بودجه ۳۵ هزار میلیاردی غول ۴۸ هزار نفری
- شناسه خبر: 18211
- تاریخ و زمان ارسال: 17 آبان 1404 ساعت 9:29
- منتشرکننده: مدیریت

«بشارت نو» ناکارآمدی «صدا و سیما» بر مدار تناقض را بررسی می کند:
سیدرضا هاشمی زاده/روزنامه نگار
سازمان صداوسیما با بودجه نجومی ۳۵ هزار میلیارد تومانی برای سال ۱۴۰۴ و ساختار ۴۸ هزار نفری خود، نماد یک اختلال جدی در نظام اولویتبندی اقتصادی کشور است. تخصیص روزانه بیش از ۹۵ میلیارد تومان به این سازمان رسانهای، در حالی که مرجعیت خبری آن به زیر ۱۳ درصد سقوط کرده و ناکارآمدی بوروکراتیک آن را به یک شرکت زیانده تبدیل کرده، نشاندهنده هدررفت عظیم سرمایههای عمومی است.
* اولویت معکوس
بودجه عظیم صداوسیما، که نشاندهنده مسیر نادرست در تخصیص منابع است، توازن اقتصادی را بر هم زده است. بودجه ۳۵ هزار میلیارد تومانی صداوسیما معادل مجموع کل بودجه وزارتخانههای نفت، دادگستری، امور خارجه و میراث فرهنگی است و با کل بودجه وزارت جهاد کشاورزی رقابت میکند. این مقایسه نشان میدهد که سهم این سازمان ، بسیار بیشتر از سهم وزارتخانههای درگیر در تولید، روابط خارجی و امنیت قضایی کشور است. تخصیص این حجم از سرمایه عمومی به سازمانی که بر اساس آمارهای مستقل، مرجعیت خبری خود را به کمتر از ۱۳ درصد مردم از دست داده و در جذب مخاطب سرگرمی نیز از پلتفرمهای نمایش خانگی عقب افتاده، توجیهناپذیر است .
*بوروکراسی بودجه خور و نیروی انسانی
تورم ۴۸ هزار نفری صداوسیما و انباشت نیروی انسانی، عامل اصلی ناکافی بودن بودجههای کلان و زیاندهی ساختاری است.این سازمان با ۴۸ هزار پرسنل (چندین برابر بزرگترین رسانه های جهان)، به یک ساختار کند، بوروکراتیک و فاقد انعطاف تبدیل شده که توانایی واکنش سریع در بزنگاههای خبری را ندارد. بخش بزرگی از بودجه صرف حقوق، مزایا و هزینههای ثابت پرسنلی میشود و همین امر سازمان را در فهرست شرکتهای زیانده دولتی قرار داده است. تحلیلگران معتقدند که ساختار متورم، بودجههای کلان را میبلعد و مانع از آن میشود که منابع به بهبود کیفیت یا افزایش مخاطب منجر شوند.

* سیاست طرد و شکست در رویکردهای سرگرمی
سیاستهای سلیقهای و تنگ نظرانه سازمان در طرد چهرههای پرطرفدار، مستقیماً به نفع رقبای خصوصی تمام شده است. بسیاری از هنرمندان و مجریان برجسته به دلیل ممیزیهای سختگیرانه و نگاه سیاسی و … از سازمان رانده شده و سرمایههای انسانی و خلاقیت را به پلتفرمهای نمایش خانگی منتقل کردند. این انتقال باعث شده است که نرخهای تولید در بخش خصوصی (VODها) به ادعای خود صداوسیما، تقریباً ۴ برابر نرخهای سازمان باشد. نتیجه این سیاست، شکست صداوسیما در حوزه سرگرمی است؛ جایی که تنها ۱۱.۵ درصد از مردم سریالهای تلویزیون را دنبال میکنند، در حالی که آمار پلتفرمهای داخلی به ۱۸.۷ درصد رسیده است .
* ضرورت تغییر ساختاری
سازمان صداوسیما در تله ناکارآمدی ساختاری، سیاسی و مدیریتی گرفتار شده است. تا زمانی که این سازمان به یک تغییر ساختاری بنیادین (شامل کوچکسازی، خروج از انحصار و دوری از نگاه خاص جناحی) تن ندهد، بودجههای کلان نه تنها منجر به افزایش مخاطب نخواهد شد، بلکه صرفاً به ادامه هدررفت عظیم بیتالمال و حفظ یک ساختار متورم و بیاثر خواهد شد که رسالت ملی خود را از دست داده است.در عصر شبکه ها و پلتفرم ها ،کانال های اجتماعی مجازی و…مخاطب انتخاب های زیادی دارد و برای اینکه برنامه ای را تا انتها ببیند یا بشنود الزامات زیادی از قبیل تنوع ،احترام به مخاطب و ساخت حرفه ای و بدور از سلیقه گرایی صرف نیاز است .





