ترور چارلی کرک؛ تأثیرات داخلی و بین المللی
- شناسه خبر: 17049
- تاریخ و زمان ارسال: 29 شهریور 1404 ساعت 10:07
- منتشرکننده: مدیریت

«بشارت نو» ترور چهره رسانه ای راستگرای طرفدار ترامپ را بررسی می کند:
سیدمحسن میرحسینی/استاد علوم سیاسی
ترور چارلی کرک، چهره محافظهکار و متحد نزدیک دونالد ترامپ نه تنها تأثیرات مهمی بر صحنه سیاست داخلی آمریکا خواهد داشت بلکه بنظر می رسد صحنه سیاست بین الملل از جمله منطقه خاورمیانه و کشورمان ایران را نیز تحت تأثیر قرار بدهد. از نظر فضای سیاسی آمریکا، این ترور موجب تشدید خشونت سیاسی و افزایش قطببندیها در داخل ایالات متحده شد. کرک که چهره شاخص راست محافظهکار و تحلیلگر برجسته بود، نماد بخش مهمی از جریان سیاسی طرفدار ترامپ به شمار میرفت. ترور وی در آستانه سالگرد ۱۱ سپتامبر باعث نگرانی عمومی و وحشت در میان تمام طیفهای سیاسی آمریکا شد. ترامپ طی واکنش تند خود، این حمله را نتیجه تبلیغات شدید علیه محافظهکاران و رقابت سیاسی داخلی دانست.
ترور چارلی کرک و تاثیر بر گرایشات محافظهکاران آمریکا:
ترور چارلی کرک موجی از خشم، انتقاد و اتحاد در میان محافظهکاران آمریکا به راه انداخته است. جناحهای راستگرا و طرفداران ترامپ این حمله را بهعنوان نتیجه یک کارزار نفرتپراکنی گسترده از سوی چپها تلقی میکنند و خواستار برخورد قاطع با مخالفان سیاسی شدهاند . فعالان محافظهکار، سیاستمداران و رسانههای راستگرا، مرگ چارلی کرک را بهعنوان سمبل خشونت سیاسی علیه اصولگرایان معرفی کرده و حساسیت نسبت به خطرات داخلی و بیثباتی سیاسی را افزایش دادهاند. این حادثه به تقویت گفتمانهای افراطی و جنگطلب در میان محافظهکاران منجر شده و شکاف سیاسی در آمریکا را عمیقتر ساخته است.
چارلی کرک و جمهوری اسلامی ایران
چارلی کرک منتقد سیاستهای تهاجمی ایلات متحده علیه جمهوری اسلامی ایران بود و بارها هشدار داده بود ورود به جنگ با ایران برای آمریکا خسارات جبرانناپذیری در خاورمیانه به دنبال خواهد داشت. او بر این باور بود که ایران کشوری قدرتمند، پیچیده و آماده مقابله نظامی است و آمریکا توان تحمل یک جنگ مجدد را ندارد. مواضع این چهره محافظهکار که نسبت به ترامپ نیز وفادار بود، بخشی از توازن دیدگاهها در سیاست آمریکا علیه ایران را نمایندگی میکرد. ترور چارلی کرک باعث تضعیف آن بخش از جریان سیاسی آمریکایی شد که به دنبال راهحلهای دیپلماتیک و کاهش تنش با ایران بودند و ممکن است بر روند سیاست خارجی دولتهای آینده آمریکا نسبت به ایران تاثیر منفی بگذارد. همچنین این واقعه فضای داخلی آمریکا را برای تشدید رقابتها و تاثیرگذاری سیاستمداران افراطی فراهم کرد که میتواند به راهبردهایی سختگیرانهتر در برابر ایران منجر شود.

بنظر می رسد ترور چارلی کرک صحنه سیاسی آمریکا را به سمت افزایش خشونت، دوقطبی سیاسی و احتمال تشدید سیاستهای خصمانه علیه جمهوری اسلامی ایران سوق دهد که میتوان آن را در چند نکته زیر بررسی کرد:
-تضعیف صدای میانهرو و اعتدالی در آمریکا:
چارلی کرک از منتقدان رویکردهای تهاجمی بیهدف و جنگطلبانه بود و بر ضرورت رعایت ملاحظات دیپلماتیک در قبال ایران تأکید داشت. بنظر می رسد ترور وی موجب کاهش نفوذ چنین صدایی شده و راه را برای سیاستهای سختگیرانهتر و وخیمتر علیه ایران هموار کند.
-افزایش تنشهای سیاسی و اجتماعی در آمریکا:
این حادثه فضای خشونت سیاسی و قطببندی را تشدید کرده و موجب تمرکز بیشتر سیاستمداران بر موضوعات امنیتی و جنگ روانی میشود که تاثیر منفی بر فرایند گفتوگوهای دیپلماتیک با ایران خواهد داشت. ترور کرک موجب افزایش شکافهای سیاسی داخلی آمریکا شده که تأثیر مستقیمی بر سیاست خارجی این کشور در خاورمیانه دارد و ممکن است وحدت لازم برای سیاستی منسجم در قبال ایران و سایر کشورهای منطقه کاهش یابد.
– تقویت جریانهای افراطی و جنگطلب:
با از بین رفتن چهرههایی مانند کرک که معتقد به راهحلهای غالباً غیرجنگی بودند، گروههای تندرو و جنگطلب امکان بیشتری برای فشار به دولتهای آمریکا جهت اتخاذ مواضع خصمانهتر علیه ایران پیدا میکنند. جناحهایی در آمریکا که مخالف هر گونه نرمش با ایران بوده و خواهان افزایش فشارها و اقدامات نظامی بیشتر هستند، در پس این ترور موقعیت قویتری یافتهاند.
-ایجاد فضای عدم پیشبینی و بیثباتی در سیاست خارجی آمریکا:
ترور چهرههای سیاسی برجسته که نقش تعادلسازی در سیاست آمریکا را دارند، موجب افزایش بیثباتی و روندهای غیرقابل پیشبینی در سیاست آمریکا درباره ایران میشود که میتواند منافع دیپلماتیک هر دو طرف را به خطر بیندازد. این حادثه، به عنوان نشانهای از خشونت و بیثباتی سیاسی در آمریکا معرفی شده است که میتواند جایگاه آمریکا را در مذاکرات و مناسبات بینالمللی تضعیف کند و برخی کشورها را نسبت به سیاستهای آمریکا بدبینتر سازد.
-افزایش تنشها و تشدید سیاستهای خصمانه در قبال ایران:
کرک از مخالفان سیاستهای نرم در قبال ایران بود و معتقد به مقابله قاطع با جمهوری اسلامی بود. محتمل است ترور او به قدرت گرفتن دیدگاههای تندرو در میان محافظهکاران آمریکا کمک کرده و این میتواند به اتخاذ سیاستهای خصمانهتر علیه ایران منجر شود. از این رو، ترور چارلی کرک احتمالاً روابط آمریکا و ایران را به سمت تشدید تنشها، کاهش فضای گفتگو و افزایش مخاطرات امنیتی سوق دهد
تاثیر ترور چارلی کرک بر روابط آمریکا با کشورهای خاورمیانه بخصوص ایران
ترور چارلی کرک تأثیراتی منفی و چندجانبه بر روابط آمریکا با کشورهای خاورمیانه، بهویژه ایران، می تواند داشته باشد:
1. افزایش تنشها و تشدید سیاستهای خصمانه در قبال ایران:
کرک از مخالفان سیاستهای نرم در قبال ایران بود و معتقد به مقابله قاطع با جمهوری اسلامی بود. ترور او به قدرت گرفتن دیدگاههای تندرو در میان محافظهکاران آمریکا کمک کرده و این میتواند به اتخاذ سیاستهای خصمانهتر علیه ایران منجر شود.
2- کاهش فضای دیپلماسی و گفتگو:
برکنار شدن صدای معتدل و منتقد جنگطلبی مانند کرک، فضای مذاکره و دیپلماسی را محدود کرده و مسیر به سوی تشدید تحریمها و اعمال فشارهای سیاسی و نظامی بر ایران هموارتر میشود.
3- تأثیر بر وجهه بینالمللی آمریکا:
این حادثه، به عنوان نشانهای از خشونت و بیثباتی سیاسی در آمریکا معرفی شده است که میتواند جایگاه آمریکا را در مذاکرات و مناسبات بینالمللی تضعیف کند و برخی کشورها را نسبت به سیاستهای آمریکا بدبینتر سازد. ترور کرک موجب افزایش شکافهای سیاسی داخلی آمریکا شده که تأثیر مستقیمی بر سیاست خارجی این کشور در خاورمیانه دارد و ممکن است وحدت لازم برای سیاستی منسجم در قبال ایران و سایر کشورهای منطقه کاهش یابد.
تفاوت مواضع چارلی کرک با دیگر تحلیلگران آمریکایی درباره تهدیدات ایران در چند نکته اصلی قابل بررسی است:
1.ارزیابی تهدید هستهای ایران:
چارلی کرک به تردید درباره اینکه ایران واقعاً تهدید هسته ای جدی برای آمریکا باشد، مشهور بود. او میگفت شاید ایران تهدیدی برای اسرائیل باشد، اما برای آمریکا نه. برخلاف بسیاری از تحلیلگران که ایران را یک تهدید هستهای اجتنابناپذیر معرفی میکنند، کرک معتقد بود پس از دههها هنوز اثری مشهود از بمب هستهای ایران وجود ندارد.
2.نگاه به توان نظامی ایران:
کرک ایران را کشوری بزرگ، قوی و پیچیده با توان نظامی قابل ملاحظه توصیف میکرد، معتقد بود ایران برای مقابله با دشمنان قوی مثل آمریکا آماده است و جنگ با ایران به منزله فرو رفتن در بدترین باتلاق خاورمیانه است. این دیدگاه با تحلیلگران جنگطلبتر که ایران را کشوری ضعیف و آسیبپذیر میدانند، تفاوت داشت.
3.نظر درباره توانایی اقتصادی و ظرفیت آمریکا برای جنگ:
کرک بر بازتاب آسیبپذیری اقتصاد آمریکا و بیربط بودن ورود مجدد به جنگ با ایران تاکید داشت، موضوعی که برخی دیگر از تحلیلگران کمتر به آن توجه داشتند یا به فراموشی سپرده بودند.
4.نقد شدید سیاستهای پیشین آمریکا:
او به شدت سیاستهای پیشین دولتها را که عواقب فاجعهبار داشتند، نقد میکرد و نسبت به تشدید درگیریها در منطقه هشدار میداد.
5.رویکرد محافظهکارانه اما واقعبینانه:
برخلاف برخی محافظهکاران افراطی که خواهان برخورد سختگیرانه نظامی و تحریمهای شدیدتر بودند، کرک رویکردی محافظهکارانهتر اما واقعبینانه و مبتنی بر اجتناب از جنگ نظامی داشت.
6- حمایت از سیاست فشار حداکثری اما با احتیاط:
کرک با لحن تهاجمی نسبت به ایران سخن میگفت و سیاستهای ترامپ را در فشار بر ایران و اقدامات نظامی مانند عملیات «چکش نیمهشب» تایید کرد، اما از طرفی جنگ تمامعیار را گزینه آخر و خطرناکی میدانست. کرک به شکست برخی سیاستها مانند ادعاهای عراق درباره سلاحهای کشتار جمعی اشاره میکرد و درباره تهدیدات واقعی ایران هشدارهای جدی میداد، در حالی که از سیاستهای مماشاتی که به افزایش نفوذ ایران در منطقه منجر شده بود نیز انتقاد میکرد. مواضع او تجمعی از واقعگرایی نظامی و سیاسی محافظهکارانه بود که به سیاستمداران آمریکا توصیه میکرد به جای جنگ مستقیم با ایران، راهبردهای هوشمندانه و فشار حداکثری را دنبال کنند.
* عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه یزد





