چرا “سلمان”و”موسی”؟
- شناسه خبر: 17379
- تاریخ و زمان ارسال: 9 مهر 1404 ساعت 10:01
- منتشرکننده: مدیریت

جبار آذین/صدا و سیمای انحصاری و اسپانسری نهادی/دولتی ایران
که مدیریتهای سلیقهای رنگارنگ و تولیدات سفارشی و فرمایشی،آن را از مردم و زندگی و واقعیتهای جامعه دور کرده و در عوالم تخیل و توهم به سلیقه مدیرانش،به تولید برنامه،فیلم و سریال میپردازد، تولید دو سریال پر هزینه تاریخی/دینی را در دستور کار خود دارد،سلمان فارسی و موسی. سریالهایی که با صرف هزینههای چند صد میلیاردی قرار است به سبک و سلیقه و پسند مدیران، گوشههایی از تاریخ ایران و اسلام و زمانه موسی نبی”ع”را از منظر نگاه هنری داوود میرباقری و ابراهیم حاتمیکیا تورق کنند.با میرباقری و حاتمیکیا که از هنرمندان و سینماگران درجه یک کشور هستند و کارنامههای درخشانی در حوزههای سینما و تلویزیون دارند،جز سپاس،سخنی نیست،اما پرسشی خطاب به متولیان و مدیران تلویزیون مطرح است.و آن اینکه،سلمان فارسی و موسی در کجای زندگی مردم ایران که با هزاران مشکل و معضل و دغدغه مادی و مالی و معیشتی و معنوی درگیر هستند،جای دارد؟صد البته خوب است که تلویزیون بخواهد به تولید آثاربزرگ و فاخر و درجه یک و الف بپردازد،ولی مسئله این است که،آیا نمیتواند بر اساس واقعیتها و مسائل زندگی مردم و هزاران موضوع امیدوارکننده و شادی آفرین و صدها سوژه درباره مافیاهای اقتصادی،مالی و اجتماعی برنامه و سریال بسازد؟گرچه تولید سریال سلمان فارسی، کمی تا قسمتی توجیه دارد،چون برای نخستین بار است که در مورد این شخصیت پرحرف و حدیث،سریالی ساخته میشود اما سریال موسی چه؟تاکنون دهها فیلم و سریال از زوایای مختلف درباره این پیامبر الهی در جهان ساخته شده وچیز تازه دیگری برای مخاطب ندارد.افزون بر این آیا تولید سریالهایی درباره قهرمانان و پهلوانان ملی و نامداران عرصههای هنر و ادب و علم و فرهنگ و ورزش کشور و شخصیتهایی مانند:حافظ و خیام و مولانا و سعدی و کوروش کبیر…نمیتوانند در رده آثار فاخر و الف سیما قرارگیرند و بازگو و بازنمای تاریخ ایران زمین در معرض تماشا و قضاوت مردم باشند؟
آیا همچنان سلیقه،سیاست، رفاقت،سفارش و فرمایش و…باید در گزینش تولیدات و سیاستها و سپردن و اجرای فعالیتهای هنری به هنرمندان خاص و خودی در تلویزیون در الویت باشند؟تولید سریال موسی،هر قدر هم زیبا و جذاب و خوش ساخت باشد،چه دردی و چه مشکلی از جامعه بحران و فقرزده ایران را درمان و حل میکند و چه چیز جدیدی به فرهنگ ایران زمین میافزاید؟به علاوه سابقه تولید این قبیل آثار در کشور مقبول نبوده و اغلب این گونه تولیدات،ناکامل و سطحی و ضعیف و شعاری بودهاند.حتی آنهایی که درباره شخصیتهای اسلامی ساخته شدهاند.آیا نمیشد به جای اختصاص چندین صد میلیارد تومان به تولید موسی،این پول ملت،صرف تولید ده سریال فاخر و درجه یک با موضوعهای روز ایران و مرتبط با زندگی و مسائل مردم کشور شود؟
متاسفانه وقایع بد و نابسامان جاری در فضای تلخ و سرد فرهنگ و هنر کشور و صدا و سیما نشان میدهد که معیار تولید آثار تلویزیونی به خصوص در حیطه سریال سازی، نظر و نیاز و پسند ملی نیست که اگر چنین بود،شاهد ریزش انبوه مخاطبان سیما و رویآوری مردم به تماشای ماهوارههای خارجی نبودیم.
صدا و سیما و سردمداران تلویزیون در عوض تولید موسی که ضرورت و اولویتی برای تولید آن وجود ندارد،میتوانستند ده سریال خوب ملی و ایرانی بسازند و برای تولید آنها صدها هنرمند بیکار را که چند سال است در مشقت و رنج و فقر،روزگار میگذرانند به کار دعوت کنند،اما حاکمان سیما ترجیح داده و میدهند که میلیاردها تومان پول ملت صرف تولیداتی مانند موسی یا سریالهای ضعیف و سطحی و آنتن پر کن که مورد پسند مدیران هستند،شوند و در قبال هزینه ساخت آنها از جیب ملت،برای ملت برنامه و آثار و سریال تولید نشود.
آیا ناامید کردن و گریزان نمودن مردم از صدا و سیما و پناه بردن ملت به ماهوارهها و سریالهای خارجی،تعمدی است یا نتیجه ندانمکاری و غفلت و یا منافعطلبی آقایان و تحقیر و بیاعتنایی به مردم؟
نکته مهم دیگر این که،جمهوری اسلامی از یک طرف با فرزندان ناخلف اسرائیل در جنگ و ستیز است و از طرف دیگر،حاکمان تبلیغاتی رسانهای کشور در صدا و سیما در حال تولید سریالی در مشروعیت بخشی به یهودیت هستند.
تلویزیونیها در قبال این تناقض بزرگ،چه حرفی برای گفتن دارند؟
این در حالی است که ایران در داخل و جهان با دهها مسئله مهم روبروست که میتوانند مضمون تولید چندین سریال ملی و مردمی در کشور شوند.
در هر حال تولیدات سیما و راهی که تلویزیون میرود بر اساس نیاز و خواست و سلیقه ملت و همسو با راه مردم و جامعه نبوده و تولید امثال موسی هم دغدغه ایرانیان نیست.






