شکست دانشگاه،فروپاشی جامعه است
- شناسه خبر: 1095
- تاریخ و زمان ارسال: 13 شهریور 1402 ساعت 0:31
- منبع: بشارت نو
- منتشرکننده: مدیریت
در دولت رئیسی،ایدئولوژی مهمتر از همه چیز است
دانشگاه دارای تاریخی پرفراز و نشیب است که در پرتو تحولات جدید جهانی و اجتماعی، نظام تولید دانش و الگوهای آموزشی و پژوهشی آن متحول شده است. جریان تکاملی نقش دانشگاه در جوامع نشان دهنده آن است که دانشگاهها از آغاز پیدایش تا کنون، زیستی بحرانی داشتهاند . محمد امین قانعی راد، جامعه شناس برجسته ایرانی درباره شکست دانشگاه میگوید: «شکست دانشگاه به معنای ناتوانی آن در ارایۀ یک مدل برای جامعه است. در این صورت دانشگاه نه تنها قادر به تغییر فرایندهای بازتولید مناسبات تولید، قدرت، تعریف و جمعی نمیباشد بلکه مشاغل و مدارک را بر اساس جایگاه افراد در روابط اقتصادی و سیاسی توزیع میکند.» با شکست «دانشگاه به عنوان یک مدل برای جامعه» این نهاد به سازوکاری برای تشدید نابرابریهای اجتماعی و تقویت شکافهای اجتماعی تبدیل میشود. به این دلیل دانشگاه به عنوان یک کانون ضدفساد، خود به دستگاه تولید فساد تبدیل میشود. همانطور که اشاره شد نهاد دانشگاه در دنیای مدرن از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و هرنوع اعمال تصمیم غیرعلمی در این نهاد میتواند زیست آن را به صورت جدی در معرض خطر قرار دهد. موج جدید اخراج اساتید در دولت سیزدهم از موضوعاتی است که حیات دانشگاه را تهدید میکند و جامعه دانشگاهی نیز در اینباره واکنشهای گستردهای داشته است. با توجه به اخبار منتشر شده به نظر میرسد مسئولین قصد آتش بس ندارند و برخی با تیشه به جان ریشه ضعیف دانشگاه افتادهاند. با وجود آنکه طی هفتههای اخیر، اخبار اخراج استادان و بازخوانی سابقه تصفیه در دانشگاهها در دهههای 1380 و 1390، فراوانی بالایی در رسانهها داشته، تعداد دقیق استادانی که از شهریور 1400 تا امروز به خانهنشینی محکوم شدهاند نامعلوم است. در خصوص این موضوع مهم طیف وسیعی از مردم، کارشناسان و دانشگاهیان واکنش نشان دادهاند، اما نباید فراموش کنیم که دانشگاه نهاد انتقال علم است و هر نوع دخالتی در این روند انتقال دانش به صورت جدی آینده کشور را به خطر میاندازد. بشارت نو در این گزارش با سعید معدنی، جامعهشناس و استاد دانشگاه در خصوص موضوع اخراج اساتید گفتوگو کرده است.
واکنش حسن روحانی به اخراج اساتید؛ مسئولین این موج را متوقف کنند
آش اخراج اساتید در دولت سیزدهم آنقدر شور شده است که رئیسجمهور پیشین در واکنش به اخراج اساتید از دانشگاه، گفته است : ما باید حرمت دانشگاه و اساتید را حفظ کنیم. شکستن حرمت دانشگاه و اساتیدی که برخی از آنها اساتید به نام و فرهیخته هستند و جدا شدن از دانشگاه برای دانشجویان، علم و کشور خسارت است. امیدواریم مسئولین تدبیری به خرج بدهند و این موج را متوقف کنند. وی در پاسخ به این سؤال که آیا اخراج اساتید دامنه مهاجرتها را هم گسترش میدهد؟ گفت: بله، باعث گسترش مهاجرت میشود.
اخراج اساتید و اعدام منصور حلاج
صادق زیباکلام در یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت: فهم اخراج اساتید خیلی دشوار نیست. انقلابیون میخواهند این پیام را بدهند که اگر با آغاز سال تحصیلی، تحرکات دانشجویی صورت بگیرد، اساتید مراقب باشند که اگر پشتیبانی از آنان نمایند، با خطر اخراج روبهرو هستند. برخورد با اساتید، چندین پرسش را بهوجود میآورد؛ نخست آن که از سال ۱۳۱۳ که دانشگاه تأسیس شد، آیا کسی بهیاد میآورد که «وزارت کشور» در امور دانشگاهها دخالت کرده باشد؟ ثانیاً آیا در مملکت، «قانون» نبایستی حاکم باشد و نظام هر طور که خواست میتواند با اساتید رفتار نماید؟ ثالثاً آیا رؤسای دانشگاهها، وزارت علوم، آقای رئیسجمهور و مجلس، هیچ مسئولیتی در این میانه ندارند؟ میماند حکایت «منصور حلاج» این وسط. میگویند حلاج را که میبردند برای اعدام، جماعت برای ثواب، سنگ و کلوخ به او پرتاب میکردند و حلاج خونآلود، دم نمیزد. یک نفر تکۀ خاک نرمی بهسمتش پرتاب کرد و حلاج ناله کرد. نگهبانان با تعجب گفتند: «آن تکه خاک مگر چه بود که دردت آورد؟» گفت: «آن را یک دوست پرتاب کرد».
ایدئولوژی مهمتر از همهچیز
یگانه شوقالشعراء / سعید معدنی، جامعه شناس و استاد دانشگاه در این خصوص به بشارت نو گفت: «از زمان انقلاب دائماً این جریان وجود داشته است؛ یعنی ما از همان اوایل انقلاب با روند حذف اساتید از دانشگاهها رو به رو هستیم. در انقلاب فرهنگی، بسیاری از استادها از دانشگاه اخراج شدند و این روند تا سالها ادامه داشت. بعد از این که جمهوری اسلامی ثبات یافت و برای به دست آوردن وجهه بینالمللی در دوران سازندگی، سعی بر این بود که دانشگاهها به دور از ایدئولوژی نگاه داشته شوند. اما در دو دولت آقایان احمدینژاد و رئیسی، ایدئولوژی از حیثیت علمی و جهانی مهمتر است. لذا در این دولتها ایدئولوژی مهمتر از همهچیز است. در سایر دولتها نیز چنین نگاههایی وجود داشته است، اما آنها تلاش داشتند مقداری وجهه بینالمللی خود را حفظ کنند.
برای مثال در این دولت اصلاً اهمیت ندارد مذاکره کنندهای به خارج اعزام شود، اما به زبان انگلیسی تسلط نداشته باشد. همیشه مجلس و دولت بین دو جناح در چرخش بود. در آن شرایط بخشی از قدرت به دست اصلاحطلبان و بخشی از آن در ید اصولگرایان بود، اما در دوره آقای رئیسی تقریباً تمام ارکان قدرت یک تفکر دارند.»
برای مسئولین، علم و انتقال دانش اهمیتی ندارد
این پژوهشگر علوم اجتماعی در ادامه تصریح کرد: «امروز مسئولین به طرق مختلف در حال حذف اساتید دانشگاهها هستند. برای مثال در دانشگاه آزاد مصوب شده است که اساتید با هر سابقهای در سن 60 سالگی باید بازنشسته شوند.در حقیقت بین 50 تا حدود 75 سالگی اوج بازدهی یک استاد به حساب میآید که دانش او در حال بازتولید شدن است. بازنشسته شدن اساتید در 60 سالگی به این دلیل است که برخی میخواهند نیروهای جایگزین مدنظر خود را در دانشگاهها بر کرسی اساتید بنشانند. این نشان میدهد که برای مسئولین، علم و انتقال دانش اهمیتی ندارد و بسیاری از اساتیدی که در حال جذب شدن هستند حتی تسلط کافی به زبان انگلیسی ندارند. این افراد معمولاً کسانی هستند که صرفاً از ایدئولوژی پیروی دارند و این برای آینده دانشگاه خطرناک است.»
خوشبختانه ما در دوره ارتباطات زندگی میکنیم
وی در ادامه در خصوص حیات دانشگاه خاطر نشان کرد: «خوشبختانه ما در دوره ارتباطات زندگی میکنیم و کسانی که از دانشگاه طرد میشوند تا حدودی میتوانند با جهان علم در ارتباط باشند و کلاسهای آنلاین برگزار کنند. در این شرایط شاید حیات دانش فنی تا حدودی حفظ شود، اما علوم انسانی به شدت ایدئولوژی زده خواهد شد. در دهه 60 چد ناشر و مترجم توانستند به صورت غیررسمی این علم را حفظ کنند. الان کار راحتتر است، زیرا اساتید به زبانهای دیگر تسلط دارند و دانشجوها نیز میتوانند از بسترهای موجود برای کسب علم استفاده کنند. ارتباطات جهانی باعث شده است که دانشجویان و اساتید علاقهمند بتوانند به روز باشند. همچنین آنها میتوانند به صورت غیررسمی، علوم انسانی را از دانشگاههای جهان بیاموزند.»
افزایش میزان مهاجرت
او در آخر تأکید کرد: «متأسفانه امروز در مصاحبههای دکتری بسیاری از دانشگاهها صرفاً به ایدئولوژی توجه میشود و سطح سواد و دانش دانشجویان در مصاحبهها معیار پذیرش نیست و برخی از اساتید صرفاً بر اساس مسائل ایدئولوژیک، دانشجویان را انتخاب میکنند. مصاحبه با رتبههای برتر کنکور که اخیراً منتشر شد نشان داد که انگیزه دانشآموزان برای درس خواندن، مهاجرت است. حتی ما وقتی با دانشجویان معمولی صحبت میکنیم متوجه میشویم که آنها نیز به دنبال روزنهای برای مهاجرت هستند. دخالت در دانشگاه و روند انتقال علم میتواند به مهاجرت دانشجویان دامن بزند.» /منتشر شده در شماره 3167روزنامه بشارت نو مورخ 1402/06/13