ضرورت تغییر نگاه مخاطب به تئاتر عروسکی بزرگسال با فرهنگسازی
- شناسه خبر: 3642
- تاریخ و زمان ارسال: 18 آذر 1402 ساعت 0:23
- منتشرکننده: مدیریت

به گزارش ایلنا، تئاتر امروز را نمیتوان آنطور که در گذشته مورد توجه بوده، دستهبندی کرد. در دنیای امروز با وجود اهمیت هموارهی قواعد و هنر کلاسیک و تاکید بر آنها، مرزی میان هنرها و حتی سبکها و گونهها وجود ندارد. میتوان گفت هنر در دنیای امروز حد و مرزی ندارد و تئاتر هم از این قاعده مستثنی نیست. اما در این دنیای مدرن و بیمرز تئاتر عروسکی همواره سبک و سیاقی مهم و با اهمیت است که در کشورهای مختلف همچنان مورد توجه است و هرساله شاهد آثار بدیعی در این سبک و سیاق هستیم. تئاتر عروسکی در ایران نیز گونهای مورد توجه است و افراد مستعدی در این زمینه فعالیت میکنند. جشنواره تئاتر عروسکی تهران مبارک نیز یکی از رویدادهای تخصصی است که هر سال در تهران و برخی دیگر از شهرها برگزار میشود. نوزدهمین دوره این رویداد هشتم تا هفدهم تیر به دبیری هادی حجازیفر در تهران برگزار شد. با این توضیح که هادی حجازیفر که حال در زمینه سینما و تلویزیون نیز فعال است، خود در رشته تئاتر عروسکی تحصیل کرده و آثار موفقی را در این سبک و سیاق روی صحنه برده است
«مامان» به نویسندگی و کارگردانی الهام سلجمحمودی یکی از آثار شرکت کرده در نوزدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران مبارک است که در سالن چهارسو واقع در تئاتر شهر روی صحنه رفت.
ایلنا با الهام سلجمحمودی نویسنده کارگردان نمایش «مامان» گفتگویی انجام داده که متن آن را در زیرمی خوانید:
به عنوان نویسنده و کارگردان اثر کمی درباره قصه آن توضیح دهید.
ما در نمایش «مامان» قصهای خیلی ساده را روایت میکنیم. این قصه از دغدغهای برگرفته شده که این روزها یا این سالها برای ما بخصوص هم سن و سالهای من همواره وجود داشته است. مسئله اصلی قصه ما بحث نگهداری از سالمندان است. ما یک مادر سالمند و پسرش را داریم که باهم زندگی میکنند. من به واسطه نگارش نمایش «مامان» و اجرای آن، میخواستم این موضوع را اول برای خودم، بعد برای گروهم و سپس در یک اشل و ابعاد بزرگتر برای مخاطبان به چالش بکشم.
معمولا آنچه اغلب با این مضمون دیده و شنیدهایم درباره قواعد نگهداری و تربیت فرزندان توسط والدین بوده. حال شما از منظری دیگر ماجرا را نگریستهاید و زندگی سالمندان و مشکلات اجتماعی آنها و خانوادههایشان را مورد توجه قرار دادهاید.
البته در نمایش و متن آن، نه لزوما سالمندان؛ بلکه باید بگوییم و پدر و مادرها را مد نظر داشتهایم. ما با پدر و مادرهایی مواجهیم که فرزندانشان به نوعی بزرگ شدهاند و سراغ زندگی خودشان رفتهاند. چنین پدر و مادرهایی فصل جدیدی از زندگی خودشان را تجربه کردهاند یا میکنند؛ که این روند جدید مشکلات و مسائلی را در بر دارد. در خیلی از موارد میبینیم که پدر و مادرها همه زندگیشان را صرف فرزندانشان کردهاند. چنین افرادی زمانی که به سالمندی و پیری میرسند به نوعی دچار بحران میشوند و این رویه قاعدتا چیز جدیدی نیست.
و شما در نوع روایت کجای ماجرا قرار دارید؟
من سعی کردهام در قصه اثر قضاوتی نکنم و صرفا روایتگر باشم تا به این ترتیب هر مخاطب به اندازه خودش و با توجه به زندگی و خاطرات خودش به پاسخ یا راهحلی برسد.
آن راهحل چه میتواند باشد؟
البته باید بگویم در رابطه با نگهداری از والدین و سالمندان راهحلی وجود ندارد و آنچه مطرح است بحث «انتخاب» است. هر فرد با توجه به انتخابی که دارد، باقی مسیرش را طی میکند و هرآنچه در زندگیاش رخ میدهد به انتخابی که قبلا داشته، ربط خواهد داشت. باید گفت نوع و چگونگی انتخاب هر فرد برای هیچکس قابل قضاوت کردن نیست؛ چون هیچ دو نفری شرایط یکسان ندارند تا بر آن اساس ادامه دهند.
هنرمند تا چه حد باید بر اساس اتفاقات و چالشهای پیرامونش بنویسد و بسازد و خلق کند؟
به هرحال همه افراد جامعه دغدغههایی دارند و باید آنها را محترم برشمرد. باید این موضوع را در نظر داشت که آن دغدغهها در هر فرد، براساس نوع زیست و تجارب شخصی ایجاد میشوند. حال در این میان هنرمندان برای بیان دغدغههایشان ابزار در اختیار دارند. به نظرم ما هم اگر توانستهایم با موضوع سالمندان و نگهداری از والدین، اثری را روی صحنه ببریم و آن اثر مورد توجه قرار گرفته، دلیلش درک مخاطب است.. معمولا موضوعات انسانی پیرامونم همواره برایم اهمیت داشتهاند و در من چالش و دغدغه ایجاد کردهاند.
از تکنیکهای اجرایی و نحوه حرکت دادن عروسکها در اثر بگویید. انتخاب شیوهای که اتخاذ کردهاید بر چه اساس بوده است. این سوال از این جهت مطرح میشود که کیفیت ساخت عروسکهایتان بالاست. چقدر این موضوع برایتان اهمیت داشته است؟
اینکه کیفیت ساخت عروسکها را بالا میدانید، نظر لطف شماست. به هرحال ما آزمون و خطاهای زیادی داشتیم. از آنجایی که در ابتدا یک ایده داشتیم و میخواستیم به آن ایده نزدیک شویم، به بررسی تکنیکهای مختلف پرداختیم تا در نهایت به تکنیک فعلی رسیدیم. در شیوهای که به کار گرفتهایم دستهای عروسک دستهای بازیگر است. استفاده از دستها در انتقال حس برایم بسیار مهم بود. من اصرار داشتم عروسکها هرکدام توسط یک عروسکگردان حرکت داده شود. در ادامه این تاکید و خواسته بود که خانم رویا ناصری طراح عروسکهای ما به این تکنیک رسید که دست فردی دیگر، سر عروسک را نگه ندارد و سر به گردن وصل شود. در واقع نیاز نمایش ما بود که باعث شد این تکنیک حاصل شود. درباره عروسک کوچکی که در اثر دنبال چالشهای زندگی است هم اصرار داشتم که مخاطب پشت عروسک را ببیند و اصلا نمای روبروی آن، روی صحنه دیده نشود.
این پشت به صحنه بودن عروسک در نوع اجرا مشکل ساز نبود؟
اتفاقا دشواری کار عروسکگردانهای ما از همین جا شروع شد. چون اصولا عروسکها همیشه رو به تماشاگران هستند و عروسکگردان پشت آن قرار میگیرد. در کار ما این روال برعکس بود. یعنی ما عروسگردان را داریم و عروسکی که پشت به تماشاگران است. ما به فراخور نمایش به چنین تکنیک و چینشی نیاز داشتیم. بدن عروسکها کاملا فرم بدن انسان را دارا هستند. درباره صورت آنها هم میتوان گفت، شمایلی از چهرهپردازی شخصیتهایی که میخواستم را دارند.
یک عروسک را چند عروسک گردان باید بگردانند قاعدهای وجود دارد یا اینکه تصمیم درباره تکنیکها و نوع اجرا به عهده کارگردان و طراح است؟
معمولا برای حرکت دادن هر عروسک دو عروسکگردان میخواهیم؛ مگر اینکه استثنایی وجود داشته باشد، مانند شیوه ساخت و به کارگیری تکنیکی که در نمایش «مامان» به آن رسیدیم. اگر هم دقت کنیم میبینیم که معمولا برای حرکت دادن عروسکی در یک نمایش از دو عروسکگردان بهره گرفته میشود. ما در واقع از یک عروسکگردان استفاده کردیم.
عموما مخاطبان عام تصور میکنند یک اثر عروسکی صرفا به رده سنی خاصی اختصاص دارد. این فرهنگ طی چند سال گذشته تا چه حد بهبود یافته؟
بله اینطور جا افتاده که نمایش عروسکی به کودکان و نوجوانان اختصاص دارد. برای اصلاح چنین نگرشی به فرهنگسازی نیاز است. برای حل این موضوع به تولید و اجرای مستمر نمایشهای عروسکی بزرگسال نیاز داریم. اینکه ما هر چند سال یک بار نمایشی عروسکی برای رده بزرگسالان را روی صحنه ببریم و اثر در خاطرهها بماند و سپس دوباره مدتی تولید و اجرا نداشته باشیم تا مجددا موقعیت فراهم شود، فرهنگسازی نیست! چنین روند منقطعی هرگز به فرهنگسازی در مردم و مخاطبان منجر نخواهد شد. البته مخاطبان حرفهای میدانند که تئاتر عروسکی بزرگسال به چه معناست؛ اما این نگرش در فرهنگ عمومی ما جا نیفتاده است. پس با این حساب موضوع مهم برای رفع چنین معضلی تولید و اجرای مداوم مستمر آثار عروسکی بزرگسال است؛ تا در نهایت آن نگاه اشتباهی که وجود دارد، تغییر کند. ما در این زمینه به کمک رسانهها نیاز بسیار داریم. در حال حاضر ما تنها نمایش عروسکی بزرگسال را داریم که در تهران روی صحنه است. به نظرم ما برای دیده شدن بیشتر به کمک شما رسانهها نیاز داریم تا مخاطبان بدانند اثر ما ویژه کودک نیست و برای بزرگسالان طراحی و تولید شده و به مرحله اجرا رسیده است. آنها باید بدانند ما با استفاده از دنیای عروسکها میتوانیم برای بزرگسالان هم حرفی برای گفتن داشته باشیم.
اداره کل هنرهای نمایشی و وزارت ارشاد به چه شکل میتوانند از تئاتر عروسکی حمایت کنند؟
متولیان میتوانند با اختصاص یک سالن برای اجرای نمایشهای عروسکی بزرگسال علاوه بر توجه به تئاتر عروسکی برای جذب بزرگسالان به تئاتر از این گونه نمایشی حمایت کنند. وجود چنین سالنی با حداقل یک سانس اجرا هم میتواند کمک کننده باشد. به این واسطه بچههای فعال عرصه عروسکی که به تولید اثر مشغول هستند، میدانند مکانی وجود دارد که کارشان را به مخاطبان عرضه کنند. این رویه و انجام آن یعنی حرکتی در راستای حمایت از تولید تئاتر عروسکی.
بازخورد مخاطبان را تا امروز چگونه دیدهاید؟
من بازخورد مخاطبان را تا به امروز مثبت دیدهام. نظرهای آنها را در بخش پیامهای سایت تیوال دنبال میکنم و صحبتهایشان را در فضای مجازی میشنوم. تماشاگران پس از اجرا هم نظر میدهند. بر اساس همه اینها به نظرم مخاطبان با اثر ارتباط عاطفی برقرار میکنند. نمایش هم در عین سادگی و بدون پیچیدگی خاصی حرفش را میزند و همین موضوع باعث شده مخاطبان با اثر ارتباط برقرار کنند؛ لذا ما این ارتباط را مدیون موضوع اثر هستیم.
ایدهآل شما برای بهبود وضعیت تئاتر عروسکی که مستعدان و مخاطبان زیادی دارد، چیست؟
آرزوی قلبیام این است که مخاطب با نمایش عروسکی بزرگسال آشتی کند. این رشته فارغ التحصیلان زیادی دارد و کارشناسان زیادی در این زمینه فعالیت میکنند. کلا تئاتر عروسکی حرفهای زیادی برای گفتن دارد. درباره جشنواره بین المللی سال آینده هم باید بگویم که اگر مقدمات برگزاری این رویداد فراهم بشود من و اعضای گروه هم دوستی داریم در آن سهمی داشته باشیم.
اگر ناگفتهای مانده دربارهاش توضیح دهید.
دلم میخواهد از مادرم تشکر کنم، به این دلیل که کمک کرد نمایش «مامان» خلق شود. از دیگر اعضای گروه نیز تشکر میکنم .🔴 منتشر شده در شماره 3243 روزنامه بشارت نو مورخ 1402/09/18