سیاست مشابه دولت های سیزدهم و چهاردهم درباره زنان
- شناسه خبر: 17532
- تاریخ و زمان ارسال: 16 مهر 1404 ساعت 13:19
- منتشرکننده: مدیریت

دکتر زهرا نژاد بهرام/سیاست های دولت چهاردهم و سیزدهم در زمینه زنان شباهت های زیادی با هم دارند.اگر چه چهار زن در هئیت دولت حضور دارند اما در لایه های میانی همچنان با نوعی تبعیض جنسیتی مواجه هستیم. زنان جامعه ظرفیت بزرگی را در اختیار دارند که هنوز به خوبی به کار گرفته نشده است.واقعیت این است که حضور زنان در مراکز تصمیم گیر بسیار کمرنگ است.شاید وضعیت زنان در روبنای تصمیم گیری در کشور تا حدودی نسبت به گذشته بهتر شده اما در زیربنا و علی رغم تلاش هایی که رئیس جمهور در این زمینه انجام داده هنوز وضعیت مناسبی ندارد و با چالش های جدی مواجه هستیم.من امیدوارم آقای پزشکیان در سال دوم ریاست جمهوری به این موضوع توجه کنند و شرایطی فراهم شود که در همه شوراهای مشورتی حداقل بین دو تا پنج زن حضور داشته باشند.زنان در حوزه های مختلف ظریفت بالای خود را نشان داده اند و ثابت کرده اند که در بسیاری زمینه ها می توانند دست بالا را داشته باشند.کمرنگ بودن حضور زنان در بدنه دولت نشان می دهد که هنوز دولت توجه ویژه ای به حوزه زنان نداشته و به نظر می رسید دولت چهاردهم نیز در این زمینه در حال طی کردن مسیر دولت سیزدهم است.به همین دلیل رئیس جمهور که به نقش زنان در جامعه باور دارند باید در این زمینه تجدید نظر کنند و توجه جدی تری به حضور زنان در عرصه تصمیم گیری داشته باشند. مهمترین و کلیدیترین خواستههای زنان در کلانشهرها و شهرهای کوچک کاملا مشخص است و موضوع جدیدی به آن اضافه نشده است.قرار نیست مطالبات جدیدی مطرح شود و بلکه قرار است بر اساس مطالعات و پژوهشهایی که در طول این سالها صورت گرفته راهکارهای عملی در دستور کار قرار بگیرد.ممکن است برای یک دولت موضوع اشتغال زنان در اولویت قرار داشته باشد و از سوی دیگر این احتمال وجود دارد که برای دولت دیگری مدیریت زنان در اولویتهای نخست قرار داشته باشد. البته این نکته به معنای این نیست که بقیه اولویتها فراموش شود.اگر وضعیت به این شکل باشد قابلقبول است. این در حالی است که در شرایط کنونی دولت در مقابل مشکلات زنان سکوت کرده و اقدام قابل توجهی انجام نمیدهد. نیمی از جمعیت جامعه را زنان تشکیل میدهند و نیمی از آرایی که آقای پزشکیان و روسای جمهور قبلی در انتخابات ریاست جمهوری به دست آورده متعلق به زنان است.گفتمان انقلاب اسلامی گفتمان عدالت،استقلال و آزادی است. به نظر میرسد این مفاهیم درباره زنان به حاشیه رفته است.به دلیل عدم تعامل مناسب بین دولت و مجلس قانونگذاریهایی صورت میگیرد و کسانی که از این قوانین متضرر میشوند زنان هستند. مطالبه گری زنان برای حضور در عرصه های سیاسی و اجتماعی موضوعی بدیع نیست، بلکه با سیری در تاریخ ایران در می یابیم که زنان در دوره معاصر همواره به دنبال احقاق حق خویش برای حضور در عرصه های تعیین کننده سیاسی و اجتماعی هستند. آنان برای این رسیدن به این مهم مبارزه کرده اند، تحصیلات عالی را پشت سر گذاشته اند و مجدانه گام های موثری در این راه برداشته اند.در این زمینه ظرفیتهای حاکمیتی، اجتماعی و فردی سه عنصر اصلی هستند که میتوانند پاسخگوی مطالبات زنان باشند. در این زمینه تلاشهایی صورت گرفته اما ناکافی بوده؛ بنابراین ضرورت دارد ظرفیتهای جدیدتری ورود کند. حضور زنان در عرصه برنامهریزی، تصمیمگیری و تصمیمسازی بسیار کمرنگ است. آن هم در حالی که هر چقدر میزان حضور زنان در این عرصهها افزایش یابد، میزان واقعی شدن تصمیمگیریها و تصمیمسازیها جدیتر خواهد شد. ما این را در عرصه مدیریت شهری به روشنی تجربه کردیم که با حضور زنان و تجربهای که زنان در عرصه اجتماعی دارند و با شناخت از نیازهایشان، آنها توانستند تصمیمگیریها و تصمیمسازیها را به مقطعی از پاسخگویی به مطالبات نزدیک کنند.بنابراین در ارتباط با قوانین و نیازهایی که در درون جامعه وجود دارد، مشارکت زنان در همه بخشها ضرورت دارد. باید مقوله زنان را از نگاه سیاسی خارج و به یک مقوله اجتماعی تبدیل کنیم. این فراهم نمیشود مگر اینکه نهادهای قدرت و حاکمیتی در این عرصه ورود پیدا کنند و از طریق جلب آرای همه بخشهای جامعه زنان اعم از کارمندان و استادان دانشگاه، روزنامهنگاران و … در همه حوزهها در مورد مطالبات زنان بحث و بررسی کنند.





