ایجاد موازنه در روابط خارجی با غرب، روسیه و چین
- شناسه خبر: 10348
- تاریخ و زمان ارسال: 7 شهریور 1403 ساعت 15:05
- منتشرکننده: بشارت آنلاین
- فریبرز ارغوانی در گفتگو با بشارت نو: قانون اقدام راهبردی بیش از اینکه راهگشایی برای پیشبرد مذاکرات باشد، عمدتا بازتابی از مجادلات داخلی گروه های سیاسی به خصوص دولت و مجلس در آن مقطع زمانی و همچنین واکنشی به ناتوانی کشورهای اروپایی در برآوردن تعهداتشان در زمان خروج آمریکا از برجام بود
- اگر ایران یک نگاه عملگرایانه اتخاذ کند و تصمیم گرفته باشد که مذاکرات جدیدی را شکل دهد، قطعا این قانون می تواند تغییر داده شود. مجلس می تواند به صورت آزمایشی اجرای قانون اقدام راهبردی را برای مدتی متوقف کند
- با توجه به تغییراتی که در فضای سیاسی آمریکا و انتخابات این کشور رخ داده بنظر می رسد که ایران نباید تا نوامبر 2024 صبر کند چراکه حتی تداوم یک روز از تحریم های اقتصادی برای ایران خسارت بار است
- بسیاری تصور می کنند دونالد ترامپ اصلا موافق برجام نیست. این برداشت کاملا اشتباهی است؛ دولت وقت ایالات متحده نیز در دوره ای که در کاخ سفید بود، صحبت از کنار گذاشتن کامل برجام نمی کرد بلکه تلاش می کرد ایران مذاکرات جدیدی را با دولت آمریکا انجام دهد و خواستار در نظرگیری نقش آمریکا در برجام و امتیازات ناشی از آن بود
- ترامپ به دلیل ویژگی های شخصیتی و نگاه تاجر مسلکی که به سیاست خارجی دارد، مذاکره ایران با وی می تواند از جهت سرعت، بهتر باشد
- به وزارت خارجه توصیه می شود در کنار مذاکره با کشورهای غربی، روابط خود را با روسیه و چین تداوم بخشد؛ نباید روسیه و چین به این برداشت برسند که ایران در حال احیای روابط یکجانبه با غرب و در نتیجه کاهش روابط با این دو کشور است
پدرام کمالی / 19 اردیبهشت سال 97 بود که خبری از درون کاخ سفید، مردم جهان را شوکه کرد؛ خروج یکجانبه ایالات متحده آمریکا از برجام یا همان برنامه جامع اقدام مشترک و بازگشت تحریم های فلج کننده که اقتصاد ایران را در اواخر دهه 90 با مخاطرات جدی رو به رو کرد. خروج یکجانبه ترامپ از برجام، اگرچه نتوانست مخالفت شورای امنیت سازمان ملل را علیه ایران، به دلیل اجرای تعهدات برجامی اش، برانگیزد، اما به نظر می رسد فضای سیاسی و اقتصادی داخل کشور را در حالت اختضار فرو برد. انتخابات 1403 نیز متاثر از همین فضا بود. دو رویکرد تقابل با نظام بین الملل و تعامل با جهان بر اساس عزت، حکمت و مصلحت، سرانجام با پیروزی رویکرد دوم به پایان رسید. انتخاب سید عباس عراقچی، به عنوان یکی از پایه گذاران برجام در سال 94، امیدها به احیای این توافق هسته ای را مجدداً زنده کرد. طبیعی است که پس از شش سال از کمای برجام، تلاش برای احیای آن از سوی رئیس جمهور پزشکیان و وزیر امور خارجه، عراقچی، با موانع و مشکلات متعددی رو به رو است. بشارت نو سعی دارد در گفت و گو با یکی از اساتید حوزه روابط بین الملل به بررسی چالش های آینده سیاست خارجی دولت چهاردهم بپردازد.
فریبرز ارغوانی، مدرس روابط بین الملل، دانشیار و عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز است که بشارت نو در این شماره به گفت و گو با وی پرداخته است. در ادامه مشروح گفت و گو را می خوانید:
یکی از مشکلاتی که بنظر می رسد دولت چهاردهم و بخصوص شخص وزیر خارجه برای پیشبرد برنامه ها و وعده های دکتر پزشکیان با آن رو به رو است، بحث تحریم های اقتصادی است. با توجه به وجود قانون راهبردی مجلس که به نوعی مانع تراشی برای مذاکرات محسوب می شود، آیا دولت و وزارت خارجه می تواند با وجود این قانون به احیای برجام یا توافق دیگری که منجر به رفع تحریم ها شود، اقدام نماید؟
قانون اقدام راهبردی مجلس مصوب 1399 در شرایطی به تصویب رسید که هم اوضاع سیاسی در داخل کشور بسیار پیچیده بود و هم به لحاظ بین المللی شرایطی شکل گرفت که ایران را در موقعیت واکنشی در برابر غرب و همچنین کشورهای 5+1 ، که با خروج آمریکا از برجام به 1+4 تبدیل شد، قرار داد. از این جهت قانون اقدام راهبردی بیش از اینکه راهگشایی برای پیشبرد و تقویت موضع ایران در مذاکرات و همچنین مسیری سازنده باشد، عمدتا بازتابی از مجادلات داخلی گروه های سیاسی به خصوص دولت و مجلس در آن مقطع زمانی و همچنین واکنشی به ناتوانی کشورهای اروپایی در ایجاد و برآوردن تعهداتشان در زمان خروج آمریکا از برجام بود؛ در واقع کشورهای اروپایی به ایران قول داده بودند که حتی با خروج ایالات متحده از توافق هسته ای، با تمام وجود تلاش خواهند کرد که تعهدات خود مبنی بر رفع تحریم ها و انتقال منابع پولی و مالی و … را حفظ کنند اما متاسفانه طرف اروپایی تعهدات خود را عملی نکرد. در نتیجه قانون اقدام راهبردی واکنشی در برابر انفعال اروپایی ها بود. در واقع، باید گفت این قانون یک مانع بزرگ حقوقی در برابر مذاکرات احیای برجام و حل مشکل هسته ای است اما به نظر می رسد اگر تصمیم و اراده حاکمیت و شورای عالی امنیت ملی و نهادهای ذیربط برای حل نمودن مذاکرات برجام، موضوع هسته ای و رفع تحریم ها باشد، بنظر نمی رسد که این قانون همچنان مورد تاکید قرار گیرد. به همین دلیل این امکان وجود دارد که این قانون به شکلی تغییر داده شود که مانع مذاکرات پیشرو نباشد. در قانون اقدام راهبردی چند نکته وجود دارد که نکات بسیار مهمی است و عملا خلاف برجام است و باید به آن توجه کرد؛ ابتدا اینکه در این قانون افزایش سطح غنی سازی تا 20 درصد اعلام شده که در برجام سطح حداکثری غنی سازی ایران 5/3 درصد است. دوم اینکه این قانون ذخایر اورانیوم غنی شده ایران را افزایش داده که باز هم این مسئله خلاف برجام است. همچنین در پژوهش های هسته ای بکارگیری سانترفیوژهای R2 و IR6 مورد تاکید قرار گرفته اما در برجام ایران تنها مجاز به استفاده از سانترفیوژهای IR1 می باشد. نکته دیگر آنکه در قانون اقدام راهبردی تاکید شده که دو ماه پس از اجرایی شدن این قانون اگر کشورهای اروپایی و طرفین مذاکرات نسبت به درخواست هایی که در این قانون بیان شده، از جمله رفع تحریم ها و…، اقدام نکنند، ایران ملزم است اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را متوقف کند که این یک مانع است. مانع دیگر آنکه در این قانون تحریم های هسته ای و نظامی و حقوق بشری را در کنار هم قرار داده و این در حالی است که مذاکرات برجام فقط معطوف به تحریم های هسته ای بود. بنابراین اگر بخواهیم واقعیات را بیان نماییم، با این قانون احیای برجام عملا غیرممکن و ناشدنی است؛ چون طرف های غربی به هیچ عنوان شرایط مندرج در قانون اقدام راهبردی مجلس را نخواهند پذیرفت. اما اگر ایران یک نگاه عملگرایانه اتخاذ کند و تصمیم گرفته باشد که مذاکرات جدیدی را برای مسائل دیگری شکل دهد، قطعا این قانون می تواند تغییر داده شود. مجلس شورای اسلامی می تواند به صورت آزمایشی اجرای این قانون را برای مدتی متوقف کند. ایران نیز می تواند از قانون اقدام راهبردی به عنوان یک برگ مذاکراتی استفاده نماید.
نوامبر ۲۰۲۴ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است. با توجه به احتمال پیروزی ترامپ در این انتخابات، پیشنهاد شما به وزارت خارجه چیست؟ آیا باید سیاست صبر استراتژیک را در پیش بگیرد تا منتظر نتیجه انتخابات ایالات متحده باشد یا باید فرآیند مذاکره با غرب را در پیش گرفته و پیش از انتخابات آمریکا به توافق برسد؟
برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته اساسی توجه داشت. از زمانی که کامالا هریس به عنوان نامزد دموکرات ها معرفی شد، نظرسنجی های موجود نشان داده است که پیروزی قریب الوقوعی که در زمان رقابت بایدن و ترامپ برای کاندیدای حزب جمهوری خواه وجود داشت در حال حاضر امکانپذیر نیست و شانس دو طرف به یک میزان رسیده است. تا پیش از کاندیداتوری هریس در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا عقلانیت ایجاب می کرد که ایران در مواجهه با این انتخابات با دو سناریو پیش برود. سناریوی اول این است که اگر ایران با دولت بایدن به توافق می رسید، با توجه به امکان حضور مجدد ترامپ در کاخ سفید، احتمال اینکه وی از اجرای توافق امضا شده توسط دولت بایدن جلوگیری کند، وجود داشت و طبیعتاً ایران نیز باید صبر می کرد تا مستقیماً با دولت جدید آمریکا یعنی دولت ترامپ مذاکره نماید؛ اما سناریوی دوم این بود که با دولت فعلی آمریکا مذاکره کنیم و به توافق برسیم و زمانی هم که ترامپ پیروز شد، ابتدا ایران باید امتیاز جدیدی بدهد و مجددا باید مذاکرات را با ترامپ انجام و توافق جدیدی را شکل دهد که این سناریو دوم یک مقدار غیرمعقول به نظر می آید. در حال حاضر با توجه به تغییراتی که در فضای سیاسی آمریکا و انتخابات این کشور رخ داده بنظر می رسد که ایران نباید تا نوامبر 2024 صبر کند چراکه حتی تداوم یک روز از تحریم های اقتصادی برای ایران خسارت بار است. دولت ایران نباید خود را منتظر نتایج انتخابات آمریکا بگذارد. بنابراین در گام نخست، وزیر امور خارجه باید تلاش کند تا تنش های جدید بین ایران و آمریکا در موضوعات مختلف شکل نگیرد و در گام دوم با احیای روابط با کشورهای اروپایی، آنها را ترغیب کند تا آمریکایی ها را به شرکت در مذاکرات مجاب کنند. نکته ای که باید مدنظر قرار داد این است که طرف آمریکایی هم در حال حاضر به مانند گذشته تمایلی برای مذاکرات ندارد اما وزارت خارجه دولت چهاردهم می تواند با برنامه ریزی، مجددا فضای مذاکره را فراهم نماید. نکته مهمی که باید به آن توجه داشت آن است اگر که ما مذاکرات را شروع کنیم لزوما تا نوامبر 2024 به نتیجه نخواهیم رسید ولی مهمترین فایده مذاکرات در این بازه زمانی، آن است اگر کامالا هریس در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شود ما زمان را از دست ندادیم و می توانیم در دوره جدید هم به مذاکرات ادامه دهیم. از طرفی اگر ترامپ هم در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شود، وزارت خارجه می تواند این مذاکرات را به دولت جدید نیز مرتبط سازد و به مذاکرات ادامه دهد. نکته ای که باید به آن توجه کرد این است، بسیاری تصور می کنند دونالد ترامپ اصلا موافق برجام نیست. این برداشت کاملا اشتباهی است؛ دولت وقت ایالات متحده نیز در دوره ای که در کاخ سفید بود، صحبت از کنار گذاشتن کامل برجام نمی کرد بلکه تلاش می کرد ایران مذاکرات جدیدی را با دولت آمریکا انجام دهد و خواستار در نظرگیری نقش آمریکا در برجام و امتیازات ناشی از آن بود. در واقع، استدلال آمریکایی ها این بود که تمام مزایای ناشی از برجام تماماً در اختیار کشورهای اروپایی، روسیه و چین قرار دارد و آمریکا از آن بی بهره است بنابراین آمدن دونالد ترامپ در آمریکا هرگز به معنای توقف کامل مذاکرات و بازگشت آمریکا به تخاصم در این حوزه نیست بلکه با آنها نیز می توان از موضع عزت، حکمت و مصلحت در مقام مذاکره قرار گرفت اما مذاکره با جمهوری خواهان نسبت به مذاکره با دموکرات ها از پیچیدگی های خاص خود برخوردار است.
در صورت پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا آیا باید منتظر رفتار و اقدام مشابه این کشور در قبال ایران مانند دوران ریاست جمهوری روحانی باشیم یا اینکه سیاست ترامپ در قبال ایران متفاوت خواهد بود. بطور کلی پیشنهاد شما به وزارت خارجه در صورت پیروزی ترامپ چیست؟
ترامپ تحت تاثیر ویژگی های شخصیتی و پایگاه طبقاتی و حزبی، قطعا با دموکرات ها تفاوت دارد اما در بحث سیاست خارجی دموکرات ها به مراتب پیچیدگی های بیشتری نسبت به جمهوری خواهان دارند. به این دلیل که دموکرات ها در سیاست خارجی چند ویژگی مهم دارند. اولا سعی می کنند تصمیمات سیاست خارجی خود را با رایزنی های داخلی و توافق های درونی به خصوص در کاخ سفید، وزارت امور خارجه، وزارت دفاع و نهادهای امنیتی اتخاذ نمایند. همین مسئله رسیدن به توافق را سخت تر و پیچیده تر می کند. دوما به شدت به توصیه ها و رایزنی های چند جانبه با نهادهای بین المللی و متحدان اروپایی خود پایبند هستند و سعی می کنند تصمیمات سیاست خارجی خود را که متوجه نظم بین الملل است، به سمت توافق سازی جمعی با متحدان خود سوق دهند و همین مسئله مذاکرات را طولانی تر می کند. اما ترامپ به دلیل ویژگی های شخصیتی و نگاه تاجر مسلکی که به سیاست خارجی دارد، مذاکره ایران با وی می تواند از جهت سرعت، بهتر باشد منتها ویژگی منفی جمهوری خواهان این است که انعطاف کمتری را از خود نشان می دهند و بیشتر به دنبال گرفتن امتیازاتی هستند که برای افکار عمومی جامعه آمریکا کاربرد دارد و این مسئله می تواند کار را سخت تر کند. پیشنهادی که می توان به وزارت خارجه داد این است که ایران به هیچ عنوان بحث مذاکرات را حتی با در نظر گرفتن احتمال پیروزی ترامپ متوقف نکند. این امکان وجود دارد ایران در مذاکره با ترامپ بتواند امتیاز بگیرد به این دلیل که ترامپ به شدت بر روی داشتن کارت هایی که قابل ارائه به افکار عمومی داخل آمریکا باشد و نشان بدهد که می تواند در سیاست خارجی در مقایسه با دموکرات ها موفق تر عمل کند، اصرار دارد و این زمینه می تواند کمک کند تا مذاکرات در دوره ترامپ نیز به نتیجه برسد.
تقویت روابط با کشورهای همسایه را تا چه اندازه در سیاست خارجی دولت چهاردهم برای مهار احتمالی فشارهای خارجی در صورت پیروزی احتمالی ترامپ موثر می دانید؟ آیا در صورت پیروزی ترامپ میتوان انتظار رفتار مستقلی از سوی کشورهای همسایه به خصوص کشورهای عربی در قبال دولت چهاردهم داشت؟
یکی از ضعف های روحانی این بود که دولت با قرار دادن تمام ابزارهای سیاست خارجی در سبد برجام، به محیط عملکردی این توافق توجه نکرد. برنامه جامع اقدام مشترک میان ایران و 5+1 دارای دو محیط بود. محیط اول، محیط متمرکز بر برجام یا همان مذاکرات بود و محیط دوم، محیطی است که قرار بود برجام در آن اجرا شود. مهمترین نقدی که می توان به سیاست خارجی روحانی وارد کرد آن است که دولت نسبت به محیط اجرای برجام بی توجه بود و همین عامل سبب شد که همسایگان ایران، کشورهای عربی و اسرائیل با رایزنی و اقدامات متعدد در روند اجرای برجام اختلال ایجاد کنند. در آن مقطع با توجه به شرایط منطقه ای، امضای برجام این پیام را به کشورهای همسایه داشت که ایران در پرتو این مذاکرات تبدیل به بازیگری می شود که منابع مالی خود را افزایش داده و در نتیجه کنشگری و دخالتش در منطقه افزایش می یابد. بدون اینکه دولت اوباما تعهدات مشخصی به کشورهای منطقه برای جلوگیری از این اقدامات بدهد. بنابراین به نظر می رسد مجموعه دستگاه های تصمیم گیر در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران باید دو اقدام انجام دهند. نخست، در دولت چهاردهم باید توسعه روابط با همسایگان در دستور کار قرار بگیرد و به موازات مذاکراتی که با غرب صورت می گیرد، روابط ایران با کشورهای منطقه به خصوص کشورهای اثرگذار مانند عربستان، ترکیه و مصر احیا شود. دوم سطح تصور تهدیدی که از ایران در منطقه وجود دارد، کاهش یابد و تا جای ممکن ایران وارد تنش های جدیدی در منطقه نشود. به عنوان نمونه، ایران نباید وارد تنش هایی که اسرائیل تلاش دارد ایران را در آن قرار دهد، وارد شود. با اجرای این سیاست و همچنین اجرای برجام این تصور در بین کشورهای همسایه به وجود خواهد آمد که ایران کشور تهدید کننده نظم منطقه ای نیست و در نتیجه هر گونه توافق ایران با غرب نیز به نفع تمام منطقه و به نفع ثبات در تمام منطقه خواهد بود. همچنین به وزارت خارجه توصیه می شود در کنار مذاکره با کشورهای غربی، روابط خود را با روسیه و چین تداوم بخشد؛ نباید روسیه و چین به این برداشت برسند که ایران در حال احیای روابط یکجانبه با غرب و در نتیجه کاهش روابط با این دو کشور است. این مسئله باعث خواهد شد روسیه و چین نیز با ایران همراه شده و برای جلب نظر ایران در موضوعاتی که مرتبط با منافع ملی شان است، تلاش بیشتری کنند. ایران باید سعی کند از موازنه روابط میان شرق و غرب به نفع خود استفاده کند و با ایجاد رقابت میان آنها حداکثر منافع ملی خودش را ارتقا دهد.