«مسئولیت پذیری» منجر به «جذب حداکثری» می شود
- شناسه خبر: 3674
- تاریخ و زمان ارسال: 18 آذر 1402 ساعت 22:38
- منتشرکننده: مدیریت

پرداختن به سوژههای سیاسی روز، معمولا از سوی طیف گستردهای از فیلمسازان بهعنوان یک تابو تلقی میشود و سالهاست که فقدان «فیلم سیاسی» در سینمای ایران مورد آسیبشناسی و تحلیل منتقدان قرار گرفته است.
جشنواره فیلم کوتاه تهران از دوره گذشته و در راستانی تحقق شعار «تنوع ژانر»، تلاش داشته است تا بخشی از ویترین خود را به آثار سیاسی اختصاص دهد و در همین راستا مهدی آذرپندار دبیر این رویداد و مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران هم در چند نوبت تاکید کرده است که از فیلمهای سیاسی به شرط رعایت «نگاه منصفانه» در آنها، حمایت خواهد کرد.
«مدیر مدرسه» یکی از فیلمهای کوتاه حاضر در جشنواره چهلم فیلم فجراستکه به موضوع حوادث سال گذشته پرداخته است و از این منظر، یکی از آثار سیاسی در این دوره از جشنواره محسوب میشود.
به بهانه رونمایی از این فیلم کوتاه، گفتوگویی با میکائیل دیانی کارگردان آن داشتهایم که در ادامه میخوانید.
* از اینجا شروع کنیم که فیلم کوتاه «مدیر مدرسه» یک فیلم سیاسی درباره وقایعی است که از وقوع آنها فاصله چندانی هم نگرفتهایم. آقای آذرپندار بهعنوان مدیرعامل انجمن سینمای جوانان و دبیر جشنواره هم در چند نوبت درباره لزوم پرداخت فیلمسازان به وقایع سیاسی روز صحبت کرده و حتی وعده حمایت از این دست تولیدات را داده بود، آیا میتوان فیلم شما را محصول این فرآیند حمایتی دانست؟ به خصوص که شما از مدیران زیر مجموعه آقای آذرپندار هم هستید.
من ترجیح میدهم اساساً در مورد فیلم صحبت کنیم اما یکبار این را یک جا بگویم خوب است؛ میکائیل دیانی پیش از آنکه مسئولیتی در انجمن سینمای جوانان ایران داشته باشد، فیلمساز و مستندساز بوده است. اتفاقاً مستندهای اجتماعی من با رویکرد انتقادی هم ساخته شده است. به تعبیری مستندهای من هم مانند این فیلم کوتاه مرتبط با مسایل اجتماعی و آسیبهای اجتماعی بوده است، حتماً آقای آذرپندار از وجود فیلم سیاسی محترمانه و منتقدانه در جشنواره استقبال میکردند اما این به معنای این نیست که در تولید و یا تشویق برای تولید اثر من نقشی داشتهاند، این دغدغه ایشان هم برای امسال نیست، سال گذشته که من فیلم هم نداشتم آقای آذرپندار این دغدغه را داشتند و در نشست خبری پیش از جشنواره این را بیان کرده بودند، اما حالا امسال به دلیل اتفاقات سال گذشته این موضوع بیشتر شنیده شده است.
من انقلابیام و حاضرم برای انقلاب هزینه بدهم اما در عین حال فکر میکنم در بخشها و روندها و روشهایی نیاز به نقدهای صریح داریم مثل همین موضوع مدارس خصوصی و عدم توجه به مدارس دولتی که مغفول واقع شده و باعث شکاف عدالت آموزشی و طبقاتی شدن آموزش شده است و کمتر هم به آن توجه میشود
اما ما این فیلم را بیرون از انجمن جلو بردیم، بیرون از انجمن از آن حمایت شد و ساخته شد، کسی غیر از من هم اگر فیلم سیاسی منصفانهای میساخت حتماً از سوی جشنواره استقبال میشد. البته اینجا موضوع هیات انتخاب مطرح است، بالاخره طبق گفته آقای آذرپندار در نشست خبری جشنواره فیلمهای متقاضی سیاسی کم نبودهاند، از بین همه فیلمهای متقاضی هیات انتخاب بر اساس سلیقه و … یک ترکیبی را انتخاب کرده و «مدیر مدرسه» یکی از آنها بوده است که سویه اجتماعی هم دارد.
* این یعنی از نگاه شما حوادث سال گذشته، اساساً اجتماعی بوده است؟
بخش زیادی از آن ماجراها را مماس با مسایل اجتماعی میدانم. درست است که من یک درام سیاسی ساختهام و فضای کلی که در فرآیند جریان «زن زندگی آزادی» شاهد بودیم، اتاق فکر و برنامهریزی سیاسی داشت، اما بستر بروز اتفاقات، بستر اجتماعی بود. نمیگویم آن ماجراها صرفاً اجتماعی بوده است بلکه معتقدم آن جریانات سیاسی بر بسترهای اجتماعی سوار شدند. آنهایی که شورا تشکیل دادند و خیلی زود هم متلاشی شدند، قطعاً با نگاه سیاسی و علیه جمهوری اسلامی ایران بهدنبال تشکیل ائتلاف بودند و نمیتوان رویکرد سیاسی آنها را نادیده گرفت اما بستری که از آن سواستفاده کردند، طرح مطالبات اجتماعی بود. هر چه جریان جلوتر رفت، ماهیت سیاسی آن عیانتر شد و برای همین هم جامعه از آن فاصله گرفت.
* ارجاع به دیالوگ معروف فیلم «موج مرده» در فیلم کوتاه «مدیر مدرسه» خیلی مشهود است. فکر میکنید حرف آن سالهای «موج مرده»، چقدر میتواند حرف امروز باشد؟
موضوع فیلم مسئولیتپذیری است و این موضوع همیشه مساله جامعه بوده است، تاریخ مصرف ندارد. بستر فیلم توجه به عدالت آموزشی است، امروز رسانههای بسیاری هستند که درباره مدارس خصوصی و مبحث عدالت آموزشی صحبت میکنند. اتفاقاً امروز این مساله خیلی پررنگتر هم شده است چرا که شکاف موجود در نظام آموزشی خیلی پررنگتر دارد خودش را نشان میدهد. به همین دلیل احساس میکنم این مساله امروز جدیتر شده است.
* در تیتراژ پایانی هم شاهد تشکر ویژه از ابراهیم حاتمیکیا بودیم، دلیل آنچه بود؟
اینکه چرا در تیتراژ از آقای حاتمیکیا تشکر کردهام به این دلیل است که من سینمای این فیلمساز را دوست دارم. سینمای منتقد و در عین حال دلسوز نظام را دوست دارم. از فیلمسازی حاتمیکیا الهام گرفتهام و بهخاطر آن و بهخاطر حضورش در سینمای ایران از او تشکر کردم.
* یعنی به نوعی این کارگردان را الگوی خود در فیلمسازی میدانید؟
نمیگویم الگو اما اینکه ما با فیلمسازی مواجهیم که چند فیلم منتقدانه و در عین حال در چارچوب نظام ساخته و نقد درونگفتمانی کرده است، حتماً کارنامهاش ارزشمند است. وقتی چنین فیلمسازی داشتهایم، قطعاً من با روحیه منتقدانه و عدالتخواهانه به سمت سینمای او گرایش پیدا میکنم.
* آنچه فیلمهای شاخص حاتمیکیا را برای مخاطب امروز هم تماشایی کرده، این است که گرچه دیالوگهای مطالبهگر دارد، اما مخاطب احساس نمیکند با شعار طرف است. اما دیالوگ پایانی «مدیر مدرسه» فکر نمیکنید بیش از اندازه شعاری و گلدرشت بیان میشود؟
اول این نکته را مدنظر داشته باشید که فیلم کوتاه و فیلم بلند را اصلاً نباید با هم مقایسه کرد. فرصت شخصیتپردازی همه کاراکترها و شکلگیری شاهپیرنگ و خردهپیرنگهایی که در فیلم بلند وجود دارد، در فیلم کوتاه نیست. فیلم کوتاه درباره یک تکموقعیت است. فرصتی برای ایجاد تعلیق و پردهبرداری از موقعیتهای مختلف در سینمای کوتاه وجود ندارد. به همین دلیل مقایسه فیلمهای بلند با یک فیلم کوتاه از اساس غلط است. اما درباره اصل این دیالوگ که شما آن را شعاری میدانید، من احساس میکنم جای این حرف در همین مقطع فیلم است. آنچه در اکران جشنوارهای تا به اینجا تجربه کردهام هم نشان میدهد، آنها هم این دیالوگ را پذیرفتهاند.
* ساخت فیلم سیاسی در سینمای کوتاه و بلند، همچنان یک تابو محسوب میشود، کمی از چالشهای خود برای ورود به این عرصه هم بگویید.
همانطور که وقتی من قصد ساخت این فیلم را داشتم، نه کسی سفارشی به من داد و نه کسی من را از این کار نهی کرد، طبیعتاً هر فیلمساز دیگری هم میتوانست سراغ این سوژه برود. نکته اینجاست که شاید برای بعضی از فیلمسازان پرداختن به چنین موضوعاتی دغدغه نباشد. یا فکر میکنند با رفتن سراغ موضوعات دیگری مورد توجه قرار میگیرند.
* یعنی واقعاً برای ساخت فیلمی که به جریان «زن زندگی آزادی» اشاره داشت، هیچ چالشی نداشتید؟
شاید در سینمای بلند، این جنس چالشها پررنگتر باشد اما در سینمای کوتاه چنین چالشهایی خیلی کمتر است. البته برای گرفتن لوکیشن مدرسه از آموزشوپرورش چند روز پیگیری کردیم تا آنها پذیرفتند. برای دعوت از عوامل هم این چالش را داشتم که آنها با من همراه شوند، هم فکر شوند و این باور در آنها بهوجود آید که مدیر مدرسه یک فیلم با لحنی مصلحانه و دلسوزانه با کلیت جامعه ایران و مسئولان است.
بخشی از عوامل فنی و بازیگران هم بودند که ما سراغشان رفتیم و به دلیل محتوای کار حاضر به همراهی نشدند. این هم کاملاً طبیعی است و همه افراد حرفهای حق انتخاب دارند
* «مدیر مدرسه» اولین فیلم داستانی شما بود؟
نه من پیشتر فیلم «تست» را با موضوع کودکان کار ساخته بودم که میتوانم بگویم تجربههای من در آن و خطاهایم باعث شد مدیر مدرسه را با دقت بیشتری در همه بخشهایش جلو ببرم.
* حالا که فیلم کوتاه «مدیر مدرسه» به مرحله عرضه رسیده است، خودتان فکر میکنید نسبت حرف درونی این فیلم با حوادث سال گذشته و شرایط امروز جامعه ایران چیست؟
مسئله و دال مرکزی فیلم من، «مسئولیتپذیری» است. سعی کردهام همه کاراکترهای فیلم را در برابر مسئولیتی که دارند، قرار دهم و میزان مسئولیتپذیری آنها را مورد بحث و چالش قرار دهم. مدیر مدرسه میگوید من دارم به مسئولیتم عمل میکنم، کارمندان حراست آموزش و پرورش هم همین را میگویند. ما سه گروه آدم داخل اتاق مدیر داریم و سه گروه آدم خارج از اتاق. در بیرون از اتاق، مدیر مدرسهای را شاهد هستیم که میگوید این بچهها از سر ناآگاهی کاری کردهاند که باید به آنها تشر بزنیم. ناظمی را شاهد هستیم که مدام میخواهد میانه نگه دارد و میگوید همه چیز را رها کنیم و بچههایی را داریم که رفتار هیجانی داشتهاند و با پررویی میخواستند این خطا را توجیه کنند.
در داخل اتاق اما ما مدیر مدرسهای را شاهد هستیم که میگوید با وجود خطای بچهها، من باید از آنها دفاع کنم، از طرف دیگر با مسئول حراستی مواجه هستیم که مسیر درستی را براساس اطلاعاتی که داشته طی کرده و به این مدرسه رسیده است. او براساس مسئولیتش خیلی منطقی هم رفتار میکند کما اینکه میتوانست بدون صحبت با مدیر مدرسه سراغ بچهها برود، اما آمده بود تا حرف بزند. دنبال تندروی نبود کما اینکه در پایان هم این مأمور حراست به تصمیم و تدبیر مدیر احترام میگذارد و بدون اینکه نه مدیر و نه دانش آموزان را ببرد مدرسه را ترک میکند. فرد سومی را هم در اتاق مدیر میبینیم که مدیر آموزش و پرورشی است که همچنان مواضع الاکلنگی دارد و محافظهکاری میکند.
در کلیت فیلم من همه این آدمها را در برابر مسئولیتشان قرار دادهام. هم بچهها، هم مدیر و هم مسئول حراست، پای مسئولیتشان میایستند. به نظرم همین توجه به «مسئولیتپذیری» است که منجر به تحقق «جذب حداکثری» هم میشود.🔴 منتشر شده در شماره 3244 روزنامه بشارت نو مورخ 1402/09/19