وقتی امنیت اجتماعی در خیابان ها زخمی می شود
- شناسه خبر: 16790
- تاریخ و زمان ارسال: 16 شهریور 1404 ساعت 12:16
- منتشرکننده: مدیریت

گزارش اختصاصی «بشارت نو» از پدیده سرقت ها و زورگیری های خشن در سطح کشور:
سیدرضا هاشمی زاده/روزنامه نگار
خیابان ها و معابر عمومی ،بوستان ها و…در تهران و دیگر کلانشهرهای ایران در سالهای اخیر شاهد ظهور و گسترش پدیده نگرانکننده سرقتهای خشن و زورگیری بوده است . این پدیده که عمدتاً با موبایلقاپی و زورگیریهای مسلحانه با سلاح سرد (قمه، چاقو) نمود یافته، تنها یک بزه مالی نیست، بلکه زنگ خطری برای امنیت روانی و اجتماعی جامعه محسوب میشود. در موارد قابل توجهی ،شهروندان بی گناه ،قربانی تیغ چاقو و قمه دزدان بی رحم شده و برخی نیز جانشان رااز دست داده اند . قتل امیرحسین خالقی، دانشجوی دانشگاه تهران برای سرقت موبایل و لب تاپ ، نمادی تراژیک از ابعاد فاجعهبار این معضل آزار دهنده است. این گزارش به ریشهیابی علل، تبعات و راهکارهای احتمالی مقابله با این بحران رو به افرایش میپردازد.
سارقان؛فقر مطلق یا زیادهخواهی
کاوش در پروندههای متعدد اینگونه جرائم ، تصویری چندوجهی از سارقان ارائه میدهند:
• نوجوانان معتاد و بیپناه: بسیاری از دستگیرشدگان، نوجوانان یا جوانان زیر ۲۰ سال هستند که به دلیل فقر خانوادگی، اعتیاد و نداشتن کانون گرم خانواده به دامان جرم کشیده شدهاند. نمونهی بارز آن نوجوان ۱۶ سالهای است که برای تأمین هزینه اعتیاد و نانآور خانه بودن،تنها به خاطر ۱.۵ میلیون تومان (حاصل فروش یک موبایل) مرتکب قتل شد. برخی نوجوانان و جوانان نیز بعلت هیجان و همچنین آورده مالی فروش گوشی های سرقتی به سمت زورگیری می روند .
.• باندهای سازمانیافته زیادهخواه: در طرف دیگر اما باندهای حرفهای متشکل از سارقان سابقهدار قرار دارند که انگیزهشان نه صرفاً گذران امورات روزانه، که دستیابی به زندگی لوکس و رفاه است. بهزاد ۱۸ ساله، سرکرده یک باند چهارنفره، اعتراف میکند روزی تا ۳ میلیون تومان از راه موبایلقاپی درآمد داشته است. این افراد خود را با قشر متمول جامعه مقایسه میکنند و برای جبران این احساس کمبود، به خشونت متوسل میشوند.

• معتادان متجاهر: سارقان خردی که برای تأمین هزینه مواد مخدر خود به کیفقاپی، جیببری و سرقت قطعات خودرو روی میآورند.قربانیان، زخم خورده های بی التیام قربانیان و طعمه های بی گناهی که در دام این اعمال می افتند معمولا حتی در دراز مدت هم از جراحت مواجهه با این تجربه دشوار رهایی نمییابند و تأثیر این سرقتها فراتر از دست دادن یک وسیله است که شامل :
• آسیبهای جسمی و روانی ماندگار و ترومای شدید روانی( ضربات قمه و چاقو علاوه بر جراحات جسمی، منجر به ترومای روانی شدید میشود) پدری که پسر دانشجویش مورد حمله قرار گرفته، با بغض میپرسد: زخمهای جسمیاش درمان شده، اما آیا برای روح و ذهن او که آسیب دیده، مرهمی سراغ دارید؟ قربانیان از ترس دائمی، اضطراب و بیاعتمادی به فضای عمومی رنج میبرند. بسیاری پس از سرقت، از تردد در مکانهای خلوت اجتناب کرده و حتی از صدای موتورسیکلت دچار هراس میشوند.
ضررهای مالی و از دست دادن اطلاعات شخصی( از دست دادن اطلاعات شخصی، عکسها و دادههای کاری که گاهی ارزشی بسیار فراتر از خود دستگاه دارد) می شود .
عوامل اقتصادی؛ موتور محرک جرم
• تورم و فقر: دادههای مرکز آمار و پژوهشهای دانشگاهی رابطه مستقیمی بین نرخ تورم (۳۸.۸ درصد در فروردین ۱۴۰۳) و بیکاری با افزایش جرائم نشان میدهند. کاهش قدرت خرید، به ویژه در دهکهای پایین درآمدی، افراد را به سمت راههای ناهنجار سوق میدهد. یکی از دلایل اصلی افزایش سرقتهای خرد و خشن، مشکلات اقتصادی، تورم و افزایش قیمت کالاها، بهویژه موبایل، است. بسیاری از سارقان، به دلیل فقر و نیاز مالی، به این جرم روی میآورند و از آن به عنوان یک “شغل” یاد میکنند.
• گرانی کالاهای هدف: افزایش سرسامآور قیمت گوشیهای هوشمند و لپتاپ (گاهی تا ۵۰ میلیون تومان) این کالاها را به اهدافی سودآور برای سارقان تبدیل کرده است. پلیس آگاهی تهران تأیید میکند که بیش از ۹۰ درصد سرقتهای قاپزنی مربوط به موبایل است.
*عوامل اجتماعی و فرهنگی ؛ زوال امید و اخلاق
به گفته مهرداد عربستانی، انسانشناس، عامل اصلی این نوع جرائم ، تنها فقر مطلق نیست، بلکه فقدان چشمانداز روشن برای آینده است. وقتی فردی راهی برای ارتقای وضعیت خود از مسیرهای مشروع نمیبیند، احساس میکند در بنبست گیر کرده و به سمت جرم سوق مییابد.قبح اجتماعی سرقت در میان برخی قشرها شکسته شده است. علاوه بر این، بیتفاوتی مردم در هنگام وقوع جرم به دلیل ریسکپذیری بالا به سارقان جرات میدهد.حضور نوجوانان و حتی کودکان در باندهای سرقت نشاندهنده عمق آسیبهای خانوادگی و اجتماعی است. مجازاتهای فعلی برای سارقان سابقهدار بازدارنده نیست. آزادی سریع آنها با وثیقه و تکرار جرم، حس بیکیفرمانی را تقویت میکند.
یک سارق ممکن است دهها بار دستگیر شود اما هربار به چرخه جرم بازگردد.فعالیت شبکه ها و باندهای مالخری اموال مسروقه، حلقه مکمل این چرخه شوم است. مالخرها که اغلب به صورت قانونی در بازار فعالیت میکنند، با خرید کالای دزدی، انگیزه سرقت را افزایش میدهند. گوشیهای سرقتی یا اوراق شده و قطعاتشان فروخته میشود، یا به کشورهای همسایه مانند افغانستان قاچاق میشوند. تردد بیمانع موتورسیکلتهای بدون پلاک یا مخدوش در پیادهروها و معابر، مهمترین ابزار سارقان برای فرار است. این امر نشان از ضعف در مدیریت و نظارت شهری دارد . تفاوت در نگاه پلیس و شهروندان
پلیس بهطور مداوم آمارهایی را منتشر میکند که نشاندهنده کاهش برخی جرایم دراین حوزه است. این آمارها بر اساس تعداد پروندههای ثبتشده و دستگیری باندهای بزرگ سرقت به دست میآید. آمارهای پلیس ممکن است همه انواع سرقت، بهویژه آنهایی که به دلیل ناامیدی مردم از پیگیری پرونده گزارش نمیشوند، را شامل نشود.پلیس معتقد است که گسترش دوربینهای مداربسته و تلفنهای همراه باعث شده که هر سرقتی به سرعت ثبت و در فضای مجازی منتشر شود، که این امر به غلط این تصور را ایجاد میکند که آمار سرقتها افزایش یافته است. برخی مردم علیرغم آمارهای پلیس، احساس ناامنی بیشتری میکنند.
این احساس به چند دلیل کلیدی برمیگردد:
افزایش سرقتهای خشن: هرچند ممکن است آمار کلی برخی سرقتها کاهش داشته باشد، اما سرقتهای خشن مانند موبایلقاپی و زورگیری با تهدید قمه و چاقو به شدت افزایش یافته است. این نوع سرقتها، بهویژه به دلیل پیامدهای روانی و گاهی اوقات جانی، احساس ناامنی را در جامعه به شدت بالا میبرد.
• تجربیات شخصی: روایتهای متعدد قربانیان نشان میدهد که دزدی به یک پدیده متداول تبدیل شده است. از سرقت گوشی در خیابانهای شلوغ تا زورگیری در خودرو، همه اینها باعث شدهاند مردم احساس کنند امنیت مالی و جانیشان در خطر است.
* تناقض آماری؛ تفاوت در نگاه پلیس و شهروندان
پلیس بهطور مداوم آمارهایی را منتشر میکند که نشاندهنده کاهش برخی جرایم دراین حوزه است. این آمارها بر اساس تعداد پروندههای ثبتشده و دستگیری باندهای بزرگ سرقت به دست میآید. آمارهای پلیس ممکن است همه انواع سرقت، بهویژه آنهایی که به دلیل ناامیدی مردم از پیگیری پرونده گزارش نمیشوند، را شامل نشود.پلیس معتقد است که گسترش دوربینهای مداربسته و تلفنهای همراه باعث شده که هر سرقتی به سرعت ثبت و در فضای مجازی منتشر شود، که این امر به غلط این تصور را ایجاد میکند که آمار سرقتها افزایش یافته است. برخی مردم علیرغم آمارهای پلیس، احساس ناامنی بیشتری میکنند.
این احساس به چند دلیل کلیدی برمیگردد:
افزایش سرقتهای خشن: هرچند ممکن است آمار کلی برخی سرقتها کاهش داشته باشد، اما سرقتهای خشن مانند موبایلقاپی و زورگیری با تهدید قمه و چاقو به شدت افزایش یافته است. این نوع سرقتها، بهویژه به دلیل پیامدهای روانی و گاهی اوقات جانی، احساس ناامنی را در جامعه به شدت بالا میبرد.
• تجربیات شخصی: روایتهای متعدد قربانیان نشان میدهد که دزدی به یک پدیده متداول تبدیل شده است. از سرقت گوشی در خیابانهای شلوغ تا زورگیری در خودرو، همه اینها باعث شدهاند مردم احساس کنند امنیت مالی و جانیشان در خطر است.
سهم سرقتهای خرد بین ۵۰ تا ۵۸ درصد از کل سرقتها اعلام شده است.علیرغم آمار رسمی، انتشار گسترده فیلمهای سرقتهای خشن در فضای مجازی و تجربه مستقیم مردم، منجر به افزایش شدید احساس ناامنی شده است. این تناقض نشان میدهد که اگرچه ممکن است تعداد کل سرقتها کاهش یافته باشد، اما میزان خشونت و جسارت در سرقتهای رخداده به شدت افزایش یافته و تأثیر روانی عمیقتری گذاشته است.در موارد زیادی ،سارقان به سادگی طعمه های خودرا هدف ضربات چاقو و اشیا برنده و کشنده قرارداده اند . تضاد آمار و واقعیت تضاد میان آمار رسمی پلیس و احساس عمومی مردم از ناامنی، نشاندهنده یک مشکل پیچیده است.حتی اگر تعداد سرقتها ثابت بماند یا کمی کاهش یابد، افزایش خشونت در سرقتها (استفاده از قمه و چاقو) تأثیر بسیار بیشتری بر روان جامعه و احساس امنیت دارد.سارقان از سرقتهای سنتی به سراغ سرقتهای راحتتر و پردرآمدتر مانند موبایلقاپی میروند که این موضوع نیز احساس ناامنی را افزایش میدهد.
راهکارها؛ از درمان تا ریشهکنی
برای مقابله با افزایش سرقت موبایل در ایران، باید یک رویکرد جامع و چندوجهی در پیش گرفت که هم شامل راهکارهای ریشهای و پیشگیرانه باشد و هم اقدامات فوری انتظامی و قضایی را در بر بگیرد. مقابله با این پدیده پیچیده نیازمند عزمی ملی و رویکردی چندوجهی است:
افزایش مجازات برای سارقان سابقهدار و ایجاد هزینههای سنگینتر برای آنها .
افزایش گشتهای هدفمند و حضور فعالتر پلیس در کانونهای جرمخیز و ساعات پرخطر.
کنترل موتورسیکلتها و سختگیری و برخورد قاطع با موتورسیکلتهای فاقد پلاک و متخلف.
انهدام باندها و تعقیب مالخرها و اجرای طرحهایی مانند کاشف برای ضربه زدن به شبکههای سازمانیافته سرقت و برخورد شدید با مالخران به عنوان مشوق و شریک جرم . وجود بازار برای خرید و فروش اموال مسروقه، حلقه مکمل چرخه جرم است. برخورد شدید و مؤثر با افرادی که اموال دزدی را میخرند، میتواند انگیزه سارقان را کاهش دهد، زیرا آنها نمیتوانند کالای سرقتی را به پول نقد تبدیل کنند.
استفاده از فناوری و گسترش استفاده از پابند الکترونیک برای مجرمان سابقهدار و تقویت سیستم رجیستری و ردیابی گوشیهای سرقتی.
بازنگری در قوانین و اعمال مجازاتهای سنگینتر و واقعاً بازدارنده برای سارقان مسلح و خشن، به ویژه آنهایی که سابقه تکرار جرم دارند.
سرعت بخشیدن به رسیدگیهای قضایی وکاهش فرآیند طولانی و فرساینده رسیدگی به پروندهها برای قربانیان. مهار تورم، ایجاد اشتغال پایدار و اجرای برنامههای حمایت اجتماعی هدفمند برای جلوگیری از سقوط افراد بیشتر به ورطه فقر.
سرمایهگذاری بر روی برنامههای پیشگیری از اعتیاد، تقویت نهاد خانواده، و ایجاد امید و چشمانداز برای جوانان از طریق فراهم آوردن فرصتهای آموزشی و شغلی.
آگاهیبخشی به شهروندان وآموزش همگانی درباره نحوه محافظت از اموال شخصی و افزایش هوشیاری در فضاهای عمومی.
و سخن نهایی
روایتهای تلخ از سرقت و قتل به خاطر دزدی یک موبایل و…، تصویری نگرانکننده از یک بحران اجتماعی درکشور را ترسیم میکند. شهروندان انتظار بجایی دارند که در سطح شهر و محل زندگی خود ، از تعرض و دست درازی متجاسرین سارق به عنف درامان باشند و این وظیفه مسئولان انتظامی و قضایی است که این نیاز ضروری مردم را به سرعت و به شکل گسترده ای پوشش دهند . سرقتهای خشن و عرض اندام موبایل قاپان و مابقی سارقان زورگیر و خفت کن در تهران و سایر شهرها و مناطق کشور ، تنها یک مسئله انتظامی نیست؛ بلکه زائیده یک بحران اقتصادی-اجتماعی عمیقتر هستند. تا زمانی که ریشههای این بحران از جمله فقر، بیکاری، ناامیدی و فقدان چشمانداز درمان نشود، مقابله صرفاً پلیسی و قضایی مانند پاک کردن صورت مسئله خواهد بود. آنچه امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز است، ارادهای جدی برای پرداختن به علل اصلی این زخم اجتماعی است، پیش از آنکه دامنه این آتش به تمام پیکره جامعه سرایت کند و امنیت، اعتماد و آرامش را به کالایی دست نیافتنی تبدیل نماید.








