مشارکت یا تحریم ؛ کدام استدلال درست است ؟
- شناسه خبر: 9241
- تاریخ و زمان ارسال: 13 تیر 1403 ساعت 18:01
- منتشرکننده: بشارت آنلاین
رامین قربانپور
برخلاف نظرات برخی از تندروها، اکثر آنهایی که در این انتخابات مشارکت نکرده اند نیز دل در گرو ایرانی آباد و آزاد و توسعه یافته دارند و آنهایی که در انتخابات با هدف جلوگیری از قدرت گرفتن تندروها و ترس از به مخاطره افتادن حیات اجتماعی و سیاسی مردمان این سرزمین و منافع عمومی مشارکت نموده اند نیز همینطور. اما تفاوت در روش مشارکت آنان در مناسبات امروز سیاسی کشور است.
مختصات وضعیت سیاسی امروز به گونهای است که امکان ابراز نظر و عقیده و همچنین بیان بی هزینه ادله به کسانی که موافق مشارکت در انتخابات نیستند نداده و این درحالی است که جریان مخالف مشارکت به مدد رسانههایی که عموما خارج از کشور فعالیت میکنند نیز توانسته اند با ایجاد شرم حضور و ضد اخلاقیکردن رای دادن، مشارکتکنندگان را درمضیقه قضاوت اخلاقی قرار دهند چراکه رسانه هایی مانند ایراناینترنشنال با بیان مسایلی مانند «رای دادن خیانت است» یا «رای دادن پشت کردن به مطالبات شهروندان معترض جنبش زن زندگی آزادی است» و یا «رای دادن مشروعیت دادن به خشونت است».. باری را روی امر آزادانه انتخاب کردن اضافه کرده است. هر دو سوی ماجرا « انتخاب آزادانه » را به چالش میکشند.
مگر مطالبه عمده منتقدان و معترضان جامعه آزاد و نهاد قدرت معتقد به آزادی نیست؟ جامعه ای که همگان بتوانند به آنچه اعتقاد دارند و آنچه باور و حقیقت قلمداد میکنند را ابراز کنند؟
تاریخ مبارزات آزادیخواهانه در این کشور نشان داده که بزرگمردان و شیرزنان آزادیخواه این سرزمین به دنبال تحقق عدالت قانونمداری و همچنین آزادی در همه وجوه آن بوده اند نه آزادی برای من و یا آزادی با تشخیص من.
همه میدانند که شیشه را با دستمال کثیف نمیتوان پاک کرد با تحریف افکارو سمت و سو دادن های غیر منطقی و تکنیکنهای رسانهای نمیتوان دموکراسی را آورد. رویه آن هم هم بیاید محتوایش نخواهد آمد. با این روشها حتی مبارزه برای دموکراسی را هم نمیتوان توجیه نمود.
احساس و شور و هیجان درست است که مبنای انسانی دارد اما اگر در چهارچوب عقل قرار نگیرد چیزی جز خسارت به بار نخواهد آورد. کنش سیاسی مبتنی بر عقل سیاسی است که می تواند راهگشا باشد.
هیچ حجت و دلیلی وجود ندارد که تحریم و یا مشارکت در انتخابات به خودی خود یک فضیلت باشد. آنچه این کنش سیاسی را به یک امر اخلاقی تبدیل میکند سودای پس پشت آن و کیفیت محقق کردن آن است.
از این حیث همه آنهایی که با نیت کمک به ایران و ایرانیان دست به عمل سیاسی زدهاند چه تحریم کننده باشند و چه مشارکت کننده شایسته لعن و نفرین و کینهتوزی نیستند.
من و بسیاری از همفکران من میخواهند از طریق مجرای باریک به وجود آمده راهی برای حفاظت از دستاوردهای جامعه مدنی و اعتراضات و دستاوردهای آن بوجود آورند. و باممانعت از شکلگیری تراژدیهایی که میتواند در وسعتی بیشتر تکرار شود راه ناهموار رسیدن به جامعه ای دموکراتیکتر فراهم آید.
این هرگز خیانت نیست بلکه تقلایی برای کم هزینه کردن کنشهای اجتماعی است. نباید احساس های بی منطق، خواستهای تاریخی ما و مطالبات و فلسفه مبارزات آزادی خواهانه تاریخی ما را به امری ناشی از کینه و ناراحتی تقلیل دهد.ما موظف به حصول نتیجه ایم نه فقط اقدام.
پس باید بیاموزیم که همه انهایی که با ما در یک رویای خوب شریک هستند می توانند هنرزمان واقعی ما باشند.
یکی از دلایل ارایه شده از سوی تحریم کنندگان انتخابات این است که حاکمیت مشروعیت خود را از دست بدهد و فشار جهانی برای پاسخگو کردن حکومت را فراهم اورد. اما این استدلال بظاهر منطقی از مرور تاریخ معاصر و تجربیات جهانی با خدشه مواجه می شود. کدام حکومت به دلیل بی توجهی به حقوق بشر و یا استبداد و اقتدار طلبی از طریق سازمان ملل و یا کشورهای عضو این سازمان برکنار شده و یا سقوط کرده است اگر نبود مشروعیت و زورگویی و تحجر عامل از بین رفتن استبداد به وسیله وجدان جهانی و سازمانهای بین الملی ست چرا متهجرترین ها هنوز حکومت میکنند. آیا طالبان مشروعیت دارد؟ یا قذافی داشت و صدام و حسین چطور؟
جهان بر مدار منفعت موضع می گیرد نه بر اساس رویاهای ملت ها. از دیگر سو دموکراسی محصول یکبنگاه زودبازده نیست بلکه یک تجربه زیسته جمعی است با شکستها و پیروزی ها…
پس باید بر اهمیت گامهای کوتاه اما مستمر تاکید کرده و نبض آن را کند نکرد. تاریخ جهان و تجربه جهانی هم چنین میگوید. لذا بی هیچ تردیدی حمایت از پزشکیان و نفی رقیبش یک امکان مهم است حتی برای طرح مباحث حول حقوق بشر و دموکراسی .
این امکان بعد از آن اعتراض یعنی عدم مشارکت، حتی قدرتی دوچندان به جامعه مطالبهگر و در عین حال مظلوم ما میبخشد لذا امروز وقت توافق است همان چیزی که معنای دموکراسی هم هست یعنی توافق بر سر بودن کنار هم و برای هم و برای ایران.