پل زنی اخلاق اجتماعی و اخلاق سیاسی
- شناسه خبر: 18034
- تاریخ و زمان ارسال: 7 آبان 1404 ساعت 12:47
- منتشرکننده: مدیریت

زهرا نژادبهرام/پلزنی اصطلاحی برای پیوند میان دو امر سرنوشتساز یعنی اخلاق سیاسی و اخلاق اجتماعی است تا بتوان با اتکا به این ظرفیت که در بستر رسانههای نوین شکل میگیرد، شیرازههای انسجام اجتماعی را بازنمایی کرد. اخلاق اجتماعی که محور تحول مدنیت در جوامع هست، بستری حیاتی برای تحقق اخلاق سیاسی بوده است. فیلسوفان بزرگ جهان از سقراط تا افلاطون و ارسطو و فارابی و صدرالمتالهین تا اندیشمندان معاصر جملگی بر مساله اخلاق تاکید داشتهاند و آن را فضیلتی برجسته در جوامع بشری دانسته و هر یک از منظر خود به آن پرداختهاند. اما در جهان معاصر با تولد رسانههای نوین و انقلاب ارتباطی اخلاق شکل دیگری پیدا کرده و از امری فضیلت محور به امری الزامی برای دوام و قوام جامعه مبدل شده است. در این بستر همه اعضای جوامع در شکلگیری آن به یک نسبت سهم دارند، اما امروزه فاصلهای چشمگیری میان اخلاق سیاسی و اجتماعی ایجاد شده که بخش بزرگی از آن به قدرت و ابزارهای آن وابسته است. چیزی که در امر سیاسی اجتنابناپذیر و در حوزه اخلاق اجتماعی کمیاب است. از این رو پلزنی میان این دو اخلاق برای حفظ قوام جامعه امری ضروری و اجتنابناپذیر شمرده میشود. با نگاهی به تحولات سیاسی جوامع تصویری متفاوت از اخلاق سیاسی و اخلاق اجتماعی پیش روی است که نیازمند واکاوی جدی است و به نظر میرسد، اخلاق سیاسی همه مرزهای اولیه اخلاق را به حاشیه رانده است. این نوع اخلاق به دلیل برخورداری از قدرت به معنای سخت و نرم آن تصویری متفاوت از الزامات اجتماع محور را به نمایش گذاشته است. برای عبور از این شکاف نیازمند ابزاری موثر برای پیوند دوباره آنها هستیم و به نظر میرسد بستر این پلزنی در دنیای رسانه باشد. رسانه با کارکرد دوسویه در قالب نهاد پیامرسان و پیامده قادر به ایجاد این پل حیاتی برای تداومگرایی اخلاقی است. در این میان رسانههای نوین با نگاهی متفاوت قادر به هموار کردن این راه هستند. این رسانهها به دلیل ساختارهای خاص و منحصر به فرد در فرآیند شکلگیری اخلاق عمومی که متضمن خیر عمومی است، جایگاهی برجسته را به خود اختصاص داده که بهرهگیری از آن فرصتی کمنظیر برای رفع این شکاف را فراهم میکند. پلزنی میان سرمایه نمادین و قدرت نهادی کلید محافظت و بازتولید اخلاق اجتماعی است؛ وقتی این پل با شفافیت، نمایندگی واقعی، تفویض اختیارات و ترجمه شواهد با سیاست همراه باشد، اخلاق اجتماعی از حالت نمادین به نهادینه شده و پایدار تبدیل میشود. از این رو با توجه به این ضرورت برای حفظ و ترویج اخلاق اجتماعی و محافظت از آن در برابر اخلاق سیاسی لازم است:
1- هنجار به حق تبدیل شود: پلزنی امکان میدهد که ارزشها و مطالبههای اخلاق اجتماعی (مثلا عدالت فضایی یا حق دسترسی به فضاهای عمومی) به حقوق و سیاستهای قابل اجرا بدل شوند؛ در نتیجه اخلاق اجتماعی از سطح نمادین به سطح الزامآور ارتقا مییابد.
2- مشروعیت و پاسخگویی در یک امتداد باشند: وقتی هنجارهای اجتماعی در نهادها بازتاب مییابند، نهادها مشروعیت بیشتری مییابند و در برابر جامعه پاسخگو میشوند و امکان محافظت از هنجارها را تقویت میکند.
3- مطالبات نمادین مصادره نشود: اتصال نمادین بودن مطالبات به قدرت نهادی مانع آن میشود که روایتها تنها در فضای نمادین (رسانهای) محبوس بمانند یا توسط بازیگران قدرتمند مصادره شوند. از این رو رسانههای نوین یک فرصت برای بازآرایی مجدد اخلاق سیاسی است.
الزامات ذکر شده از طریق رسانههای نوین میتواند تصویری موثر و جدی را پیدا کند، آن گونه که با خودسازماندهی افقی، تولید محتوای ارزان و انتشار سریع روایتهای میدانی توان بروز و ظهور ارزشهای و ایستارها را بیشتر کند. این ظرفیتها قابلیت آن را دارند که حتی سرمایه نمادین گروههای حاشیهای را تقویت و زبان مشترک هنجاری را بازتولید سازند. سرمایههایی که در بستر اخلاق اجتماعی و ارزشهای آن فضای گفتوگو، تفاهم و مدارا را بازتولید میکند. در واقع سرمایه نمادین اخلاق اجتماعی در رسانههای نوین باز تولید میشود و قدرت نمادینی را ایجاد میکند که فرآیند پلزنی با عرصه سیاسی را معنادار میکند. اخلاق اجتماعی در این میانه خواست و نظر خود را با اتکا به ارزشهای اجتماعی و فرهنگی از طریق رسانههای نوین به نمایش میگذارد و در کشاکش گفتوگوی برگرفته در این رسانهها که از خاستگاه ساختار افقی آنها بر میآید، قدرتی برای چانهزنی به عرصه سیاسی منتقل میشود تا در مسیر تبادل نظر، مبدل به رویه و قانون شود. اینجاست که ابزار رسانه آن هم در شکل خاصش یعنی رسانههای نوین در نقش واسطهگری یا همان فراهم ساختن فضای گفتوگویی، قدرت نمادین اخلاق اجتماعی را مبدل به نرم سیاسی و قانون میکند تا بتوان بستر شکلگیری جامعه با دوام را معنا و امکان حیات اجتماعی را تقویت کند.
امین ستوده نژاد, صفحه آرای بشارت نو تهران, [10/28/2025 7:27 PM]
در واقع این رویکرد حالت خوشبینانه برای تفاهم میان اخلاق اجتماعی و سیاسی است. اما در حالت بدبینانه در صورت عقبنشینی رسانههای نوین از در برگیری این ارزشهای اجتماعی و دور شدن از فضای انتشار سرمایه نمادین جامعه، احتمالا اخلاق اجتماعی به دلیل قدرت اخلاق سیاسی به ناگزیر عقبنشینی میکند و شیرازههای ایستارها و ارزشها کمکم کمرنگ میشود! آن زمان موقعیت سیاهنمایی که وجه رایج اخلاق سیاسی در این زمانه شده جای ارزشهای برجسته اخلاق اجتماعی را میگیرد و تبعاتی را با خود همراه میسازد که به بخشی از آن میتوان اشاره کرد:
بحران مشروعیت: سیاهنمایی اعتماد عمومی به نهادها را تضعیف میکند و گسست میان شهروندان و دولت را تعمیق میبخشد.
قطبیشدن اخلاقی: روایتهای سیاهنمایانه مرزهای اخلاقی را سختتر میکنند و همدلی و همبستگی اجتماعی را کاهش میدهند.
مشروعسازی سیاست حذف دیگران: سیاهنمایی میتواند توجیهی برای اقدامات مستثنیکننده ایجاد کند و منجر به طرد گروههایی را که به عنوان «مساله» تصویر شدهاند، مشروع جلوه کند.
ضعف سیاستورزی عقلانی: گفتوگوی مدنی و تصمیمسازی مبتنی بر شواهد تضعیف میشود، زیرا سیاست بر پایه ترس و تصاویر اغراقآمیز شکل میگیرد.
در این راستا روایتهای جایگزین با توجه به قدرت امر سیاسی شکل اخلاق سیاسی را بدون اتکا به ارزشهای اخلاق اجتماعی انتشار میدهد و احتمالا فرآیند انسجام اجتماعی را با شکاف جدی همراه میسازد که عبور از آن بسیار دشوار یا ناشدنی است. لذا پلزنی رسانههای نوین برای پر کردن شکاف تلاش برای برتری اخلاق سیاسی نسبت به اخلاق اجتماعی تنها راهکار عبور از این بحران است که باید از سوی کنشگران و سیاستورزان مورد توجه قرار بگیرد.
در نهایت رسانههای نوین سرمایه نمادین جوامع را بازتولید میکنند و میتوانند قدرت نمادینی پدید بیاورند که زمینه چانهزنی با عرصه سیاسی را فراهم میسازد. پلزنی این رسانهها که باید شفاف، نمایندهمحور، متصل به منابع و توانمند در ترجمه روایت به شواهد و سیاست باشد راه گریز از بنبست اجتماعی است که قدرت عرصه سیاسی به اجتماع تحمیل میکند. در غیر این صورت اخلاق سیاسی مسلط تصویرگر هنجارها خواهد شد نه بازتابدهنده خواست اجتماعی و قوامدهنده انسجام اجتماعی که بنمایه آن خیر عامه و فضیلت فردی و جمعی است.








