احیای آب ایران با طلای خاکستری
- شناسه خبر: 18297
- تاریخ و زمان ارسال: 20 آبان 1404 ساعت 10:53
- منتشرکننده: مدیریت

«بشارت نو» بحران خشکسالی و امید به بازچرخانی آب را بررسی میکند:
سیدرضا هاشمی زاده/روزنامه نگار
کمآبی و خشکسالی مزمن در ایران دیگر یک چالش زیستمحیطی محض نیست، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای بازنگری عمیق در مدیریت منابع آبی کشور است. در این میان، فرآیند بازچرخانی و احیای پسابها از فاضلاب شهری و صنعتی، به عنوان یک ابزار حیاتی و چندبُعدی، طلای خاکستری پنهان در زیرزمینهای ماست که میتواند ایران را از بحران نجات دهد. این راهکار نه تنها یک سپر دفاعی قوی برای محیط زیست ایجاد میکند، بلکه در حوزههای اقتصاد و امنیت ملی نیز یک سرمایهگذاری بلندمدت و سودآور به شمار میرود. کشورهای پیشرویی چون سنگاپور، استرالیا این مسیر را با موفقیت طی کردهاند و اکنون نوبت کشورماست تا با اصلاحات ساختاری، از این فرصت پنهان بهره ببرد.
سپر دفاعی برای طبیعت، اقتصاد و امنیت آبی
احیای آب یک راهکار راهبردی است که همزمان به ابعاد حیاتی کشور خدمت میکند.مهمترین فایده زیستمحیطی، کاهش شدید فشار بر سفرههای آب زیرزمینی و رودخانهها است. استفاده از آب بازیافتی برای مصارف غیرشرب (مانند صنعت و کشاورزی)، برداشت بیرویه را متوقف کرده و جلوی فاجعه ملی فرونشست زمین را میگیرد.همچنین، از ورود پساب تصفیهنشده حاوی آلایندهها به آبهای سطحی و زیرزمینی جلوگیری میکند. پساب، بر خلاف بارندگی، یک منبع آبی قابل اطمینان و دائمی است که تحت تأثیر نوسانات اقلیمی قرار نمیگیرد و امنیت سرمایهگذاری در صنایع و کشاورزی را تضمین میکند. در بلندمدت، تصفیه و بازیافت پساب اغلب ارزانتر و کمانرژیتر از روشهایی مانند شیرینسازی آب دریاست. آب بازیافتی حاوی مواد مغذی (مانند نیتروژن و فسفر) است که همانند یک کود ارگانیک عمل کرده و نیاز به کودهای شیمیایی گرانقیمت را در بخش کشاورزی کاهش میدهد. این فرآیند، بهرهوری مصرف آب در سطح ملی را با فراهم کردن امکان استفاده چندباره از یک واحد آب، به شدت افزایش میدهد.

چالش های فراراه
با وجود مزایای انکارناپذیر، اجرای پروژههای بازچرخانی پساب در ایران با موانع جدی روبهرو است که باید به صورت هدفمند برطرف شوند. بسیاری از شهرهای کوچک و میانی فاقد شبکه کامل جمعآوری فاضلاب هستند یا شبکههای آنها فرسوده است. بزرگترین چالش، نیاز به ایجاد شبکه لولهکشی کاملاً مجزا (دوگانه) برای توزیع آب بازیافتی به مصارف غیر شرب است که هزینههای اولیه سنگینی دارد.قیمتگذاری نامتناسب و بسیار ارزان آب شیرین (یارانه پنهان)، انگیزه اقتصادی صنایع و کشاورزان برای سرمایهگذاری یا خرید آب بازیافتی را به کلی از بین برده است.اصلیترین مانع، پدیده حس انزجار عمومی و مقاومت روانی مردم و کشاورزان در برابر استفاده از آبی است که منشأ آن فاضلاب بوده، حتی با وجود تصفیه باکیفیت بالا. این مانع نیازمند اعتمادسازی و شفافیت است.تغییر رویکرد ،شرط توفیق
موفقیت در بازچرخانی پساب در ایران در گرو تغییر رویکرد از نگاه صرفاً فنی به یک نگاه ترکیبی اقتصادی، فرهنگی و قانونی است. برای تبدیل بازیافت پساب به یک استراتژی ملی موفق، دولت باید:
-قیمتگذاری واقعی آب شیرین را اعمال کند تا انگیزه اقتصادی برای بخش خصوصی و مصرفکنندگان برای استفاده از پساب ایجاد شود.
-از طریق برندسازی ملی و کمپینهای گسترده (شبیه NEWater سنگاپور)، بر موانع فرهنگی غلبه کرده و اعتماد عمومی را جلب نماید.
– الزام قانونی برای اجرای شبکههای لولهکشی دوگانه در ساختوسازهای جدید و پروژههای بزرگ را به سرعت پیاده کند.
الگوگیری هوشمندانه از جهان
کلانشهرهای ایران با توجه به شرایط بحرانی خود، میتوانند از مدلهای موفق جهانی بهره ببرند.
مشهد (مدل استرالیایی): به دلیل بحران حاد، نیازمند یک جابجایی استراتژیک است: اختصاص پساب به کشاورزی و منابع آب زیرزمینی باکیفیتتر به شرب.
اصفهان (مدل سنگاپوری): باید با توسعه رینگ پساب و لولهکشی دوگانه، فضای سبز تاریخی را حفظ کرده و با تزریق پساب تصفیهشده به آبخوانها، با فرونشست زمین مبارزه کند.
اعمال قیمتگذاری واقعی آب، اجرای کمپینهای برندسازی ملی برای غلبه بر تابوی فرهنگی، و اجباری کردن لولهکشی دوگانه طلای خاکستری را از یک مفهوم مهندسی به یک منبع استراتژیک ملی تبدیل کرده و راه نجات کشور از بنبست آب و تضمین توسعه پایدار خواهد بود .سرمایه گذاری درحوزه تصفیه پساب هاو فاضلاب های شهری و بازگرداندن آن به منابع آبی قایل استفاده در کشور به مراتب ارزانتر و بصرفه تر از انتقال دریا و…است .






