غزه؛ یک سال بعد از جنگ؛ زخم هایی که تا آخر عمر باقی می ماند
- شناسه خبر: 11905
- تاریخ و زمان ارسال: 27 آبان 1403 ساعت 14:28
- منتشرکننده: بشارت آنلاین
نازیه اوسیران، منا فاروق/ ترجمه شاهد هاشمی زاده/ یک سال پس از جنگ ، غزه ای ها آسیب ها و صدماتی را متحمل شده اند که زخم های آن برای ابد برجسم و جان ساکنان منطقه باقی می ماند .
حازم سلیمان تقریباً یک چهارم وزن بدن خود را از دست داده است . او و خانواده اش بارها از حملات هوایی اسراییل جان سالم به در برده اند و هنوز زنده اند . اما موضوعی که به قول خودش کسی نمی بیند زخم های نادیدنی است که برای همیشه در روح او خواهد ماند .او با تلخی از خاطرات ماههای قبل می گوید : فریادهای کودکان و زنان را فراموش نمی کنم… هرشب کابوس بدن های سوخته را می بینم. فیلم ها و تصاویر ،این وحشت را نشان نمی دهند ، اما اتفاقات موحش ، همان چیزی است که ما شاهد آن بودیم . این جوان 26 ساله اکنون همراه با همسر، مادر و هشت فرزندش در شهر ویران شده خان یونس در جنوب باریکه غزه در یک چادر زندگی می کند. اگرچه آنان برخلاف بسیاری از همسایه ها و دوستانشان زنده ماندند، اما این بدان معنا نیست که آسیبی ندیده اند. حازم می گوید وضعیت روحی من بسیار بد است و فرزندانم مدام درترس و اضطرابند . مونا ابوعامر از بیم اصابت بمب به چادر درهم ریخته ای که او با شوهر و سه فرزندش در خان یونس در آن زندگی می کند، چند ماه است که خواب ندارد. آنقدر اضطراب دارد که موهایش هرروز بیشتر می ریزد. این مادر تازه زایمان کرده، نمی تواند به فرزند گرسنه خود شیر بدهد. . مونا با اشاره به نوزادش می گوید : شیر من ناگهان به علت اضطراب دائمی بند آمد و دیگر نتوانستم به بچه ام شیر بدهم. پسر چهار ماهه ام محمود همیشه گریه می کند و من نمی توانم کاری برایش بکنم .محمد ابو شاویش، مسئول کمک های پزشکی برای فلسطینیان هم با اشاره به وضعیت آشفته و زجرآور اهالی غزه می گوید : یک سال پس از حمله اسرائیل به غزه ، بیش از دو میلیون نفر از کل جمعیت حدود 2.3 میلیون نفری در غزه، وقایع خشونت آمیز و آسیب زا را تجربه کرده یا شاهد بوده اند. او درادامه اضافه می کند: به ویژه مادران با سطح بالایی از اضطراب دست و پنجه نرم می کنند، زیرا مسئولیت محافظت از فرزندان نیز بردوش آنهاست .اکثر مردم غزه از زمان حمله اسرائیل آواره و بی خانمان شده اند. به گفته وزارت بهداشت غزه ، از زمان حملات هوایی ،توپخانه ای و حضور نیروهای نظامی اسرائیل در غزه بخش های زیادی از این باریکه به ویرانه تبدیل شده و تاکنون نزدیک به 44 هزار نفر جان باخته اند و قریب 100هزار نیز زخمی و معلول شده اند . اعداد و ارقام قربانیان جنگ ویرانگر قادرنیست عمق آسیبی راکه ساکنان غزه متحمل شده اند نشان دهد.. به گفته امدادگران، صدمات روحی و روانی به ویژه برای کودکان بسیار عمیق است . آژانس کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف)تخمین می زند که تقریباً تمام 1.2 میلیون کودک غزه ای اگراز جنگ جان سالم به درببرند به بازتوانی روحی و مداوای روانی نیاز دارند .اسراء القهواجی، یک متخصص بهداشت روانی ساکن غزه معتقد است این کودکان آسیب دیده ، احساس تعلق خود به خانواده ،خواهر و برادرو حتی والدین از دست داده اند، زیرا نه مادرشان، نه پدرشان یا هیچ کس دیگری نمی تواند این احساس امنیت را برای آنها فراهم کند. آنها خود را کاملا بی پناه می بینند.
انبوهی از نیازهای سلامت روان
چندی پیش سازمان غیردولتی Save the Children اعلام کرد که طبق برآورد آنها 21000 کودک در غزه مفقود شده اند . این آمار شامل 17000 کودک بدون همراه و جدا افتاده و 4000 کودک مدفون در زیر آوار می شود. گمان می رود تعداد نامعلومی نیز بعلت حجم بالای تلفات در گورهای دسته جمعی دفن شده باشند.این سازمان همچنین مدعی شد که برخی دیگر به زور ناپدید شده اند، از جمله تعداد نامعلومی با بدرفتاری و شکنجه در غزه بازداشت شده و توسط نیروهای اسراییلی به جای نامعلومی منتقل گشته اند.ابو شاویش مسئول کمک های پزشکی برای فلسطینیان اعتقاد داردکسانی هم که جان سالم به در برده اند، ازلحاظ روانی بسیار آسیب پذیر هستند.او می فزاید : آسیبهایی که کودکان تجربه میکنند ممکن است زندگی آنها را زیرو رو کند و به بیماریهای روانی متعددی از چالشهای شناختی و آموزشی تا مسائل رفتاری و اختلالات مزمن سلامت گرفتار شوند.
زمانی برای در آغوش گرفتن نیست
القهواجی متخصص متخصص بهداشت روانیبا تکیه براین موضوع که مهمترین مساله برای سلامت روان کودک احساس امنیت است می گوید : زمانی که کودکان خانه های خود را در جریان جنگ از دست می دهند این احساس به طور کامل از بین می رود .او برای مبارزه با ترومای این کودکان جنگ زده جلسات حمایت از سلامت روانی برگزار می کند .او می کوشد با انواع فعالیت های جمعی از انزوای آنها جلوگیری کند تا بتوانند شرایط متغیر در یک منطقه جنگی کنار بیایند.اما اسرا القهواجی درخلوت خود احساس درماندگی می کند.
او می گوید: آیا چیزی می تواند با وحشیگری جنگ و موجودیت وحشیانه ای که بر مردم تحمیل می کند مبارزه کند. اگرچه او و همکارانش سخت برای بازتوانی روانی کودکان تلاش می کنند، اما آنها نیز درمعرض همان سختی های روحی و جسمی حاصل از جنگ هستند. او می گوید ما چیزهایی را می بینیم که ممکن است ساده باشند، اما برای ما اهمیت زیادی دارند.به عنوان مثال، چند هفته پیش، زنی در حالی که فرزندش را در یک جلسه حمایتی که من مربی آن بودم، در آغوش گرفته بود، شروع به گریه کرد . از زمان شروع جنگ، اولین بار بود که این مادر توانسته بود فرزندش را در آغوش بگیرد . او بسیار فرزندش را دوست داشت . این مادر فقط نگران زنده نگه داشتن او بود ، با آب آوردن وغذا دادن به او و سایر اعضای خانواده ،دیگر وقتی برایش نمی ماند که برای محبت فرزندش را در آغوش بگیرد .بسیاری از مادران در غزه شبیه او هستند .
حازم سلیمان هم که قبلاً کاپیتان تیم دوچرخه سواری بود، همین احساس را دارد . او اکنون هر روز مسافت های طولانی را دوچرخه سواری می کند تا برای فرزندانش آب و غذا تهیه کند.مونا ابوعامر نیز قصد زنده ماندن دارد، اما می داند که راه سختی در پیش او و خانواده اش است.این مادر جوان غزه ای می گوید :آنچه که می توانم در حال حاضر به آن فکر کنم این است که امیدوار باشم که زنده بمانیم. اما حتی اگر زنده بمانیم، خاطرات وحشتناک این جنگ ما را هرگز رها نمی کند.