون بوده است و اکنون که جمعیت کشور ۸۵ میلیون است، شمارگان کتاب 10 تایی داریم. یعنی کتابی است که تیراژش ۱۰ تا است. تیراژ کتابی ۳۲ تا است. یعنی ناشر میداند که چند نفر خریدار این کتاب هستند. مثلاً میداند ۳۲ نفر و 32 تا کتاب چاپ میکنند و میگوید که اگر بعداً مشتری پیدا شد، بیشتر چاپ میکنیم.
تنوع مطالب، به روز بودن روزنامه، انعکاس یا بازتاب خواستههای مردم اینها همه می تواند در جذب مخاطب تأثیرگذار باشد.
پی نوشت: این گفتگو بخشی از پژوهش پایان نامه دکترای دانشجویی «جواد آذرنگار» با عنوان «بررسی فرایندهای فاصله گزینی مردم از رسانه های سنتی(مطبوعات) و راهکارهای کاهش آن» بوده که در تاریخ ۱۲ دی ماه ۱۴۰۲ از آن با موفقیت دفاع شده است.