قدیسسازی،آفت سینمای دفاع مقدس
- شناسه خبر: 18277
- تاریخ و زمان ارسال: 19 آبان 1404 ساعت 12:20
- منتشرکننده: مدیریت

جبار آذین/سینمای دفاع مقدس با توجه به ویژگیهای محتوایی و معنوی دفاع مقدس که آن را از جنگهای متداول جهان،متمایز میکند،از ارکان سینمای ملی ایران است.
گرچه ما در ایران،فیلمها و سریالهای دفاع مقدسی و هنرمندان ملی ومعتقد داریم،اما سینمای ملی نداریم.
از سینمای انقلاب و فیلمهای انقلابی،سخنی نمیتوان گفت،
چون حتی یک فیلم انقلابی که مشخصههای اجتماعی،سیاسی فرهنگی و اعتقادی انقلاب را داشته باشد،در ایران ساخته نشده است و آنچه در این زمینه تولید شده، ناقص،ناکامل و تصویرگر تنها گوشههایی از انقلاب است،ولی در ارتباط با دفاع مقدس،فیلم و سریال،زیاد ساخته شده و میشود.با این حال در میان آثار سینمایی و تلویزیونی تولید شده با مضامین دفاع مقدس،به ندرت اثری را میتوان یافت که دچار نقص و کاستی نباشد،زیرا اغلب این نوع تولیدات،که باید “موضوع محور”،”شخصیت محور”و”حادثه محور”باشند،در پردازش دراماتیک،هنری و محتوایی دچار ضعفهای فراوان هستند که علتهای اصلی این اشکالات به ضعف در پژوهش،نقص در ساختار دراماتیک،پردازش تک بعدی شخصیتها،نگاه جانبدارانه به وقایع و رخدادها،عدم وفاداری به تاریخ،ضعف در نگارش فیلمنامه و کارگردانی بازمیگردد.
در این میان دو سنت نادرست که نقش آفتهای فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی را ایفا میکنند، پرداخت نادرست و تکسویه و تکبعدی رخدادها و شخصیتها است.در بسیاری از این آثار،همه چیز از قبل واضح و روشن و پایان داستانها یعنی پیروزی خیر بر شر،عریان است.
در واقع آنچه در این ارتباط روایت میشود،شرح عملیات و پیروزیهای نیروهای خودی است و از نمایش شکستها و یا عملیات ناموفق، خبری نیست و این با واقعیتهای دوران دفاع مقدس که رشادت و ایثار و مقاومت و مقابله با خصم، تنها یک روی آن و شکستها و آسیبها روی دیگر آن بوده است، قرابت ندارد و حتی بارها دیدهایم که چند رزمنده با چند سلاح سبک به جنگ یک ارتش تا دندان مسلح رفته و پیروز و موفق بازگشتهاند. این یعنی دوری از واقعیت و نقص در ساختار درام که لازمه عنصر کشمکش آن،ترسیم و تصویر هر دو روی ماجراست همین معضل و به شکل نامطلوبتر در شخصیت پردازیها و یا شخصیت سازیها نمود بارز دارد.به گونهای که اغلب رزمندگان بهویژه آنها که در مقامهای مهم جبهه و جنگ،حضور داشته و شهیرترند،به صورت تک بعدی و در قالب قدیس به تصویر کشیده شده و میشوند.در حالی که رزمندگان جبههها با هر درجه از عشق و ایمان و عرفان و دلاوری، انسانی از جنس سایر انسانها بوده و درجاتشان بر مبنای ایمان و تقواست و در بهترین تعریف، انسانهای الهی بودهاند،اما آنچه از آنها در بسیاری از فیلمها و سریالها ارائه میشود،قدیسها و موجودات آسمانی است و این با واقعیتهای مقاومت،مغایر است و کسانی که دوران دفاع مقدس را دیده و بهخصوص آنها که در کنار سایر رزمندگان با دشمن جنگیدهاند و نسلهای جوان و نوجوان امروز که آن برههها را درک نکردهاند، وقتی این نوع پرداختها و روایتها را از دوران دفاع مقدس و رزمندگان میبینند،ناباورانه،آنها را مینگرند.
این روزها در سینما و به تازگی در تلویزیون،فیلم و سریال”مجنون” و”پسران حور”به نمایش در آمد… فیلم و سریالی که به دلیل نقص و ضعف و روایتهای جانبدارانه و یکسویه مضامین و محتواها و واقعیتهای تاریخی و هم چنین وجود شخصیتهای تک بعدی و اشکال در وفاداری به تاریخ و پژوهش کامل،ساختار سطحی دراماتیک و شخصیت پردازی ناکامل و از همه ناگوارتر قدیس سازی از کاراکترهای اصلی، نتوانستهاند در کنار آثار خوب و مطرح این نوع سینما قرار بگیرند.
سینمای مقاومت و یا دفاع مقدس مانند کلیت سینمای کشور به تغییرات اساسی در نگاه و نگرش و ساختار و پرداخت و تولید و ارائه نیاز دارد و صد البته این تحول در چارچوب نگاه و هنر و سینمای دولتی/نهادی و فرمایشی رخ نخواهد داد و لازمه تحقق آن داشتن سینمای ملی و مردمی و ضرورت حیات آن،وجود نگرش ملی و مردمی در حاکمیت جامعه است که کشور فاقد آن است.






