«روایت آخر»؛ پاسخ به همه سوالات آخرین سفر آوینی
- شناسه خبر: 10866
- تاریخ و زمان ارسال: 2 مهر 1403 ساعت 11:41
- منتشرکننده: بشارت آنلاین
مرتضی شعبانی مستندساز و نویسنده کتاب “روایت آخر” گفت: سؤالات زیادی درباره شهید آوینی وجود داشت و احساس میکردم که باید تک تک آنها را پاسخ بدهم.
به گزارش تسنیم، همزمان با فرارسیدن هفته دفاع مقدس، برنامه تلویزیونی «نردبان» سراغ خاطرات شهید آوینی و سینمای او در هشت سال دفاع مقدس رفت. این برنامه با حضور مرتضی شعبانی، فیلمساز، از قدیمیهای روایت فتح و فیلمبردار مستندهای شهید آوینی روی آنتن شبکه مستند رفت. مرتضی شعبانی خاطرات خود از شهید آوینی و روایت فتح را در قالب کتاب «روایت آخر» نوشته که توسط انتشارات صهبا منتشر شده است.
شعبانی در مقدمه برنامه با اشاره به انگیزهاش از نوشتن کتاب «روایت آخر» گفت: این کتاب را در پاسخ به سؤالاتی که از من پرسیده میشد نوشتم. برای مثال، از من میپرسیدند آوینی چگونه شهید شد و چرا داخل میدان مین رفت؟ سؤالات زیادی وجود داشت و احساس میکردم که باید تک تک آنها را پاسخ بدهم. وقتی نوشتن این کتاب را آغاز کردم احساس کردم خوب است یکبار برای همیشه صفر تا صد سفر فکه را بنویسم. البته چند ماه بعد از شهادت آقا مرتضی، بخشی از خاطرات آن را نوشته بودم که در روزنامهها منتشر شده بود، اما بخش مهمی از آنها باقی مانده بود. بنابراین آرزو داشتم که این خاطرات را دستهبندی کنم و به صورت کامل بنویسم.
وی ادامه داد: در سیر نگارش کتاب، مدام مجبور میشدم به عقبتر از سفر فکه برگردم و خاطرات آنجا را نیز مرور کنم. به همین دلیل به سالها قبل برگشتم و روایت کتاب را از سال 1365 که خودم برای اولین بار وارد روایت فتح و با آقا مرتضی آشنا شدم، نوشتم. همچنین سراغ دیگر شاهدان عینی رفتم تا خاطرات را تقاطع بدهم و به روایت درستتری برسم. وقتی صحت اطلاعات برایم محرز میشد، همان را در کتاب مینوشتم. بنابراین دقتم در تاریخنگاری کتاب بسیار بالا بود. علاوه براین، در جمعآوری عکسها نیز حساسیت و دقت بسیار زیادی کردم. با خود گفتم برای یکبار هم که شده باید هر عکسی که از آقا مرتضی وجود دارد را جمعآوری و منتشر کنم؛ البته برخی عکسها منتشر نشد، چرا که کتاب روایت آخر، کتاب عکس نیست!
این مستندساز با اشاره به اینکه کتاب روایت آخر نوعی تجربهنگاری به شمار میرود، گفت: خواندن کتابهایی از این دست، نوعی تجربهنگاری برای مستندسازان است، چرا که به انتقال تجربه میپردازد. هدفم از نوشتن این کتاب این بود که آقا مرتضی را به زبان روان برای کسانی که او را ندیدند، معرفی کنم. به هر حال، هر کسی که شهید آوینی را دیده یک قرائتی از او دارد. عدهای او را روشنفکر دیدند، عدهای او را مذهبی میدانستند و … با این حال، در این کتاب سعی کردم آقا مرتضی را از دید خودم، به عنوان فیلمبردار مستندهای او همراه با تمام جزئیاتی که از او به یاد داشتم، معرفی کنم.
شعبانی در بخش دیگری از برنامه درباره عکسهایی که در این کتاب برای اولین بار منتشر شده است، گفت: تعدادی از این عکسها را خودم در طول سفرها گرفتم که دسترسی به آنها سخت نبود. علاوه براین، تعداد دیگری از عکسها را آقای بختیاری گرفته بودند که دسترسی به آنها نیز برایم سخت نبود. البته در همین جا اعلام میکنم هر تعداد عکسی که من و آقای بختیاری از شهید آوینی گرفتهایم را به انجمن عکس دفاع مقدس دادهایم تا به درستی از آنها نگهداری شود. بخش دیگرِ عکسها، متعلق به آقای احسان رجبی بود که او هم عکسهایش را در اختیارم گذاشت. اما تعداد دیگری عکس در کتاب وجود دارد که کمی قدیمیتر و مربوط به سال 1358 است. این عکسها را یاسر انتظامی برایم فرستاد. همانطور که میدانید او اخیراً مجموعه 100 قسمتی تاریخ شفاهی روایت فتح را تولید کرده بود و این عکسها را داشت.
او با اشاره به انتشار برخی نقل قولها در کتاب روایت آخر و مشخص کردن آن با گیومه گفت: برای مثال، در بخشی از کتاب با آقای موسوی گفتوگو میکنیم و او خاطره نابی را از آقا مرتضی برایمان تعریف میکند. تصمیم گرفتیم حرفهای او را به صورت دقیق و عینی در کتاب بیاوریم تا وفاداری خود به اصل صحبتها را رعایت کنیم.
شعبانی با اشاره به ضرورت نوشتن خاطرات شفاهی و روایت آنها در قالب کتاب گفت: احساس میکنم که در کنار ساخت مستند، باید خاطرات مهم را نوشت و آنها را با انتشار کتاب، ماندگار کرد. این کار هم منجر به انتقال تجربه میشود و هم مستندسازان را برای کارهای بیشتر یاری میکند.
وی در پایان با اشاره به نگارش کتاب جدید خود گفت: این روزها کتابی برگرفته از خاطرات و تاریخ شفاهی رزمندگان ایرانی که در عراق جنگیدند را در دست نگارش دارم.