۹۳ درصد غنا؛ ۹۳ درصد فشار سیاسی برای تسلیم!
- شناسه خبر: 17669
- تاریخ و زمان ارسال: 22 مهر 1404 ساعت 10:41
- منتشرکننده: مدیریت

«بشارت نو» از تغییر نگاه تاریخی آمریکا به غنی سازی ایران پیش و پس از انقلاب اسلامی گزارش می دهد:
فیروزه نعیمی/پروژه «اتم برای صلح» در دهه ۱۳۴۰ گواهی می دهد «مشکل پرونده هسته ای ایران نبود اعتماد است»
بازگشت پرونده هستهای ایران به صدر اخبار سیاسی و رسانهای، باعث شده اظهارات علیخضریان، عضو هیئترئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، در نشست دانشگاهی «بنبست محض، پارادایم تسلیمپذیری» بار دیگر مورد توجه قرار گیرد.
خضریان در این نشست به انتقاد از سیاستهای دوگانه غرب، بهویژه آمریکا، پرداخت و گفت: «آمریکا بزرگترین تولیدکننده نفت و سلاح هستهای است، اما ما را بهخاطر غنیسازی اورانیوم تحت فشار میگذارد. قوانین آژانس بینالمللی انرژی اتمی هیچ محدودیتی برای درصد غنیسازی تعیین نکرده است.»
این اظهارات در حالی مطرح شد که طی هفتههای اخیر، گزارشهایی از افزایش فشارهای فنی و سیاسی بر برنامه هستهای ایران منتشر شده است. مقامات ایرانی این فشارها را گزینشی و سیاسی میدانند و معتقدند که کشورهای مستقل در استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای محدود میشوند، در حالی که دارندگان سلاح اتمی از هرگونه پاسخگویی معافاند.
خضریان در ادامه افزود: «برخی میپرسند چرا با وجود منابع نفتی به سمت انرژی هستهای میرویم؟ اما خود آمریکا سالهاست با تولید روزانه ۱۳ میلیون بشکه نفت، مسیر انرژی هستهای را دنبال کرده است.» این سخنان بازتاب دیدگاهی است که در گفتمان رسمی ایران ریشه دارد: مسئله هستهای نه فقط فنی، بلکه کاملاً سیاسی است و معیارهای غرب تابع ملاحظات قدرت هستند، نه حقوق بینالملل.

یادآوری تاریخی؛ از راکتور تحقیقاتی تهران تا غنیسازی بومی
خضریان با اشاره به تاریخ فعالیتهای هستهای ایران گفت: «پیش از انقلاب، راکتور تحقیقاتی تهران با غنای ۹۳ درصد کار میکرد و توسط آمریکاییها نصب شده بود. این نشان میدهد غنیسازی بالا میتواند صلحآمیز باشد.» این پروژه که در چارچوب برنامه «اتم برای صلح» دهه ۱۳۴۰ شکل گرفت، با هدف تولید رادیوایزوتوپهای پزشکی تأسیس شد و سوخت آن توسط آمریکا تأمین میشد.
پس از انقلاب اسلامی و قطع همکاریهای غرب، ایران با کمبود سوخت مواجه شد و این مسئله انگیزهای برای آغاز غنیسازی بومی در نطنز شد. خضریان همچنین به پروندهای کمتر مورد توجه اشاره کرد: «ایران در سایت هستهای پیرودوریف فرانسه ۱۰ درصد مالکیت داشت و ۵۰ تن اورانیوم طبیعی به آن کشور داده بود، اما نه مواد را بازگرداندند و نه بدهیها را تسویه کردند.» این تجربه بیاعتمادی ایران به وعدههای غرب را شکل داده و نشان میدهد که تهران نسبت به تعهدات گذشته کشورهای غربی دیدگاه محتاطانهای دارد.
پارادایم تسلیمپذیری یا استقلال فناوری؟
خضریان سخنان خود را در چارچوب گفتمان سیاست خارجی ایران بیان کرد؛ گفتمانی که بر استقلال فناوری و مقابله با فشار خارجی تأکید دارد. نشست «پارادایم تسلیمپذیری» خود نقدی بود بر رویکردهایی که خواهان سازش با غرب در ازای کاهش تحریمها هستند.
پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ و بیعملی اروپا در اجرای تعهدات اقتصادی، نگاه نخبگان ایرانی به توان داخلی و حفظ دستاوردهای فنی تغییر کرد. برنامههایی مانند تولید سانتریفیوژهای نسل جدید، افزایش سطح غنیسازی و توسعه کاربردهای پزشکی و صنعتی انرژی هستهای، نماد مقاومت علمی محسوب میشوند.
کارشناسان انرژی و روابط بینالملل، سخنان خضریان را در دو سطح بررسی میکنند:
سطح فنی
هیچ قانون بینالمللی، غنیسازی اورانیوم را بهطور مطلق ممنوع نکرده است؛ ممنوعیت تنها در استفاده نظامی است. بنابراین، ایران حق دارد سطح غنیسازی را مطابق نیازهای صنعتی خود تعیین کند. با این حال، غرب تلاش کرده محدودیتهایی فراتر از مقررات فنی اعمال کند.
سطح سیاسی
سخنان خضریان پاسخی است به فشارهای اخیر در شورای حکام آژانس. گزارشها درباره احتمال صدور قطعنامه جدید علیه ایران منتشر شده و تأکید بر استانداردهای دوگانه، موضع ایران را در افکار عمومی داخلی و منطقهای تقویت میکند.
انحصار فناوری و فشار سیاسی
تحلیلگران میگویند این مسئله فراتر از ایران است. جهان از پایان جنگ سرد تاکنون شاهد شکلگیری انحصار فناوری در حوزههای حساس بوده است. کشورهای صاحب فناوری هستهای، فضایی یا هوش مصنوعی با کنترل زنجیره تأمین و مجوزهای صادراتی، قدرت اقتصادی و سیاسی خود را حفظ میکنند. ایران بهعنوان کشوری که مسیر بومیسازی را طی میکند، با مقاومت این نظام روبهروست. حتی استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای نیز به ابزاری برای نفوذ سیاسی تبدیل شده است؛ همان چیزی که خضریان «فشار سیاسی پوشیده در قالب مقررات فنی» مینامد.
مسئله اصلی نه درصد غنیسازی، بلکه نبود اعتماد متقابل است. برجام در سال ۲۰۱۵ با هدف پایان دادن به بیاعتمادی امضا شد، اما خروج یکجانبه آمریکا و ناتوانی اروپا در عمل به تعهدات اقتصادی، همه چیز را به نقطه آغاز بازگرداند. ایران هماکنون بر ادامه همکاری فنی با آژانس تأکید دارد، اما در برابر فشارهای سیاسی ایستاده است. سخنان خضریان بازتاب همین رویکرد است: حفظ تعامل فنی در کنار مقاومت سیاسی.
مسیر هستهای ایران؛ میان استقلال و فشار
در نهایت، سخنان علیخضریان بیانگر دیدگاهی ریشهدار در سیاست خارجی ایران است: عدالت در نظام بینالملل تنها زمانی برقرار میشود که فناوری و دانش ابزار سلطه نباشد. ایران بخش بزرگی از چرخه سوخت هستهای را بومی کرده و همزمان تحت سنگینترین فشارهای سیاسی و اقتصادی قرار دارد.
همانطور که خضریان تأکید کرده است: «هیچ محدودیتی برای درصد غنیسازی در قوانین آژانس وجود ندارد.» اما مسئله واقعی نه در عدد غنیسازی، بلکه در توازن قدرت است. تا زمانی که ساختار جهانی بر پایه قدرت نظامی و اقتصادی باشد، فناوری هستهای همچنان میدانی برای تقابل میان استقلالطلبی و سلطه خواهد بود.





