کودککشی در سینما
- شناسه خبر: 17442
- تاریخ و زمان ارسال: 13 مهر 1404 ساعت 13:25
- منتشرکننده: مدیریت

جبار آذین/بیماری واگیر و خطرناک انسان و انسانیتکش”انتقاد و اصلاح ناپذیری و نداشتن گوش شنوا” فقط مختص فرهنگ و هنر و سینما و صدا و سیما نیست و این بیماری سالهاست که در سرتاسر کشور بهویژه در میان نامدیران و نامسئولان گسترش یافته و دیگر ملت،به ناشنوا و نابینا بودن آنها عادت کرده و میدانند که هرگونه انتقاد و پیشنهاد و ارائه راهکار و دادخواهی در این مملکت،بیثمر و کوفتن آب در هاون است.چرا که اگر جز این بود،اوضاع مملکت و مردم و مسئولان تا بدین حد تراژیک نبود و ایران و ایرانیان در زیر یورش سیل و سونامی مشکلات و معضلات و بحرانها غرق نمیشدند و بعد از سالها عشق و امید به دلها و لبخند بر لبها مینشست. کار ناامید کردن مردم و قطع امید آنها از مقامداران و قدرتمندان و پژمردگی و افسردگی ملی تا بدانجا عمق یافته که نه تنها خانوادهها که کودکان و نوجوانان و جوانان آنها و کشور را سخت متاثر و مغموم و نسبت به آینده خود و مملکت بیتفاوت کرده است.این سه نسل همان کسانی هستند که نامسئولان و نامدیران،آنها را در شعر و شعار آینده سازان کشور مینامند و خانوادههایشان همانها هستند که بهرغم دستهای تهی و رنجهای بسیار معیشتی در کشور ثروتمند ایران،همیشه در صحنه دفاع از وطن و آرمانها و ارزشها در صفوف مقدم پایداری کردهاند. درست بر خلاف اشراف و آقازادهها و سرمایهخواران و غارتگران اموال ملی و مردم که همیشه در مواقع بحران وخطر در سوراخهای موش خود پنهان شده و میشوند.
روزگاری،نهچندان کامل و شایسته، اما به طور حتم،از حال و روز امروز ملت و کشور بهتر بود،با آنکه همچنان دستها و جیبها خالی بود،اما صفا و صمیمیت و ادب و احترام و باور،ارزش و خریدار داشت و قشرهای مختلف جامعه و اعضای خانوادهها با یکدیگر و با دیگران مهربان بودند و کس،دیگری را مانند امروز خوار و خفیف و نردبان ترقی خود نمیکرد و بیپناهان و کودکان و زحمتکشان، کم و بیش ارج و قربی،دست کم از امروز بیشتر،داشتند.
در تمام دنیا،تمام دولتها برای آینده سازان کشورهای خود،یعنی جوانان و نوجوانان و کودکان،حسابهای ویژه باز کرده و میکنند و با ایجاد امکانات و تسهیلات،مسیر زندگی، تحصیل و حتی شاغل بودنشان در آینده را هموار کرده و میکنند و میکوشند با تشویق و ترغیب آنها و خانوادههایشان،در واقع کشورهای خود را بسازند.اما در کشور ما،چند دهه است به دلیل فقر و گرانی و بیتوجهی،بر عده کودکان کار و خانوادههای نادار افزوده شده و بر اثر غفلت و بیتوجهی مادی،معنوی و فرهنگی،بخشهای مهمی از نسل نوجوان از جاده درست زندگی به دور افتاده و جوانان نخبه، خارجنشین شدهاند.
روزگاری با تمام این رنجها و حرمانها در کشور برای کودکان و نوجوانان آثار هنری،تئاتری و سینمایی و…تولید میشد و سینمای دولتی/نهادی ایران،گرچه در حد ظاهر،برای قشرهای یاد شده جشنواره برگزار میکرد و سینما و جشنواره آن که قدیمی و شهیرترین جشنواره سینمای ایران در جهان بود،برای مخاطبانش فیلم و جشنوارهای آبرومند داشت،اما از زمان ورود گسترده سیاست و تجارت به عوالم هنر و فرهنگ و سینما در امتداد تخریب شخصیت و دنیای کودکان و نوجوانان در جاهای دیگر،نامدیران سیاستپیشه و کاسب سینما در جهت خدمت به اربابان و جیب خود درهای شکوفایی و بالندگی را به روی هنر و هنرمندان و اهالی هنر و قلم و کودکان و نوجوانان بستند و حرمت و عزت اندیشه و آزادگی در هنر و سینما لگدمال شد و دلمردگی عمومی مهمان دلها و خانهها گشت و در ادامه آثار هنری و سینمایی از محتوای ارزشمند تهی و هنرمندان شایسته خانهنشین و سینمای کودک بر قاب تماشاخانه میراث فرهنگی آویخته و از جشنواره آن تنها یادی به یادها ماند.
اکنون عدهای کاسبمآب سیاسی که به مانند همقطاران قبلی خود در خدمت گروه و باند خودیاند، میخواهند جشنواره سینمای کودک و نوجوان برگزار کنند.
پرسش اینکه،سینما و جشنی را که خود و دیگر صندلی نشینان دیروز و امروز،به فراموشخانه تاریخ فرستادند برای چه و کدام اهداف سیاسی و تبلیغاتی و تجاری و برای چه کسانی برگزار میکنند،آن هم بدون وجود سینما و فیلم کودک و نوجوان؟
آیا برای ناامید کردن و حیف و میل بیشتر بیتالمال و کشتن ذوق و علاقه و استعداد کودکان و نوجوانان نقشه نویی طراحی کردهاند؟
متاسفانه سالهاست که سینما و جشنواره کودک و نوجوان به دیار باقی پیوستهاند و دیگر چیزی برای تخریب شخصیت و امروز و فردای کودکان و نوجوانان باقی نمانده است.
این بازی فریبکارانه در کشور تا کی میخواهد ادامه یابد؟!





