بی توجهی به انباشت مشکلات؛ کشور را به بحران رسانده است
- شناسه خبر: 18539
- تاریخ و زمان ارسال: 2 آذر 1404 ساعت 13:32
- منتشرکننده: مدیریت

بررسی چالش های اجتماعی در گفتگوی «بشارت نو» با مصطفی اقلیما؛ جامعه شناس:
میترا موحد/ مهم ترین دلایل بروز بحران های متعدد و همزمان در کشور چیست؟چگونه می توان از این بحران ها عبور کرد؟آیا اراده کافی برای عبور از بحران ها در بین مدیران کشور وجود دارد؟«بشارت نو» برای پاسخ به این سوالات با مصطفی اقلیما آسیب شناس اجتماعی گفت وگو کرده که در ادامه می خوانید.
*به نظر شما درک عمیقی از چالش های جامعه در بین مدیران جامعه و احتمالات آینده به وجود آمده است؟
به هر حال وضعیت برای همه نگران کننده است و مدیران جامعه نیز نسبت به چنین وضعیتی باید نگران باشند.بودجه کشور به اندازه ای است که بتواند پاسخگوی نیاز های کشور باشد. با این وجود دستگاه های موازی در کشور وجود دارند که بودجه زیادی می گیرند اما کارآیی ندارند. اگر دولت می خواهد به این وضعیت سامان بدهد باید مانع از بودجه گیری دستگاه های موازی شود.در سال های اخیر مدیران جامعه به جای اینکه به جامعه آرامش بدهند و فضا را آرام کنند با اقدامات نسنجیده شرایط را سخت تر کرده و برای مردم چالش های جدیدی به وجود آورده اند.امروز مدیران جامعه باید به این پرسش ها پاسخ بدهند که چرا در سال های اخیر میزان فسادهای اقتصادی و جنایت ها افزایش پیدا کرده است. دلیل اصلی این وضعیت بیکاری و مشکلات اقتصادی است. بسیاری از جنایت هایی که در سال های اخیر رخ داده به دلیل مسائل اقتصادی بوده است.اگر قرار است مردم به دلیل گرسنگی به خیابان ها نریزند و شرایط از این بدتر نشود باید برای ماه های آینده تدبیر ویژه ای را در نظر گرفت. برخی به صورت تعمدی اقداماتی انجام می دهند که آرامش مردم از بین برود و کشور به سمت تنش حرکت کند.به همین دلیل نباید اجازه داد این افراد میدان دار شوند و آرامش کشور را به هم بزنند. به هر حال همه ما می دانیم که کشور با وضعیت بحرانی مواجه شده وامروز بیش از همیشه نیاز به آرامش دارد. البته باید به چنین روزهایی فکر می شد که نشده و هر چه کارشناسان و دلسوزان هشدار دادند کسی توجه نکرد.
* در شرایط کنونی تهدیدهای خارجی را جدی تر می دانید و یا چالش های داخلی را؟
باید هر دو نوع تهدید را جدی گرفت. البته ما می توانیم در داخل کشور به شکلی عمل کنیم که تهدیدهایی خارجی خنثی شود و شرایط به شکلی که کشورهای تحریم کننده می خواهند پیش نرود.کشورهای غربی متوجه شده اند که ما به دنبال به نتیجه رسیدن مذاکرات نیستیم و بلکه مذاکره می کنیم که زمان بخریم. به هر حال آنها نیز تحلیل و برنامه ریزی دارند و وضعیت داخلی ایران را رصد می کنند. در چنین شرایطی نمی توان آنها را بازی داد و مرتب مذاکره را برای دور بعدی مذاکره ادامه داد.در سال های اخیر ما گرفتار یک دور تسلسل برای مذاکره بوده ایم که باید به آن پایان دارد.این همه مذاکره بی نتیجه به چه دردی می خورد هنگامی که وضعیت زندگی مردم نه تنها بهتر نشده و بلکه بدتر هم شده است.کشورهای خارجی نیز متوجه این دور تسلسل شده اند و به همین دلیل با زوری که در اختیار دارند کشور را تحریم و تهدید می کنند.در این بین فشاری که این کشورها وارد می کنند متوجه زندگی مردم می شود. به همین دلیل نیز مدیرانی که برای جامعه تصمیم گیری می کنند در مرحله نخست باید به شرایط زندگی مردم توجه کنند.در سال های گذشته ما به دلیل تحریم های بین المللی نفت خود را به واسطه کشورهای دیگر می فروشیم که در نهای قیمت بسیار پایینی برای ما باقی می ماند و بخشی از این پول به کشورهای واسطه تعلق می گیرد.چرا باید چنین اتفاقی رخ بدهد؟در هر دعوا و جنگی هر دوطرف مقصر هستند و به همین دلیل نمی توان تحریم ها را به گردن کشورهای غربی انداخت و بلکه باید این سوال را مطرح کرد که ما چه رویکردی در پیش گرفته ایم که در نهایت به این وضعیت منجر شده است؟

*با توجه به شرایط موجود فکر می کنید شرایط جامعه به چه سمتی خواهد رفت؟
کسانی که امروز به دنبال شعله ور شدن نارضایتی های مردم هستند باید این نکته را نیز در نظر داشته باشند که آتش که شعله ور خواهد شد در مرحله اول دامن خود آنها را خواهد گرفت. واقعیت این است که مشکلات اجتماعی،سیاسی و اقتصادی در طول دهه های گذشته روی هم انباشته شده و به همین دلیل حل کردن آن کار یک روز و یک هفته و یک ماه نیست. از سوی دیگر اراده ای نیز برای حل ریشه ای مشکلات وجود ندارد و هر کسی که به مقامی می رسد تنها به دنبال منافع فردی خود است.مدیرانی که تاکنون در جامعه فعالیت کرده اند هیچ چیز به جامعه اضافه نکرده اند. مشکلات ما نیز به دلیل سیاست هایی است که در چهار دهه گذشته به اشتباه در زمینه های مختلف اعمال شده است.اگر از همین امروز دولت جلوی تورم را بگیرد و اقلامی را که باید گران کند نکند تا تورم افزایش پیدا نکند و فشار بیشتری به مردم وارد نشود می توان نسبت به آینده امیدوار بود.
این در حالی است که دولت چنین رویکردی را در دستور کار قرار نداده است.تحمل مردم اندازه دارد و علی رغم اینکه باید عنوان کرد مردم ما شریف هستند اما در شرایطی که مشکلات حل نشود شرایط اجتماعی در آینده پیچیده تر از گذشته خواهد شد. مردم مشکلات و شرایط کشور را درک می کنند و شرایط به شکلی نیست که مسئولان گمان می کنند هر کاری می کنند مردم متوجه نمی شوند. مشکلات اصلی مردم نیز تورم و گرانی و سرک کشیدن در زندگی خصوصی مردم است. تا زمانی که این مشکلات به صورت اصولی و ریشه ای حل نشود مشکلات همچنان پابرجاست و از بین نخواهد رفت.





