آبی که این روزها قیمت جان شده است
- شناسه خبر: 16022
- تاریخ و زمان ارسال: 8 مرداد 1404 ساعت 8:33
- منتشرکننده: مدیریت

روایت بحران فراگیر «ورشکستگی آبی» در ایران تشنه:
سیدرضا هاشمی زاده/روزنامه نگار
شلاق گرمای تابستان ۱۴۰۴ بر تن این سرزمین و ساکنانش بیرحمانه فرود میآید، در حالی که کشور درگیر فاجعهای بیسابقه و چندوجهی در زمینه کمبود آب است. ذخایر سدها و منابع آب زیرزمینی در پایینترین حد خود در دهههای اخیر قرار گرفتهاند؛ ۱۳ سد عملاً از دست رفتهاند و پایتخت با بدترین شرایط آبی در ۶۰ سال گذشته، در مسیر جیرهبندی کامل قرار دارد. کارشناسان سوءمدیریت و سیاستهای ناکارآمد را ریشه اصلی این «ورشکستگی آبی» میدانند؛ شرایطی که دیگر صرفاً یک “بحران” نیست، بلکه یک “فاجعه” با پیامدهای عمیق، گسترده و جبرانناپذیر است که امنیت ملی، محیط زیست و حیات مردم را تهدید میکند.
سرزمین پهناور ایران، در سالیان اخیر با چالشی بیامان دست و پنجه نرم میکند که موجودیت آن را از هر سو تحتالشعاع قرار داده است: بحران آب. این معضل، با هر تابستان گرم، ابعاد هولناکتری به خود میگیرد و در تابستان ۱۴۰۴، به نقطه اوج خود رسیده است. آمارهای تکاندهنده و گزارشهای میدانی از سراسر کشور، تصویری تاریک از آیندهای بدون آب را ترسیم میکند؛ آیندهای که در آن، آب نه تنها یک کالا، بلکه به قیمت جان انسانها تمام خواهد شد.
فریاد خاموش سدها و عطش بیامان پایتخت
محسن اردکانی، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب تهران، وضعیت کنونی را پدیدهای نادر در پنج دهه گذشته توصیف کرده است. پنج سال خشکسالی پیاپی، بدون حتی یک دوره ترسالی جبرانکننده، ایران را به لبه پرتگاه رسانده است. او با قاطعیت میگوید: هیچ راهی جز مدیریت مصرف باقی نمانده است.
• سدها در وضعیت قرمز خونین: حجم آب ذخیرهشده در سدهای تأمینکننده پایتخت، به رقمی خیرهکننده و نگرانکننده رسیده است: حدود ۱۴ درصد ظرفیت مخازن. از چهار سد اصلی تهران، سد لار عملاً به وضعیت قرمز درآمده و سه سد دیگر نیز در شرایط بسیار خطرناکی قرار دارند. این کاهش چشمگیر، نتیجه مستقیم کاهش ۳۲ درصدی بارشها نسبت به سال گذشته و ۴۳ درصدی نسبت به بلندمدت است. ۱۳ سد بزرگ کشور، عملاً ظرفیت قابل توجهی برای تأمین آب از دست دادهاند.
• سفرههای زیرزمینی در حال احتضار: محمدصادق معتمدیان، استاندار تهران، به وابستگی فزاینده پایتخت به منابع آب زیرزمینی هشدار میدهد: ۶۲ درصد آب تهران از سفرههای زیرزمینی برداشت میشود، در حالی که تنها یک دهه پیش، این نسبت معکوس بوده است. این برداشت بیرویه، ذخایر استراتژیک آب کشور را تهی کرده و بافت خاک را در هم شکسته، به پدیده فرونشست زمین دامن زده است.
• تهران: شهر پرمصرف و در آستانه جیرهبندی: آرش میلانی، مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، وضعیت تهران را تنش آبی شدید خوانده و پیشبینی میکند که پایتخت «به سمت جیرهبندی و حتی قطع شبکه آب پیش میرود.» این هشدار با توجه به اینکه ۶۳ درصد جمعیت تهران بیش از دو برابر الگوی مصرف آب استفاده میکنند، زنگ خطری جدی برای آیندهای نزدیک است.

• هدررفت افسارگسیخته در کشاورزی و شبکه توزیع: آمارها فریاد میزنند: تنها ۹ درصد از آب شرب ایران در بخش خانگی مصرف میشود، اما بیش از ۹۰ درصد منابع آبی کشور در بخش کشاورزی به هدر میرود! این در حالی است که سالهاست کارشناسان بر لزوم تغییر الگوی کشت و بهینهسازی شبکههای آبیاری تأکید میکنند. فاجعهآمیزتر اینکه، مسئولان آبفا اذعان دارند که حدود ۳۰ درصد آب در شبکه آبرسانی تهران به دلیل فرسودگی هدر میرود. در مقیاس ملی، این رقم به ۳۵ میلیارد متر مکعب آب (معادل ۴۰ درصد کل شبکه آب کشور) میرسد که به سادگی به هدر میرود.
ریشههای عمیق فاجعه: سوءمدیریت و عطش توسعه
در حالی که برخی مدیران، تغییرات اقلیمی را تنها مقصر وضعیت بحرانی میدانند، کارشناسان متفقالقولاند که سوءمدیریت منابع آب، ریشه اصلی این فاجعه است. آرش میلانی صراحتاً میگوید که برخی مدیران از مفهوم تغییرات اقلیمی بهعنوان پوششی برای ضعف مدیریت منابع آب استفاده میکنند.
عوامل کلیدی تشدید بحران عبارتند از:
• کشاورزی ناکارآمد و بلعنده آب: با مصرف ۹۳ درصد آب کشور در بخش کشاورزی، در حالی که این بخش تنها ۱۰ درصد تولید ناخالص ملی را تشکیل میدهد، مشخص است که شیوههای منسوخ آبیاری و کشت محصولات پرآببر (مانند برنج در مناطق خشک) بزرگترین عامل هدررفت آب است. سیاست خوداتکایی کامل در محصولات استراتژیک، بدون توجه به ظرفیتهای آبی منطقهای، فشار بیسابقهای بر منابع آبی ایران وارد کرده است.
• عطش توسعه و سدسازی بیرویه: رویکرد سازه-محور و ماموریت هیدرولیکی در مدیریت آب، بهجای توجه به مفاهیم تنش آبی و تغییرات اقلیمی، بر ساخت سدها، شبکههای آبیاری و کانالهای انتقال آب متمرکز بوده است. منصور سهرابی، اگرواکولوژیست، این پروژهها را نامتقارن و نامتوازن با شرایط اقلیمی کشورمیداند.
سدسازیهای غیرضروری و انتقالهای بینحوضهای آب، به جای حل مشکل، آن را تشدید کرده و آبهای گرانبها را بدون باقی گذاشتن برای آیندگان، به مصرف رساندهاند.
• نادیده گرفتن هشدارها و فرافکنی مسئولیت: با وجود هشدارهای مکرر کارشناسان از سالها پیش، دولتهای مختلف طرحی استراتژیک برای مقابله با خشکسالی نداشتهاند. بسیاری از مدیران، به جای پذیرش مسئولیت، انگشت اتهام را به سوی مردم یا یکدیگر نشانه رفتهاند. بیتوجهی کامل به بحران آب در برنامه ششم توسعه کشور و حتی تشویق به افزایش جمعیت روستاها و گردشگران در شرایط بحرانی، نشان از عدم درک کافی از ابعاد فاجعه است.
کابوس پیامدها: از بیابانزایی تا ناامنی ملی
ورشکستگی آبی در ایران تنها محدود به کمبود آب نیست؛ این پدیده ابعاد گستردهای یافته و تهدیدی جدی برای امنیت ملی، محیط زیست، اقتصاد و جامعه ایران است:
• نابودی محیط زیست و حیات وحش: رضا شکاریان، مدیرکل حفاظت محیط زیست خراسان شمالی، از شرایط دشوار حیات وحش و مشکل حیوانات برای تأمین آب خبر میدهد. امروز هیچ تالاب درونسرزمینی، آب ندارد، از بختگان تا هورالعظیم، گاوخونی و ارومیه. خشک شدن این تالابها، علاوه بر از بین بردن اکوسیستمهای طبیعی، عامل اصلی بحران ریزگردها در استان خوزستان و سایر مناطق شده و سلامت میلیونها نفر را به خطر انداخته است.
• مهاجرتهای اقلیمی و تنشهای اجتماعی: بیآبی و فرونشست زمین، بسیاری از روستاها در استانهایی مانند آذربایجان غربی و اصفهان را به تخلیه کشانده است. کارشناسان هشدار میدهند که مناطق مهاجرپذیر مانند تهران نیز دیگر قادر به پذیرش مهاجران نیستند و با ادامه این روند، بین ۱۵ تا ۴۰ سال آینده، حدود ۷۵ درصد از ایران دیگر قابل سکونت نخواهد بود. این وضعیت به تنشهای اجتماعی و امنیتی دامن زده است؛ در اصفهان و ورزنه، کشاورزان بارها به کمآبی و عدم تخصیص حقآبه اعتراض کردهاند که در مواردی به درگیریهای خشونتآمیز نیز انجامیده است.
• تهدید امنیت ملی و فرونشست بیسابقه زمین: علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس، اذعان کرده که بحران آب وارد مقوله امنیتی شده است. همچنین، ایران در حال حاضر رتبه دوم جهان از نظر نرخ «فرونشست زمین» و رتبه سوم جهانی از نظر «وسعت مناطق تحتتأثیر فرونشست» را دارد. این پدیده، ظرفیت ذخیرهسازی آبخوانها را بهطور برگشتناپذیری از بین میبرد و زیرساختها (از جمله ساختمانها، پلها و خطوط لوله) را بهشدت تهدید میکند.
آینده تیره آبهای زیرزمینی
وضعیت آبهای زیرزمینی، شریان حیاتی بسیاری از مناطق ایران، بهمراتب نگرانکنندهتر است. بر اساس تخمینها، مجموع منابع آب تجدیدپذیر ایران برای ادامه سال آبی ۱۴۰۴-۱۴۰۳ بین ۸۵ تا ۹۵ میلیارد متر مکعب در سال خواهد بود که این رقم در مقایسه با میانگین تاریخی ۱۳۰ میلیارد متر مکعبی، کاهش چشمگیری را نشان میدهد.
• اضافه برداشت فاجعهبار: نرخ فعلی تخلیه آب زیرزمینی ایران حدود ۵۵ میلیارد متر مکعب در سال است، در حالی که نرخ تغذیه طبیعی تنها حدود ۴۹ میلیارد متر مکعب در سال است. این اضافه برداشت سالانه حدود ۵ تا ۶ میلیارد متر مکعب، به معنای نابودی تدریجی این منابع گرانبهاست.
• نیمی از آبخوانها در خطر: پیشبینی میشود که تا سال ۱۴۱۰ حدود ۵۰ درصد از آبهای زیرزمینی قابل دسترس ایران تخلیه شود. پیامد مستقیم این اضافه برداشت، فرونشست زمین با سرعت حدود ۵ تا ۲۵ سانتیمتر در سال در بیش از ۳۰۰ دشت کشور است که علاوه بر تخریب زیرساختها، ظرفیت آبخوانها را بهطور برگشتناپذیری از بین میبرد و دیگر قادر به ذخیره آب نخواهند بود. حدود ۱۲ استان از ۳۱ استان ایران طی ۵۰ سال آینده، سفرههای زیرزمینی خود را بهطور کامل از دست خواهند داد. این به معنای «مرگ سرزمینی» برای بخشهای وسیعی از کشور است.
نقشه راه نجات: رویکردی جامع و عزم ملی
کارشناسان معتقدند که مقابله با بحران آب نیازمند رویکردی جامع، هماهنگ و با مشارکت همه ذینفعان است. آنچه امروز نیاز است، یک برنامه استراتژیک بلندمدت و تغییر بنیادی در رویکردها است:
• – مدیریت تقاضا و کاهش مصرف (راهکارهای فوری):
o خانگی: فرهنگسازی و اطلاعرسانی گسترده، ترویج و نصب لوازم کاهنده مصرف (مانند سردوشهای کممصرف و شیرآلات سنسوردار)، و شناسایی و رفع فوری نشتیها در شبکههای آبرسانی و منازل.
o کشاورزی: اعمال جدی محدودیتهای آبیاری، ممنوعیت کشت محصولات پرآببر در مناطق خشک، و حمایت از تغییر الگوی کشت به سمت محصولات مقاوم به خشکی.
o صنعتی: ارائه مشوقها برای بازچرخانی آب مصرفی صنایع و اعمال محدودیتهای موقت بر مصرف آب صنایع آببر. • – اصلاح الگوی کشت و آبیاری در کشاورزی (راهبردی):
o جایگزینی کامل آبیاری غرقابی با سیستمهای آبیاری تحت فشار (قطرهای و بارانی): این امر نیازمند سرمایهگذاری گسترده، آموزش کشاورزان و حمایتهای دولتی است. (۱۰ درصد صرفهجویی در کشاورزی میتواند ۹ میلیارد متر مکعب آب را تأمین کند).
o استفاده از پساب تصفیه شده و آب شور: برای آبیاری محصولات مقاوم به شوری.
• -. مدیریت جامع منابع آب و حکمرانی آب (راهبردی):
o ایجاد ساختار یکپارچه و کارآمد برای مدیریت منابع آب در سطح حوضههای آبریز، بهجای مدیریت بخشی و جزیرهای.
o تصویب و اجرای قاطع قوانین برای حفاظت از منابع آب، ممنوعیت برداشتهای غیرمجاز و کنترل آلودگیها.
o تخصیص عادلانه و هدفمند آب با اولویت شرب، سپس صنعت و در نهایت کشاورزی.
o استفاده از سیستمهای پایش هوشمند (سنسورها، هوش مصنوعی، دادههای ماهوارهای) برای پایش لحظهای منابع آب، مصارف و نشتیها.
• – توسعه و بهینهسازی منابع آب نامتعارف (راهبردی):
o شیرینسازی آب دریا: سرمایهگذاری کلان در احداث آب شیرینکنهای بزرگ در سواحل جنوبی و انتقال آب به مناطق مرکزی. این راهکار باید با در نظر گرفتن ملاحظات اقتصادی، زیستمحیطی (مانند دفع پایدار شورابه) و صرفاً برای مصارف شرب و صنایع با ارزش افزوده بالا باشد.
o بازچرخانی و تصفیه فاضلاب: تصفیه پیشرفته فاضلابهای شهری و صنعتی برای استفاده مجدد در کشاورزی، صنعت، فضای سبز و حتی تغذیه مصنوعی سفرههای زیرزمینی. (عمان موفق شده ۱۰۰ درصد فاضلاب خود را بازیافت کند.)
o جمعآوری و ذخیرهسازی روانابها و سیلابها: با استفاده از روشهای نوین و پایدار مانند آبخوانداری، بهجای اتکا صرف به سدهای بزرگ.
• – کاهش هدررفت در شبکههای توزیع (راهبردی):
o نوسازی و ترمیم زیرساختهای فرسوده و پوسیده در شبکههای آبرسانی شهری و روستایی (تا ۲۵ درصد صرفهجویی در مصرف آب).
o استفاده از کنتورهای هوشمند برای پایش دقیق مصرف و جلوگیری از هدررفت و برداشتهای غیرمجاز.
• – فرهنگسازی و آموزش عمومی: ارتقاء آگاهی عمومی درباره اهمیت صرفهجویی در مصرف آب و تغییر الگوی مصرف در تمامی بخشها. رسانهها، آموزش و پرورش و نهادهای اجتماعی باید در این زمینه نقش فعالتری ایفا کنند.
• – دیپلماسی آب و همکاریهای منطقهای: تقویت همکاری با کشورهای همسایه برای مدیریت منابع آب مشترک، بهویژه در مورد رودخانههای فرامرزی، با توجه به اینکه بحران آب یک چالش فرامرزی است (مانند وضعیت بحرانی آب در عراق).
• -تغییر رویکرد از واکنش به پیشگیری: سیاستگذاری در ایران باید از تمرکز بر ساخت پروژههای بزرگ عمرانی به سمت راهکارهای پایدارتر مانند آبخوانداری تغییر کند. توقف پروژههای فاقد ارزیابی زیستمحیطی و اصلاح نظام تخصیص بودجه بر پایه شواهد علمی ضروری است.
مسئولیت جمعی و راه نجات ملی
بحران آب در ایران مسئولیت مشترک مدیران و مصرفکنندگان را میطلبد. رئیس جمهور، مسعود پزشکیان، دولت خود را میراثدار ناترازی آب دانسته و هشدار داده که در صورت ادامه روند فعلی، امکان تأمین آب برای تهران وجود نخواهد داشت. با این حال، کارشناسان تأکید میکنند که دولت نباید انگشت اتهام را صرفاً به سمت مردم بگیرد و باید با ارائه رایگان یا اقساطی وسایل کاهنده مصرف آب، به تغییر الگوی مصرف کمک کند.
کاوه مدنی، از متخصصان برجسته محیط زیست ایران و جهان، تأکید میکند که جامعه و متخصصان باید بهجای مقصر دانستن یکدیگر (مانند کشاورزان در مقابل مصرفکنندگان شرب)، روایت مشترکی از ورشکستگی آبی ایجاد کنند. خشکسالی امروز، یک فرصت تاریخی برای کشور است تا با ایجاد باور عمومی و اقدامهای مهم و مشترک، به سمت مدیریت علمی، پایدار و یکپارچه منابع آب حرکت کند. آنچه امروز نیاز است، یک برنامه استراتژیک بلندمدت، تغییر رویکردهای ناکارآمد و اعتمادسازی بین حاکمیت و مردم است تا بتوان از عواقب فاجعهبار این ورشکستگی آبی جلوگیری کرد.ایران در آستانه آزمونی بزرگ قرار گرفته است. با عزم ملی، اراده سیاسی و مشارکت آگاهانه مردم، میتوان از این گرداب سهمگین رهایی یافت و گرنه آب دراین سرزمین قیمت جان ها خواهد شد .




