فرهنگ قصه گفتن و قصه شنیدن در ایرانیها وجود دارد
- شناسه خبر: 12400
- تاریخ و زمان ارسال: 21 آذر 1403 ساعت 13:24
- منتشرکننده: بشارت آنلاین
حسین تبریزی معتقد است که دو سریال «سوجان» و «پس از باران» شباهت چندانی با هم ندارند و تنها اقلیمی که دو سریال در آن ساخته شده، نقطه مشترک این دو اثر است.
به گزارش ایلنا، مجموعه تلویزیونی «سوجان» به کارگردانی حسین تبریزی این روزها از شبکه یک سیما در حال پخش است. نویسندگی این اثر را فریدون حسنپور و تهیهکنندگی آن را مهدی کریمی و میثم آهنگری بر عهده داشته و ثریا قاسمی، حدیث نیکرو، بهزاد فراهانی، مهران رجبی، سیما تیرانداز، بهنام تشکر، ساغر عزیزی، مهدی صبایی، بهمن دان، فرجالله گلسفیدی، نسرین نکیسا، رضا توکلی و رامین راستاد در آن ایفای نقش میکنند.
«سوجان» روایت زندگی دختری به همین نام است که با محوریت قرار دادن این شخصیت نگاهی جامعهشناسی به تحولات سیاسی اجتماعی ایران در قرن معاصر دارد. داستان از دوره نوجوانی تا دوران مادری و مادربزرگی سوجان روایت میشود و به بهانه قصه این شخصیت بخشهای مهمی از تاریخ معاصر ایران و گیلان روایت میشود.
به بهانه پخش این سریال تلویزیون با حسین تبریزی گفتگویی داشتیم که مشروح آن را از نظر میگذرانید:
«سوجان» چگونه شکل گرفت؟
فیلمنامه «سوجان» قبل از سالهای ۹۷ – ۹۸ به قلم آقای فریدون حسنپور در قالب ۳۰۰ قسمت نوشته شده بود که در پنج فاز ۶۰ قسمتی طراحی شده بود. سال ۱۴۰۰ که موضوع تولید این اثر پیش آمد، معاونت استانها از طریق تهیهکننده ساخت این اثر را به من پیشنهاد کرد.
وقتی قصه را خواندم به نظرم رسید وجه تمایزهای خاصی با دیگر آثار دارد و یک کار قصهگو است که مدتهاست جایش در بستر تلویزیون خالی بوده است. نکته دیگر این است که سریال «سوجان» نسبت به دیگر آثاری که ساختهام سریال متفاوتتری است و همه این مسائل من را ترغیب و علاقهمند به ساخت این سریال کرد.
وجه تمایز «سوجان» نسبت به دیگر آثار تلویزیون را فقط در قصهگو بودن این اثر میدانید؟
مدتی است که تلویزیون بیشتر به سمت آثار اکشنتر و بیشتر در فضا و قصههای آثار امنیتی رفته ولی حس میکنم فضایی که در کاملاً ایران باشد و قصههای خیلی مردمی و خانوادگی در آن روایت شود در این سالها بسیار کمرنگ شده و از طرفی «سوجان» در کارنامه من هم اثر متفاوتی نسبت به دیگر آثار مربوط میشود و به نظر من این نکات علاوه بر همان موضوع قصهگو بودن از نکات ویژه سریال «سوجان» به حساب میآید.
به لحاظ بصری چقدر «سوجان» را میتوان به تاریخی که روایت میکند، نزدیک دانست؟
منبع اصلی ما در ساخت «سوجان» خودِ فیلمنامه بود. آقای حسنپور با این آداب، رسوم و مقاطع مختلف تاریخی آشنایی کامل داشتند و ما را دچار چالش نمیکرد که ما چگونه به آن دوران نزدیک شویم یا روابط و آداب را چگونه تعریف کنیم.
برای آغاز کار طبیعتاً هر فیلمسازی باید به آن اقلیم یا آن منطقه و شهری که قرار است قصهاش در آن روایت شود آشنایی داشته باشد و برای اینکه بتواند قصهاش را دقیقتر و بهتر روایت کند باید به آن مردم و آن منطقه نزدیکتر و عمیقتر ارتباط برقرار کند و شانسی که ما داشتیم این بود که آقای حسنپور فیلمنامه را با شناخت کامل از آن منطقه و آداب و سنن نوشته و از طرفی ما هم در زمان پیشتولید در گیلان بودیم، تلاش کردیم با مردم بیشتر آشنا شویم تا خصوصیات رفتاری و اجتماعی برایمان بهتر و ملموستر شود اما از آنجا که خودِ آقای حسنپور نویسنده فیلمنامه منبعی بسیار غنی بودند ما چالش چندانی از این منظر در ساخت این سریال نداشتیم.
یکی از مهمترین موضوعاتی که «سوجان» دنبال میکند، مسئله ازدواج است. شکل آشنایی و ازدواج جوانان در دورانی که این سریال روایت میشود با امروز تفاوت بسیاری دارد. به نظر شما جوانان امروزی چقدر میتوانند با آنچه که در «سوجان» روایت میشود ارتباط برقرار کنند و از آن الگوبرداری داشته باشند؟
ما شرقیها و ایرانیها ذاتاً قصه دوست هستیم، قصههای «شهرزاد» یا «شاهنامه» و همه آنچه که در اساطیرمان باقی مانده بسیار جذاب هستند و نشان میدهد که فرهنگ قصه گفتن و قصه شنیدن در ما ایرانیها وجود دارد. فرقی نمیکند که جامعه ما در چه مقطعی است و چه دیدگاه و فرهنگی در جامعه غالب است، ایرانیها و در واقع ذات فرهنگ فارسی با قصهگویی و قصه شنیدن عجین است و از این نظر شما وقتی قصهای جذاب را روایت کنید معمولاً میتوانید نظر مخاطبان ایرانی را به خود جلب کنید.
در سریال «سوجان» سعی کردیم پیامهای اخلاقی، اعتلای خانواده، نقش زنان در بنیاد خانواده را هدف خود قرار دهیم تا این سریال بتواند ضمن روایت قصهای دلنشین دریافتهایی داشته باشد و این سریال قدمی در جهت فرهنگسازی بردارد. «سوجان» در گیلان روایت میشود؛ گیلانیها اساطیر بزرگی دارند، مردم گیلان در زمینه فرهنگ از پیشروترین مردمان این کشور هستند، اولین خانوادههایی که اجازه دادند خانمها به تحصیل بپردازند گیلانیها بودند و ما در تحقیقاتمان به این نکات رسیدیم و در روایت قصهمان مدنظر داشتیم. من سعی کردم ادبیات گفتاری در این سریال را به جامعه امروز نزدیک کنم یا برخی از رفتارها را سعی کردیم برای جوانان امروز ملموسترشان کنیم و نوع برخوردها، نوع اجتماعاتی که برگزار میشود و… را با حفظ فضای سنتی قصه به امروز جامعهمان نیز نزدیک کردیم تا مخاطب این سریال احساس نکند که «سوجان» هیچ ربطی به امروز ما ندارد و صرفاً یک قصه قدیمی است که روایت میشود. ما تلاشمان را برای حفظ ارتباط سریال با نسل جوان بکار بردیم اما اینکه تا چه حد موفق بودیم به نظر مردم مربوط میشود که امیدوارم حداقل فضای گرمی را با دیدن این سریال در خانوادهها ایجاد کنیم.
سنت در نگاه جامعه امروز حاوی نکاتی مثبت و منفی است و بخش اعظمی از جامعه به رفتارها و نگرشهای سنتی نقد دارد. «سوجان» چه نگاهی به سنت دارد؟
ما هم نگاه مطلقاً مثبتی را به سنت دنبال نکردیم و حتی برخی سنتها را هم نقد کردیم که از جمله آنها میتوان به اسمگذاری دخترها و پسرها برای ازدواج اشاره کرد که از دوران کودکی پدرها و مادرها دو نفر را برای ازدواج با هم در نظر میگیرند و اصطلاحاً اسم میگذارند. ما مسائل مختلفی که در خانوادههای قدیمی به عنوان وجود داشته را نقد کردیم اما به برخی سنتها و رفتارها مثل احترام به خانواده، اهمیت خانواده، احترام به پدر و مادر و… هم طبیعتاً نگاه مثبت داشتیم و بنابراین نمیتوان گفت که «سوجان» به سنتها نگاهی مطلقاً مثبت یا مطلقاً منفی داشته است.
در واقع ما از سنتهایمان فراری نیستیم و فقط تعریفمان در جامعه امروز کمی تغییر میکند. مثلاً اهمیت خانواده و علاقه به آن هیچوقت در ما تغییری نمیکند ولی ممکن است نوع رفتارمان با پدر و مادر و خانوادهها در جامعه امروز کمی تغییر کند.
«سوجان» برای خیلی از مخاطبان یادآور سریال «پس از باران» است و بسیاری این دو سریال را با هم مقایسه کردهاند. چقدر این شباهت را قبول دارید و آیا در ساخت «سوجان» این شباهت را هم مدنظر داشتید؟
شباهت بین این دو سریال را زیاد نمیبینم اما اینکه این سریال باعث شده «سوجان» خاطره یک سریال خوب را برای مخاطبش تداعی کند برای من به شخصه باعث افتخار است چرا که خوشبختانه مخاطبان اثرم را با یک سریال ارزشمند مقایسه میکنند.
تنها وجه مشترک «پس از باران» و «سوجان» اقلیمی است که قصه هر دو سریال در آن روایت میشود، «پس از باران» در گیلان روایت شده و «سوجان» هم در همان منطقه ساخته شده است و طبیعتاً بین این دو سریال در لباس، آیین، رفتارها و… شباهتهایی وجود دارد و نمیتوان منکر این مسئله شد اما به لحاظ قصه من فکر میکنم قصه «سوجان» با «پس از باران» تفاوت بسیاری دارد و حتی در ساختار هم «سوجان» اثر بهروزتری است و ما با حفظ ارزشها و حرمتها سعی کردیم اثری متفاوت و بهروز بسازیم و حتی در دکوپاژ هم ما نسبت به «پس از باران» که سریالی قدیمیتر است ما سعی کردیم اثری با استانداردهای فیلمسازی روز بسازیم ولی طبیعتاً وقتی شباهتهایی بین این دو اثر دیده میشود، مخاطبان دست به مقایسه میزنند.
به هر حال «پس از باران» در زمان خودش مخاطبان بسیاری داشت، استاتید بزرگی مثل آقای سلطانی و شهیدی و… در ساخت آن نقش داشتند و برای من جای خوشحالی دارد که ما را با یک اثر فاخر مقایسه میکنند.