پروانه های پروبال سوخته؛گردشمع ایستاده با شمیم گلهای آینده!
- شناسه خبر: 18003
- تاریخ و زمان ارسال: 6 آبان 1404 ساعت 11:37
- منتشرکننده: مدیریت

محمدعلی وزیری/عالیجناب عقل عشق ومهر مجمع سیاست و فلسفه واخلاق جناب حجت الاسلام والمسلمین خاتمی در بیت شهید محراب دیدار ودردل دوجانبه با یاران قدیم و جدید داشت به آرامی شنید وبه زیبایی گفت.
مهربه ایران وایرانخواهی ؛ اخلاق و معیشت جامعه؛ نگرانی از حال مام وطن وهم میهمان و انقلاب ؛خشم از کید اجانب که وحدت سرزمینی و تمامیت ارضی را نشانه رفته اند وتاسف از جهل ولجاجت قومی که برشاخه نشسته بن می برند و اخلاق وادب وفتوت درو کرده به سکه سیاهی در بازار مکاره می فروشند در کلامش موج می زد.
ضمن تداوم حمایت ازدولت ودعا برای موفقیت دولت وملت ایران به تعریضی لطیف به بی عملی دولت عدم وفا به عهد پرسم وفاق گفت :
وقتی رئیس جمهورخود رآسا فرماندهی نمی کند کاری از من دعاگو برنمی آید جز نامه نگاری به مقامات عالیه وتذکر به رئیس جمهور؛
ازکلامش اندوهی جانکاه از خسرانهایی که به ملت وارد شده می بارید و برباد رفتن دستاوردها ورکوردهاولطمه بنیانهای نهاده شده در دولت اصلاحات آزارش می داد.
وی تذکر داد که جلسه خودمانی ودیدار ودرد دل است.نه اتخاذ موضع وسخنرانی!
در حاشیه جلسه فرصتی بودجوانان انقلابی صدر نهضت؛ باهم خاطرات رادرعهد شهید محراب ردوبدل کنند میانسالها ومدیران که روزگار امام جمعه فقید را درک کرده از جایگاه رفیع بیت شهید محراب وتحول نوگرایانه ای که امام جمعه محبوب وفقید ایجادکردو بیت را با حفظ صلابت انقلابی پدر به جایگاه مقبولیت ؛محبوبیت وملجا فصل الخطاب شدن درمجادلات وگره گشایی از کارها مبدل کرده یاد نیک می نمودند
ازروزگار خوش وصل گفتندوحسرت فرصتی بود که زوداز دست برفت غصه خوردند.
درتعجبم که فقید سعید چه اشرافی وچه دقت بر درشت و ریز مسایل مختلف داشت ازجایگاه یزد درمعادلات بودجه کشور؛صنعت تجارت وبازار حفظ میراث کهن وگردشگری وتامین آب مردم وزیرساختهاو آموزش وپرورش زیر نگاه دلسوزش بود باورکردنی نیست روانشاد کنجکاوی را به دلیل افت نمره زبان وریاضی دانش آموزان یزدی رسانده و پرسان از فعالیتهای تربیتی آنها بودوتاکید و پیگیر طرحهای آموزشی و تربیتی برای رفع چالشهاداشت.
متحیرم باهمین منابع که به دست حضرات افتاده چگونه هزینه کمک برای حل مشکلات و طرحهای رفع معضلات بخصوص در تعلیم وتربیت رفاه وسلامت معلمان و کارگران را فراهم می نمود
دیدن جوانانی که چشم امید به یادگار دوبیت شریف شهید محراب وبیت بزرگمرد اخلاق و عرفان وفقاهت حضرت خاتمی کبیر رحمه الله علیه دارند جذاب بود
خوشبختانه حجه الاسلام محمد صدوقی هم کسوت میانداری بی ادعا ولی پخته را برتن کرده است.باروی خوش پذیرای نقد و دلگیرها و نقدها بود ناکرده گناه گردن می گرفت تا حال گوینده خوش شود
به عادت حاشیه نگاری به جای گزارش نمی توانم از حاشیه های جلسه بگذرم لذا عرض شود
دراین نشست صمیمی ودیدار غیررسمی مانندهمه جلسات سیاسی رگه های گلایه وتپبدن نبض تفرقه هم دیده می شد.
نکته ای که خاطرم را آزرد پخته نشدن خام ها وتداوم سندرم میکروفن بیقراربود
هنوز نفهمیدم چرا اندکی فکر می کنند رجل سیاسی یعنی انکه حتما بالای مجلس و در دید دوربینها بنشینند و حتما حتما حرف آن هم پر وتکراری وسطحی بزند
غافل از آنکه (آن خشت بود که پرتوان زد نه حرف چون مروارید)
از مدعی موی سفید کرده درآسیاب !سیاست به روالی که نه خود بفهمد ونه حضارکه چه گفت (حیف ) تا عزیز تازه به میدان آمده و عجولانی که هوس سردمداری وعجیب میل دیده شدن دارند
؛خوش آتیه ای بیقراررا هم در جلسه دیدم چون جلسات دگر که اصراربرصدر نشستن و خودنمایی باحرف زدن آن هم با لحن ادبیات کودک و نوجوان داشت.
کاش نگاهی به وقار وسکوت بانوی سیاست یزد می کرد وآرام می گرفت تا پخته شود یاکاش آموخته بود لحن رجل سیاسی (فارغ از زن ومرد) باید فاخر محکم و مستدل باشد.
خداوند روزی بیاید که این درک در جناحهای سیاسی مختلف ایجاد شودکه بدترین میانبر
برای رسیدن به پست ومیز ؛ راه ستاد انتخاباتی نیست ولی رسم بدی شد که از زمان دولت بهاربه روال ناپسند و معمولی مبدل گشت.
به پستها؛ کار مردم وروال حکمرانی درست آسیب زد و پسته های توخالی چون در مقام عمل امدخودرا رسوانمودند.
ودریغا در محضر حضرت فیلسوف سیاسی -رهبر اصلاحات مبتنی بر تمدن وفرهنگـ و در پیشگاه رکن رکین حوزه و دانشگاه حضرت آیه الله معزالدینی که صاحب نبالت اصالت ووزنه علمی است ودر محضر حضار فرهنگمدار کهن دیر اهورایی مهد تمدن و فرهنگ یزد
؛سخنی از فرهنگ و بینش ودانش نبود آنقدر سطح دغدغه ها نازل شده که رویاهای متعالی و چالش های فرهنگی وکنشهای اجتماعی رنگ باخته؛ اخلاق و فضایل کم اقبال گشته است .
بگذریم بهتر!واگذاریم به بعدتر اگر طالبش پیداشد
خدا پیر ما را نگهبان بادا به سلامت بدارد که سلامت آفاق دراوست و پیشترهاخود گفته بود:
استاده ام چو شمع مترسان زآتشم




