فرهنگ و هنر نشان ملت ها،دهنده هویت آنهاست
- شناسه خبر: 3612
- تاریخ و زمان ارسال: 15 آذر 1402 ساعت 20:04
- منتشرکننده: مدیریت
به گزارش ایلنا، آنچه که نمیتوان در هیچ مقطع تاریخی از آن چشمپوشی کرد گنجینههای فرهنگی و ادبی است. این داشتههای تاریخی، قدمت و پیشینه هر کشور و ملت تعیین میکنند. مثلا اینکه کشوری یا حتی قارهای مانند آمریکا چگونه میتواند به خودی خود هنرهایی با قدمت داشته باشد، در حالی که سرزمینی بدون پیشینه ی تاریخی است! در مقابل میتوان کشوری مثل ایران را مثال زد که دارای فرهنگ و هنری چندین هزارساله است. این ستونِ فرهنگ، تا آنجا محکم بوده که در آماج حملات و جنگهای دشمنان مختلف در دورههای تاریخی همچنان پا برجا مانده و بنا و معماری ادب و هنر را از تخریب و تاراج به دور داشته است. البته از دست دادن داشتههای تاریخی بر اساس دانش و خلاقیت هنرمندان فاخر گذشته در مقاطع مختلف تاریخی، موضوع مهم دیگری است که در جای خود قابل بررسی است.
با وجود این اهمیت و جایگاه بلنداذعان داشت، آنچه باعث مانایی و ادامه حیات فرهنگ و هنر غنی گذشته خواهد شد، توجه هنرمندان معاصر به هر آن چیزی است که در هنر امروز (خواه همه رشتهها) به عنوان اِلِمانها، نشانهها و عناصر تشکیلدهنده اثر هنری به کار میروند.
عبدی اسبقی (نقاش)، یکی از هنرمندان است که تاکنون چندین نمایشگاه انفرادی برگزار کرده و در نمایشگاههای گروهی حضور یافته است. او تلاش دارد با پایبندی به ریشهها و بهرهگیری از عناصر مهم در فرهنگ و هنر ایرانی آثاری بدیع خلق کند و تا امروز بر همین اساس به فعالیتهای خود ادامه داده است. به طور کلی در آثار عبدی اسبقی، نمادی از نوعی پوشش توسط کاغذ و روزنامه و یا پارچه به چشم میخورد. کارهای او به گونهای رمزآلود و همراه با خیال است و ایجاد کننده نوعی تعلیق برای مخاطب است. گفتنی است برخی از آثار عبدی اسبقی در حراج تهران مورد توجه قرار گرفته و با بالاترین رقم فروخته شده است.
از این روایلنا با عبدی اسبقی گفتگو یی انجام داده که متن آن در زیر آمده:
از فعالیتهای اخیرتان بگویید. آیا در زمینه تدریس نیز مشغول به فعالیت هستید؟
فعالیت هنری با وجود مشکلات و دشواریها کماکان ادامه دارد. اما باید بگویم در حوزه آموزش فعالیتی ندارم و سالهاست آن را کنار گذاشتهام، به این دلیل که این مقوله باعث میشد به کارهای خودم نرسم. از طرفی این رویه آموزش و زمانی که صرف آن میشد، برایم خروجی نداشت؛ بنابراین چند سالی است از آن چشمپوشی کردهام و در این زمینه فعال نیستم. پس از این تصمیم روی کار خودم متمرکز شدم که همان نقاشی است.
برخی هنرمندان معتقدند تدریس و آموزش میتواند برای هنرمند آفت تلقی شود؛ زیرا او را از کار اصلی خود بازمیدارد.
بله با شما موافقم و همینطور است که میگویید. به هرحال تدریس مقولهای زمان بر است. قاعدتا هنرمندی که خلق آثار هنری را در اولویت کارهایش دارد، با وجود چنین روندی به هرحال از کار اصلی خودش که تولید و ارائه اثر است، باز خواهد ماند.
هنرمند چقدر باید منابع فرهنگی، ادبی و هنری را برای خلق آثار و مجموعههایش مورد توجه و بهرهبرداری قرار دهد و اینکه نسلهای پس از شما تا چه حد به این اصل وفادار هستند؟ اینگونه به نظر میرسد که هنرمندان امروزی و نسلهای جدیدتر نسبت به این مقولات بیتوجه هستند و سعی دارند آثار خارجی را الگو قرار دهند یا از آنها کپیبرداری کنند!
به هرحال مواردی که در سوال روی آنها تاکید کردید هویت محسوب میشوند. این فرهنگ و هنر ملتهاست که نشان دهنده هویت هر کشور و سرزمین است. درباره اینکه میگویید نسلهای جدید و جوانان امروزی به آن اصول که همان فرهنگ و هنر گذشته است توجه ندارند، باید بگویم که آنها هم تا حدودی به اصل ماجرا و آنچه باید مدنظر داشته باشند، پی بردهاند. آنها پی بردهاند که باید به پیشینیان، هنر و هنرمندان پیش از خود اهمیت دهند؛ منتهی شاید تعداد چنین افرادی کم است یا شاید برخی از این روند سوءاستفاده میکنند.
منظورتان از سوءاستفاده چیست؟
مثلا آنهایی که با قاجاریان یا بر اساس هنر قاجاری کار میکنند، نسبت به آنهایی که به مقاطع و مواردی دیگر توجه دارند، وضعشان بهتر است. برخی افراد هم از این فضا و آنچه وجود دارد و باید به آن توجه داشته باشند، سوءاستفاده میکنند. به هرحال شخصی که به هنر قاجاری میپردازد از فردی که مثلا آفتابه و لگن میکشد، وضعیت بهتری خواهد داشت. در کل چنین مسائلی وجود دارد.
در ادامه این نسلهای جدید هستند که باید درنوع فعالیتهایشان به آگاهی برسند.
به نظرم جوانان راه خودشان را پیدا میکنند. در دنیای امروز جهان یک دهکده است. به هرحال کارها انجام میشود و به مرور در حال پیش رفتن است و اینکه هر آنچه میخواهیم و وجود ندارد در آینده اتفاق خواهد افتاد.
در نهایت هنرمند باید به اصل خودش بازگردد تا هنرش فاخر و حتی جهانی شود.
بله؛ منتهی باید در ابتدا در اینباره اعتقادی از سوی هنرمند وجود داشته باشد. او باید به کارش معتقد باشد.
یکی از ویژگیهای آثارتان این است که کلیت آنها با نوعی شوریدگی و شاعرانگی گره خورده است. حتی این شاعرانگی در جزییات آثار هم قابل مشاهده است. اما موضوع این است که مقوله «شاعرانگی» هیچگاه به عنوان یک شاخصه مشخص توسط منتقدان و هنرمندان ما جدی گرفته نشده است.
به نظرم شاعرانگی مقولهای غریزی است و این را البته در مورد خودم میگویم. اگر هم آثارم شاعرانه تلقی میشوند، این عنوانی است که منتقدان به کار بردهاند.
یعنی خودتان این صفت را به آثارتان نسبت ندادهاید.
خیر اینطور نبوده. من حتی قبلا به آثارم عنوانی نمیدادم و الان هم همینطور است. اینکه میگویید آثارم شاعرانه است موضوعی است که توسط منتقدان بیان شده و به نوعی جا افتاده است. من تا آنجایی که میتوانم از عنوان دادن به آثارم دوری میکنم. همه چیز باید حساب شده باشد و عنوان دادن به اثر هم همینطور است. همینطوری نمیتوان یک نقاشی کشید و بعد اسمی برای آن انتخاب کرد. متاسفانه آنچه که در گالریها و نمایشگاههای امروزی میبینیم عنوانهایی است که در استیتمتها به کار میرود. میبینیم عنوان دادن به هر تابلو توسط شخص نقاش انجام میشود و معمولا این عنوانها ربطی به اثر ندارند.
آنچه لازمه شاعرانگی هنرمند است، چیست؟
قطعا پشتوانه و داشتههایی لازم است و ما پشتوانهای داریم که خیلی هم غنی است. آن داشتههای با ارزش که در دنیا شناخته شده و حرف اول را میزند ادبیات و شعر ماست. جا دارد همچنان روی ادبیات و شعر متمرکز شویم. با وجود اینکه حفظیاتم ضعیف است و همیشه این را گفتهام؛ اما همواره ادبیات و شعر را مد نظر داشتهام. من واقعا یک بیت شعر را هم نمیتوانم حفظ کنم. مثلا اگر یک شعر را هزار بار بخوانم آن را بر نخواهم شد. ممکن است در همان لحظه دو یا چند بینی از اثر را حفظ کنم، اما اگر فردا از من دربارهاش بپرسید آن را فراموش کردهام. این روند برای من همان لحظه است و بس.
آیا دیجیتال در نسلهای جدید اثر گذاشته است؟.
بله به این دلیل که بچههای جدید کمی از مسیر منحرف شدهاند که دلیلش مقوله دیجیتال است. تاثیر دیجیتال و مواردی در این راستا بر نوع فعالیت بچههای جدید مشهود است. مثلا میبینیم طرف ده اثر کشیده با همین تعداد نمایشگاه برگزار کرده است.
موارد بسیاری از این دست وجود دارد. به هرحال این هنرمند است که باید مسیر فعالیت مشخصی برای خود در نظر گیرد. شاید اینکه میگویند امضای کار هنرمند باید پای آثارش وجود داشته باشد، همین موضوع است.
مسیر این دسته از نقاشان ادامه دار نیست. یعنی آن روند از جایی شروع نشده تا به آن پرداخته شود و در ادامه به نقطه مشخصی برسد. روندی که هنرمند ایجاد کرده در میانه مسیر قطع شده یا کلا تغییر کرده! در ادامه هم خروجی چیز دیگری بوده است مثلا وقتی آثار هنرمندی را پس از چند دهه ارزیابی میکنیم به خط و ربط مشخصی نمیرسیم تا بگوییم که او پس از سالها فعالیت چه سیری را طی کرده تا به دوران فعلی رسیده است.
طی چند ماه گذشته چه فعالیتهایی داشتهاید و در آینده شاهد کارهایی از شما خواهیم بود؟
من به طور کم و بیش مشغول فعالیت هستم و آن را متوقف نکردهام. در نمایشگاه گروهی «کلکسیونر» که از هفت مهر تا بیست و پنجم ماه برگزار شده بود حضور یافتم. «بوی گل و بانگ مرغ» هم یکی دیگر از نمایشگاههایم است که اردیبهشت ماه امسال در گالری ویستا انفرادی برگزار شد. «بازیابی/سری سوم» هم یک نمایشگاه گروهی بود که اواخر سال گذشته برگزار شد و تا بیست و هشتم فروردین ماه ۱۴۰۲ ادامه داشت. اواخر سال نود و نه هم که درگیر پاندمی کرونا بودیم، یک نمایشگاه آنلاین در گالری گلستان برگزار کردم.
در حال حاضر به چه فعالیتهایی مشغول هستید؟
من مدت دوسال است درگیر مسائل جسمی خودم هستم. در اوج همه گیری کرونا بود که ریهام را عمل کردم. الان هم درگیر بیماری دستگاه گوارش و درمان آن هستم. قرار بود که امسال در گالری «آرتیبیشن» نمایشگاه انفرادی داشته باشم، اما بیماری و مشکلاتی که در این رابطه ایجاد شد انجام کارها را به تعویق انداخت. در ادامه «آرتییشن» تغییر مکان داد و حال قرار شده سال آینده نمایشگاه انفرادیام را برگزار کنم. انشالله سال آینده این نمایشگاه انفرادی را برگزار خواهم کرد.🔴 منتشر شده در شماره 3242 روزنامه بشارت نو مورخ 1402/09/16