شریان ناهموار جاده هایی که رو به ویرانی است
- شناسه خبر: 16423
- تاریخ و زمان ارسال: 26 مرداد 1404 ساعت 11:16
- منتشرکننده: مدیریت

گزارش «بشارت نو» از وضعیت راه ها و جاده های کشور:
سیدرضا هاشمی زاده/روزنامه
نگاردر شرایطی که شبکه جادهای هر کشور، شریان حیاتی اقتصاد و امنیت آن محسوب میشود، در کشورما این شریانها به بدلایل مختلف مانند نبود اعتبار ، بی اعتنایی یا فساد در بازترمیم آنها و…به شدت فرسوده شده و یا در آستانه ویرانی اند . در کشوری که بیش از ۹۰ درصد از حملونقل بار و مسافر از طریق جادهها انجام میشود، فرسودگی این زیرساختها یک بحران ملی است. این وضعیت نه تنها بهرهوری اقتصادی را کاهش میدهد، بلکه هزینههای جانی و مالی سنگینی را به کشور تحمیل میکند. گزارشها، آمارها و مشاهدات میدانی، زنگ خطر را به صدا درآورده و نشان میدهند که اگر اقدام فوری و موثری درحوزه جاده ای انجام نشود، وضعیت از این هم بدتر خواهد شد و وضعیتی اسف ناک و به شدت بحرانی که نه تنها جان انسانها را به خطر انداخته، بلکه ضربات ملموسی بر پیکره اقتصاد ملی هم وارد می کند، پدید خواهد آمد .درگزارش پیش رو ، به شرایط و وضعیت راهها و جاده ها ،ریشه های این وضع و ابعاد آن می پردازیم .
وضعیت هشداردهنده؛40 درصد راههای اصلی در آستانه نابودی
بر اساس آمارهای رسمی سازمان راهداری و حملونقل جادهای، وضعیت راههای کشور به شدت نگرانکننده است. گزارشها نشان میدهند که ۴۴ درصد از ۲۵۰ هزار کیلومتر جادههای کشور در وضعیت خرابی شدید یا متوسط قرار دارند. این بدان معناست که از هر ۱۰ کیلومتر جاده، ۴ کیلومتر آن غیراستاندارد و پرخطر است. کارشناسان حملونقل هشدار میدهند که حتی اگر تمام بودجه لازم نیز همین امروز تأمین شود، حداقل ۱۰ سال زمان نیاز است تا جادهها به استاندارد جهانی برسند. این وضعیت، نتیجه سالها کمتوجهی و مدیریت ناکارآمد و بی محلی به شرایط جاده های کشور است.
ابعاد عمیق بحران، از تلفات جانی تا خسارات اقتصادی
بحران جادههای کشور یک مسئله چندبعدی است که تمام ارکان جامعه را تحت تأثیر قرار داده است.
خسارت جانی: سالانه بیش از۲۰ هزار نفر ،در اثر تصادفات رانندگی جان خود را از دست میدهند. همچنین قریب 400 هزار نفر دچار مصدومیت و معلولیت ناشی از این تصادفات می شوند . نرخ تلفات جادهای در ایران حدود ۲۰ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت است، در حالی که در کشورهای توسعهیافته این رقم حدود ۵ تا ۱۰ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت است.این آمار نشاندهنده یک فاجعه انسانی است و ایران را در میان کشورهای با بالاترین میزان تلفات جادهای در جهان قرار میدهد. علاوه بر تلفات جانی، تصادفات رانندگی سالانه باعث مصدومیت صدها هزار نفر و خسارات مالی و اجتماعی جبرانناپذیری میشوند. وضعیت نامناسب جادهها با آمار بالای تصادفات ارتباط مستقیم دارد. کارشناسان میگویند ۵۷ درصد تصادفات به دلیل عوامل جادهای مانند آسفالت نامناسب، نبود علائم راهنمایی و نقاط حادثهخیز است. این آمار وحشتناک نشان میدهد که جادههای ناایمن به همراه خطای انسانی، فجایع بزرگی را رقم میزنند.

خسارت اقتصادی: خرابی جادهها سالانه ۳۰۰ هزار میلیارد تومان به اقتصاد کشور ضرر میزند. این خسارات شامل کاهش بهرهوری حملونقل و افزایش مصرف سوخت است که به گفته کارشناسان، میتواند ۱.۵ درصد از رشد سالانه GDP را کاهش دهد. خرابی جادهها به طور مستقیم هزینههای اقتصادی را بالا میبرد. رانندگان ناوگان حملونقل، به خصوص رانندگان کامیون و تریلی، از افزایش هزینههای تعمیر و نگهداری خودرو، بهویژه برای لاستیک، سیستم تعلیق و جلوبندی، به شدت گلایهمند هستند. این هزینهها در نهایت به افزایش قیمت تمامشده کالاها نیز منجر میشود و فشار اقتصادی بیشتری را بر مصرفکنندگان وارد میکند. علاوه بر این، کاهش سرعت تردد و افزایش مصرف سوخت، بهرهوری حملونقل را به شدت کاهش میدهد.
• هزینه خانوارها: رانندگان ناوگان حملونقل، به دلیل خرابی جادهها و استهلاک خودرو، ماهانه به طور میانگین تا ۵ میلیون تومان فقط برای تعمیرات هزینه میکنند. این هزینهها در نهایت به افزایش قیمت کالاها نیز منجر میشود.
ریشههای بحران؛چرا جادههای ایران اینقدر خراب است؟
وضعیت فعلی جادهها نتیجه زنجیره ای از مشکلات ریشهای است:
• کسری بودجه: دولت تنها ۱۵ هزار میلیارد تومان برای آسفالتریزی اختصاص داده، در حالی که نیاز واقعی برای نگهداری از جادهها ۲۵۰ هزار میلیارد تومان است.
• پروژههای نیمهتمام: بیش از ۶ هزار پروژه ملی و ۸۰ هزار پروژه استانی ناتمام ماندهاند که بودجهها را پراکنده کرده و امکان تکمیل پروژههای اولویتدار را از بین برده است.
• آسفالت بیکیفیت: عمر آسفالت در ایران تنها ۵ سال است، در حالی که استاندارد جهانی ۲۰ سال است. این امر به دلیل نبود نظارت کافی و استفاده از مصالح نامرغوب است.
• مجموعه ای از عوامل اقتصادی و شرایط اجتماعی و نبود نظارت و وجود زمینه های تخلف و فساد در امر راهسازی و نگهداری جاده ها سبب گسترش بحران شبکه جاده ای در کشور شده است .
بحران مالی؛کسری بودجه مزمن و فزاینده
مهمترین دلیل وضعیت نابسامان جادهها، کمبود بودجه است. برای نگهداری از راههای کشور، به حدود ۲۵۰ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است، اما بودجه تخصیص داده شده بسیار ناچیز است. در سال ۱۴۰۲، هزینه استهلاک جادهها ۴۰ هزار میلیارد تومان بوده ، اما تنها ۱۵ هزار میلیارد تومان بودجه برای آسفالتریزی در اختیار سازمان راهداری قرار گرفته است. این کسری بودجه مزمن، به ۶۳ هزار میلیارد تومان برای سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ رسیده و نشاندهنده یک شکاف عمیق بین نیازهای واقعی و منابع مالی در دسترس است. این وضعیت باعث شده که نگهداری جادهها عملاً متوقف شود و وضعیت آنها روز به روز وخیمتر گردد.
جادههای مرگ؛ شانه خالی کردن نهادهای متولی
بسیاری از جادههای کشور به “جاده مرگ” شهرت یافتهاند. آزادراه قم-کاشان با فرسودگی شدید آسفالت و چالههای عمیق، محور سمنان-فیروزکوه که سه استان را به هم متصل میکند، و جادههای منتهی به معادن مانند معدن چادرملو به دلیل دوطرفه بودن و نبود زیرساختهای ایمنی، نمونههایی از این مسیرهای پرخطر هستند..همچنین محورهای مواصلاتی شریانی مانند شریان تهران _ بندرعباس هم از محورهای پرخطر علیرغم تردد روزانه بالای خودروهای سبک و سنگین به شمار می آید این جادهها نه تنها برای رانندگان بلکه برای تمام افرادی که از آنها عبور میکنند، تهدیدی جدی به شمار میروند. با وجود آنکه ۷۰ درصد از تصادفات به خطای انسانی نسبت داده میشود، مسئولان سازمان راهداری، خودروسازان و پلیس راهور اغلب از پذیرش کامل مسئولیت شانه خالی میکنند. مسئولان راهداری کمبود بودجه را عامل اصلی میدانند، خودروسازان کیفیت پایین را رد میکنند و پلیس به خطای انسانی تأکید دارد. این عدم پذیرش مسئولیت مشترک، حل ریشهای مشکلات را دشوارتر میکند.
اولویتهای غلط؛ پروژههای نیمهتمام و پراکنده
یکی دیگر از ریشههای بحران، مدیریت نامناسب منابع است. وجود ۸۰ هزار پروژه نیمهتمام استانی و ۶ هزار پروژه ملی نشان میدهد که بودجهها به جای تمرکز بر تکمیل طرحهای اولویتدار، در پروژههای متعدد و پراکنده صرف میشوند. این رویکرد باعث طولانی شدن زمان اجرا، هدر رفتن منابع و کاهش کیفیت کار میشود. به جای تکمیل یک پروژه حیاتی، منابع مالی در چندین پروژه کوچک که فاقد برنامه بلندمدت هستند، تقسیم میشود که نتیجه آن، عدم بهرهبرداری کامل از هیچیک از آنهاست.
کیفیت پایین؛ عمر کوتاه آسفالت و تجهیزات فرسوده
عمر مفید آسفالت در ایران به حدود ۵ سال کاهش یافته است، در حالی که استاندارد جهانی بیش از ۲۰ سال است. این امر به دلیل کیفیت پایین مصالح، نبود نظارت کافی و استفاده از تجهیزات فرسوده راهسازی با میانگین عمر ۳۰ سال است. پیمانکاران گاهی از مواد اولیه نامرغوب استفاده میکنند و نظارت کافی بر کار آنها وجود ندارد، که این امر به کاهش عمر مفید جادهها منجر میشود. این چرخه معیوب باعث میشود که چالهها و خرابیها پس از مدت کوتاهی بازگردند و بودجه صرف شده هدر رود.
نقش خودروهای ناایمن؛ ناوگان فرسوده و خطرآفرین
علاوه بر جاده، فرسودگی و ناایمنی خودروها نیز نقش مهمی در تصادفات مرگبار دارند. وجود بیش از یک میلیون خودروی فرسوده، به ویژه کامیونها و اتوبوسهای بالای ۲۵ سال، یک تهدید جدی برای ایمنی جادههاست. این وسایل نقلیه به دلیل مشکلات فنی و فرسودگی، احتمال بروز حادثه را به شدت افزایش میدهند.
بحران چندبعدی
همانطور که پیشتر اشاره شد مسئله جادههای ایران یک بحران “پیچیده نظاممند” است که چهار رکن اصلی را تحت تأثیر قرار داده است:
• اقتصاد: کاهش ۱/۵٪ از رشد GDP سالانه به دلیل کاهش بهرهوری حملونقل
• امنیت: سالانه ۲۰۰۰۰ کشته و 4۰۰۰۰۰ معلول و مصدوم ناشی از تصادفات
• اجتماع: افزایش نارضایتیهای مردمی و کاهش اعتماد به نهادهای مسئول
• زیستمحیطی: افزایش ۲۵٪ مصرف سوخت ناشی از ترافیک و مسیرهای ناکارآمد
راهکارهای نجات: از اقدام فوری تا تحول اساسی
حل مشکل جادهها یک سرمایهگذاری حیاتی برای کاهش تلفات، صرفهجویی در هزینهها و توسعه اقتصادی است. این بحران نه تنها یک مسئله مالی، بلکه یک مسئله مدیریتی و فرهنگی است که نیازمند یک رویکرد جامع از سوی مسئولان و مشارکت عمومی است. برای خروج از این بحران، راهکارهای چندوجهی مطرح شده است. مهمترین آنها تأمین مالی پایدار است که دولت باید منابع کافی و ثابت برای نگهداری و بهسازی راهها در نظر بگیرد.
همچنین، مدیریت کارآمد داراییهای جادهای از طریق بررسی منظم، اولویتبندی تعمیرات و برنامهریزی برای نگهداریهای دائمی، دورهای و اورژانسی ضروری است. عدم رسیدگی به این وضعیت، هزینههای اقتصادی و جانی جبرانناپذیری را به جامعه تحمیل خواهد کرد.
برای نجات جادههای ایران، یک رویکرد جامع و همه گیر درزمینه های گوناگون و ازجمله موارد زیر لازم است:
• تحول مالی: باید از الگوی تأمین مالی بودجهای به درآمدپایه تغییر مسیر دهیم. راهاندازی صندوق اضطراری نگهداری جادهها با تزریق درآمدهای نفتی، انتشار اوراق قرضه جادهای و اختصاص ۱۰۰ درصد از عوارض جریمههای رانندگی به تعمیرات، راهحلهای فوری هستند.
• انقلاب مدیریتی: ایجاد “سازمان هوشمند راههای کشور” با استفاده از فناوریهای نوین مانند پهپادها و هوش مصنوعی برای پایش دائمی جادهها ضروری است.
• فناوریهای تحولآفرین: استفاده از آسفالتهای نانو با عمر ۳۰ ساله، آسفالتهای با پلاستیکهای بازیافتی و سیستمهای هوشمند میتواند کیفیت جادهها را به شکل چشمگیری افزایش دهد.
• تشکیل “شورای عالی ایمنی راهها” زیر نظر مستقیم رئیسجمهور
• تصویب “قانون ایمنی راههای پایدار” در اولویت مجلس
• تشکیل یگان ویژه نظارت بر کیفیت راهسازی در قوه قضائیه
هشدارقرمز؛ ۵ سال تا فروپاشی کامل
• بررسیها نشان میدهد که اگر روند فعلی ادامه یابد، تا ۵ سال آینده بیش از ۶۰ درصد جادههای کشور غیرقابل استفاده خواهند شد. این یعنی فاجعهای بزرگ برای اقتصاد، امنیت و جان مردم. نجات جادههای ایران نیازمند تحول اساسی در سه حوزه است: تأمین مالی، مدیریت و فناوری. بدون تغییرات اساسی در مدیریت و توجه به راهها و جاده ها، کشور با افزایش ۴۰ درصدی تلفات جادهای و کاهش ۳۰ درصدی کارایی شبکه حملونقل روبرو خواهد شد. این گزارش هشدار میدهد که “فرصت اصلاح” به سرعت در حال بسته شدن است و نیاز به اقدام فوری دارد
نجات جادههای ایران نیازمند تحول اساسی در سه حوزه
*تغییر الگوی تأمین مالی از بودجهای به درآمدپایه
*گذار از مدیریت سنتی به حکمرانی هوشمند دیجیتال
* تبدیل پیمانکاری عادی و سفارشی به شرکهای دانشبنیان فناورانه می باشد .





