هدف حملات هماهنگ و بی سابقه تندرها علیه روحانی چیست؟
- شناسه خبر: 18022
- تاریخ و زمان ارسال: 7 آبان 1404 ساعت 11:55
- منتشرکننده: مدیریت

 گزارش «بشارت نو» از میدانداری تمامعیار تندروها در اهانت به حسن روحانی؛
گزارش «بشارت نو» از میدانداری تمامعیار تندروها در اهانت به حسن روحانی؛
 سیدرضا هاشمی زاده/روزنامه نگار
حملات هماهنگ و بیسابقه جریان رادیکال علیه حسن روحانی ، رئیسجمهور پیشین در مجلس ،محافل سیاسی و رسانه های تندرو ، از فاز انتقادات مرسوم فراتر رفته و وارد مرحلهای از خشونت کلامی سازمانیافته و عملیات روانی تمامعیار شده است. این جدال نه تنها شخصی، بلکه یک نبرد ساختاری است که از یک سو بر سر مشروعیت نهادها (پس از نقد روحانی به مجلس چند درصدی) و از سوی دیگر بر سر بستن مسیر بازگشت اعتدال و انحصار کامل قدرت متمرکز است. در این نبرد نابرابر، نهادهایی چون صداوسیما با کنار گذاشتن نقش ملی، عملاً به ابزار اصلی و ارگان حزبی جناح تندرو تبدیل شدهاند.
 * اوجگیری هتاکی در مجلس و مرگ بر فریدون
 سخنان اخیر روحانی دربارهی فرآیند قانونگذاری و جایگاه مردم در حکمرانی، جرقه حملات را در قلب نهاد قانونگذاری زد. روحانی با لحنی صریح، مشروعیت قوانین را به خواست عمومی پیوند زد و اظهار داشت: “مگر مجلس چند درصد مردم است؟ وقتی ۹۰ درصد جامعه با موضوعی مخالفند، تصویب و تأیید شورای نگهبان هم روح قانون را اصلاح نمیکند. قانونی که روحش فاسد باشد، مشروعیت ندارد.”واکنش تندروها کمسابقه و شدید بود. فضای پرتنش مجلس در ۴ آبان ۱۴۰۴ به اوج رسید و برخی نمایندگان با فریاد “مرگ بر فریدون” (نام خانوادگی اصلی روحانی) او را مورد هتاکی مستقیم قرار دادند. این حرکت نه یک نقد، بلکه تلاشی برای به خشونت کشیدن ادبیات سیاسی و بیاعتبار کردن جایگاه حقوقی رئیسجمهور سابق بود.این حملات، جدالی عمیق بر سر منشأ قدرت را افشا میکند؛ روحانی بر مشروعیت اجتماعی (رأی و خواست اکثریت مردم) تأکید میکند، در حالی که تندروها به تکرار بر مشروعیت حقوقی (تأیید نهادهای نظارتی) اصرار میورزند و منتقدان را با اتهاماتی چون “همصدایی با رسانههای بیگانه” منزوی میکنند.

 * نقش انحصاری صداوسیما در کارزار تخریب
 در کنار هتاکیها و هیاهوهای علنی تعدادی از نمایندگان،بنا به ادعای برخی فعالان سیاسی صداوسیما با کنار گذاشتن نقش ملی و بیطرفانه خود، به بازوی رسانهای جریان تندرو تبدیل شده و زمینه را برای عملیات روانی گسترده فراهم کرده است. همانطور که روحانی پیشتر اشاره کرده بود، صداوسیما با بایکوت کامل سخنان روحانی و در مقابل، برجسته کردن اتهامات سنگین تندروها، عملاً به یک “ارگان حزب پایداری” عمل میکند. این رویکرد انحصاری در راستای راهبرد جریان رادیکال برای بستن کامل فضای رسانهای بر روی گفتمان اعتدال و جلوگیری از هرگونه دفاع از کارنامه دولت گذشته است.رسانههای تندرو با هدف تخریب کامل میراث سیاسی روحانی، به بازخوانی و تشدید اتهاماتی نظیر تشبیه دوران هشتساله دولت او به “بیدولتی شاهان قاجار” و اتهام سنگین “گروگانگیری معیشت” (مدعی شدن استفاده از وضعیت اقتصادی برای پیشبرد اهداف سیاسی) روی آوردهاند تا کارنامه دولت وی را غیرقابل دفاع نشان دهند.
 * تقطیع هدفمند و دلواپسی برای روسیه
 یکی از سیاسیترین ابعاد این حملات، اتهامزنی غیرواقعی درباره سیاست خارجی بود که برای محافظت از سیاست “نگاه به شرق” طراحی شد. محمدباقر قالیباف (رئیس مجلس) صراحتاً روحانی و ظریف را متهم کرد که موضع اخیرشان به “مسیر همکاریهای راهبردی ما با کشور روسیه لطمه زدند.”این اتهام در حالی مطرح شد که روحانی هیچ موضع مستقیمی علیه همکاری با روسیه نگرفته بود. او صرفاً با یادآوری واقعیت تاریخی رأی مثبت روسیه و چین به قطعنامههای ششگانه قبلی شورای امنیت علیه ایران، در حال دفاع از موفقیت دیپلماسی خود در تغییر مناسبات بود. این تقطیع و اتهامزنی، نشاندهنده دلواپسی شدید تندروها برای جلوگیری از هرگونه نقد، حتی در حد بیان واقعیت، به روسیه است.
 *استراتژی حذف جریان موسوم به اعتدال ؟
 به باور برخی فعالان سیاسی ،این میدانداری خشونتآمیز تندروها در نهایت، بخشی از یک “استراتژی حذف نرم” است که ریشه در کینههای سیاسی و شکستهای پیدرپی انتخاباتی (سالهای ۹۲ و ۹۶) دارد. هدف نهایی، تضمین قدرت بلامنازع و پاک کردن هرگونه صدای رقیب از صحنه سیاسی است. این حملات که با هدف بیاعتبار ساختن مشروعیت اجتماعی آغاز شدهاند، در عمل موجب تعمیق شکاف میان حاکمیت و مردم شده و به جای حذف، به چالش کشیدن جدی مشروعیت سیاسی مجموعه نظام سیاسی را به دنبال خواهد داشت.میدان سیاست داخلی کشور مداوما در حال زایش و رویش است و قاعدتا تلاش یک گروه برای حذف رقبا از این عرصه پاسخگوی حل مشکلات و مسائل کشور نیست .







