منتقدان تسخیر سفارت آمریکا همان ضدامپریالیست های دیروز هستند!
- شناسه خبر: 11575
- تاریخ و زمان ارسال: 13 آبان 1403 ساعت 13:08
- منتشرکننده: بشارت آنلاین
برخی مدعی نقش مخرب تسخیر سفارت آمریکا بر گفتمان انقلاب اسلامی هستند که بنابر شواهد و قرائن موجود، با واقعیت های تاریخ ایران همخوانی ندارد. از زمان کودتای 28 مرداد 1332، مسبب تمام بدبختی هایی که ملت ایران پس تسلط دیکتاتوری سیاه پهلوی در این کشور متحمل شدند، ایالات متحده آمریکا است.
بعد از جریاناتی که در سال 1342 رخ داد، بسیاری از نیروهای جوان که آمریکا را عامل کشتار و سرکوب مردم می دیدند به سمت مبارزه مسلحانه حرکت کردند. لذا اگر قرار باشد که سخن از آمریکاستیزی رادیکال به میان بیاید، سرآغاز آن از سال 42 است که برخی مستشاران آمریکایی در ایران ترور می شدند.
تعداد قابل توجهی از روشنفکران آن زمان که با حکومت شاه مبارزه می کردند، به نیت اینکه حکومت پهلوی، حکومتی آمریکایی است با جریان انقلاب اسلامی همراه شدند و معتقدند بودند جریان آمریکاستیزی است که می تواند دولت شاه که یک دولت آمریکایی بود را ساقط کند.
باید ریشه استکبارستیزی را سال 42 به بعد جستجو کرد. حتی آن دسته از روشنفکران که معتقد به مبارزه مسلحانه نبودند نیز با تمام وجود با آمریکا و دخالت این کشور در امور ایران مخالف بودند.
منتقدان تسخیر سفارت آمریکا به دلیل اینکه هزینه انتقاد از امام سنگین است، پیکان حمله را بسوی دانشجویان خط امامی گرفته اند. بسیاری از دانشجویانی که در واقعه 13 آبان نقش کلیدی داشتند به واسطه وقایع سال 88 مغضوب حکومت واقع شدند؛ بنابراین انتقاد از آنان هزینه ای برای انتقادکنندگان نخواهد داشت.
مسئله تسخیر سفارت شوروی در جریاناتی از مجموعه دانشجویان مسلمان آن موقع وجود داشت. انگیزه آنها ایجاد یک جریان ضد کمونیستی بود که داعیه اسلام خواهی داشتند. مثلاً آقای احمدی نژاد یکی از افرادی بود که چنین مباحثی را به وجود آوردند.
حتی در صورتی که دانشجویان خط امامی اقدام به تسخیر لانه جاسوسی نمی کردند، مردم به روش های دیگری و خشمگینانه علیه آمریکا اقدام می کردند.
در دوره ریاست جمهوری ریگان که به نوعی پیروزی خود در انتخابات را مدیون مسئله گروگانگیری می دانست، تلاش برای برقراری اتباط میان ایران و آمریکا صورت گرفت و حتی مرحوم آیت الله هاشمی نیز از این مسئله استقبال کرد. اما در آن زمان جریان چپی که امروز طرفدار برقراری روابط دوستانه با آمریکاست، مانع از این مسئله شدند و باعث شد تا مرحوم هاشمی را از تلاش برای برقراری رابطه با آمریکا پشیمان کنند.
پدرام کمالی/ محمد محمد نعیمی پور؛ دانشجوی پیرو خط امام سال ۱۳۵8 و یکی از تسخیر کنندگان سفارت آمریکا: برخی منتقدان اشغال سفارت، در دوره ای به شدت تمایلات ضد امپریالیستی داشتند و در حال حاضر مواضعی خلاف دیدگاه های گذشته شان می گیرند. واقعیت این است که در شرایط نابسامان کشور در ابتدای پیروزی انقلاب و در شرایطی که آمریکا، شاه را به داخل کشورش راه داده بود، با مرور واقعه 28 مرداد که در آن زمان ابتدا شاه به ایتالیا رفت و سپس با کمک آمریکایی ها به ایران بازگشت، جو کشور به شدت ملتهب و ضدآمریکایی بود.
انقلاب اسلامی ایران در دل تاریخ خود نقاط عطف فراوانی دارد که یکی از آنها ماجرای اشغال سفارت است. اشغال سفارت آمریکا یا تسخیر لانه جاسوسی یکی از بحث-برانگیزترین مسائلی است که در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در 13 آبان 1358 رخ داد. بحران 444 روزه گروگانگیری کارمندان سفارت آمریکا و مسائلی از این دست، همواره ذهن مورخان، خبرنگاران و دانشگاهیان را نسبت به چرایی اشغال سفارت و ایجاد بحران گروگانگیری مشغول می سازد. رسانه های گوناگون از طیف های سیاسی مختلف هرکدام به نحوی به بررسی ابعاد این موضوع پرداخته اند آنقدر که وقتی در اینترنت کلمه اشغال سفارت را سرچ کنیم، گفتگو، یادداشت و مطالب بسیاری در تایید، رد و حتی نقل این واقعه تاریخی می بینیم. بشارت نو نیز ضمن درنظر گرفتن همه این تحلیل ها و مطالب، در این شماره تلاش کرده تا از منظری دیگری به این موضوع بپردازد.
برخی چهره های سیاسی که در جرگه منتقدان تسخیر سفارت قرار دارند، معتقدند اشغال سفارت آمریکا، سرآغاز شروع آمریکاستیزی رادیکال در گفتمان انقلاب اسلامی بوده است و حرکت دانشجویان خط امامی در 13 آبان 58 را حرکتی احساسی بدون در نظر گرفتن عواقب سیاسی و بین المللی آن می دانند. از دیگر شبهاتی که در رسانه های غیررسمی در خصوص تسخیر سفارت آمریکا دیده می شود، پرسش در خصوص عدم اشغال سفارت شوروی است! آیا واقعه تسخیر لانه جاسوسی باعث تسلط گفتمان آمریکاستیزی بر نظام فکری جمهوری اسلامی شده است؟ آیا با توجه به سیاست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر عدم وابستگی به شرق و غرب، ضرورتی برای تسخیر سفارت شوروی نیز در آن زمان احساس نمیشد؟ اینها سوالاتی بود که بشارت نو در گفتگو با محمد نعیمی پور، به عنوان یکی از دانشجویان موثری که در ماجرای اشغال لانه جاسوسی و وقوع انقلاب دوم نقش داشت، پرسید.
محمد نعیمی پور، از دانشجویان خط امامی، سوابقی چون نمایندگی در ششمین دوره مجلس شورای اسلامی، عضویت در شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی نیز در کارنامه دارد. در ادامه مشروح گفتگو با وی را می خوانید.
مسبب تمام بدبختی های مردم ایران پس از مرداد 32، دولت آمریکاست
نماینده اسبق مردم تهران در مجلس ششم ضمن نادرست خواندن استدلال مخالفین تسخیر لانه جاسوسی مبنی بر نفوذ آمریکاستیزی رادیکال در گفتمان انقلاب اسلامی اظهار کرد: برخی مدعی نقش مخرب تسخیر سفارت آمریکا بر گفتمان انقلاب اسلامی هستند که بنابر شواهد و قرائن موجود، با واقعیت های تاریخ ایران همخوانی ندارد. از زمان کودتای 28 مرداد 1332، مسبب تمام بدبختی هایی که ملت ایران پس تسلط دیکتاتوری سیاه پهلوی در این کشور متحمل شدند، ایالات متحده آمریکا است. اگر کسی منصفانه تاریخ را قضاوت کند و در عالم سیاست دستی بر آتش داشته باشد، متوجه این استدلال نادرست می شود. در ماجرای کودتای 28 مرداد 32 دولت بریتانیا در پشت صحنه این کودتا نقش آفرینی می کرد. در واقع در مباحث مربوط به ملی شدن صنعت نفت آمریکایی ها که تا پیش از کودتا نقش میانجی را بازی می-کردند، به عنوان بازیگر اصلی وارد میدان شدند. اگرچه کودتا علیه دولت ملی مصدق با نظر انگلیسی ها در ایران انجام شد اما این دولت امریکا بود که مسئولیت اصلی و بازوی اجرایی کودتا را بر عهده داشت.
نعیمی پور ادامه داد: بعد از جریاناتی که در سال 1342 رخ داد، بسیاری از نیروهای جوان که آمریکا را عامل کشتار و سرکوب مردم می دیدند به سمت مبارزه مسلحانه حرکت کردند. لذا اگر قرار باشد که سخن از آمریکاستیزی رادیکال به میان بیاید، سرآغاز آن از سال 42 است که برخی مستشاران آمریکایی در ایران ترور می شدند. در کنار همه اینها، جریانات کمونیستی وابسته به مسکو و مستقل از مسکو نیز تفکرات ضد امپریالیستی و ضدآمریکایی داشتند و آنها نیز برای اینکه بتوانند با رژیم پهلوی مبارزه کنند، دست به اسلحه شدند.
عضو سابق شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی با بیان اینکه باید ریشه استکبارستیزی را سال 42 به بعد جستجو کرد، اظهار داشت: حتی آن دسته از روشنفکران و مبارزینی که معتقد به مبارزه مسلحانه نبودند نیز با تمام وجود با آمریکا و دخالت این کشور در امور ایران مخالف بودند. اندیشمندانی همچون علی شریعتی و یا برخی اندیشمندان وابسته به حزب توده نیز به جد مخالف آمریکا و سیاست هایش بودند. توصیه می کنم آن دسته از تحلیلگرانی که معتقدند 13 آبان، بدعتی در گفتمان انقلاب اسلامی بود، آثار و ادبیات جریان روشنفکری را بخوانند تا متوجه روح تمام ضد امپریالیستی این آثار شوند.
روشنفکران پیش از انقلاب، شاه را عامل آمریکا می دانستند
این فعال سیاسی اصلاح طلب افزود: تعداد قابل توجهی از روشنفکران و تحصیل کرده های آن زمان که با حکومت شاه مبارزه می کردند، به نیت اینکه حکومت پهلوی، حکومتی آمریکایی است با جریان انقلاب اسلامی همراه شدند و معتقدند بودند جریان آمریکاستیزی است که می تواند دولت شاه که یک دولت آمریکایی بود را ساقط کند.
نماینده مجلس ششم با اشاره به مواضع ضداستکباری امام خمینی(ره)، بیان کرد: پس از درگذشت مرحوم آیت الله بروجردی، امام خمینی (ره) به عنوان مرجع دینی به مردم معرفی شدند. امام از همان زمان به مبارزه علیه شاه پرداختند. در تمام دوران مبارزه ایشان علیه حکومت پهلوی، مواضع سیاسی ایشان در قبال آمریکا و اسرائیل روشن و مبرهن است. با مراجعه به صحیفه نور که مجموعه سخنان و مواضع مرحوم امام است میتوان فهمید که ایشان در کنار صحبت از اسلام سیاسی، همواره مواضع روشنی علیه اسرائیل و آمریکا می گرفتند. به عنوان نمونه می توان به انتقاد ایشان از شاه به دلیل لایحه کاپیتولاسیون اشاره کرد.بنابراین بخشی از تفکرات ضداستکباری، ریشه در افکار و خط-مشی حضرت امام دارد.
چون هزینه انتقاد به امام سنگین است، به دانشجویان خط امامی انتقاد می شود
عضو سابق شورای مرکزی حزب اتحاد ملت با بیان اینکه منتقدان تسخیر سفارت آمریکا به دلیل اینکه هزینه انتقاد از امام سنگین است، پیکان حمله را بسوی دانشجویان خط امامی گرفته اند، خاطرنشان کرد: بسیاری از دانشجویانی که در واقعه 13 آبان نقش کلیدی داشتند به واسطه وقایع سال 88 مغضوب حکومت واقع شدند؛ بنابراین انتقاد از آنان هزینه ای برای انتقادکنندگان نخواهد داشت. معترضان به تداوم ماجرای اشغال سفارت آمریکا باید به خود امام انتقاد کنند. در واقع، انتقاد از اقدام دانشجویان خط امامی، نوعی فرار به جلو برای مواجه نشدن با جریان اصلی انقلاب اسلامی است. این منتقدان حاضرند ایران حتی به قیمت خدشه دار شدن استقلالش، با ایالات متحده آمریکا روابط برقرار کند.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس با تاکید بر اینکه آمریکایی ها همواره به مردم ایران ظلم کرده اند، اظهار داشت: ما نمی توانیم آمریکا را دوست و متحد خود قلمداد کنیم. عامل اصلی دشمنی میان ایران و ایالات متحده، آمریکایی ها هستند و آنها بودند که بلافاصله پس از پیروزی انقلاب از طریق گروهک های مسلح و تجزیه طلب برای کشور دردسرساز شدند. حتی در جریان اشغال سفارت آمریکا معلوم شد افراد موثر CIA در داخل ایران که به زبان کردی و مسائل اطلاعاتی ایران کاملا مسلط بودند، علیه منافع انقلاب اسلامی فعالیت می کردند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب با اشاره به تداوم دشمنی های ایالات متحده با ایران، اظهار کرد: حتی تلاش های آقای خاتمی و آقای روحانی در دوران ریاست جمهوری برای رفع اختلافات با آمریکا، با کارشکنی دولتمردان این کشور به نتیجه نرسید. تحریم های آمریکا علیه ایران با هدف ایجاد تقابل میان مردم و حکومت و کشاندن سطح نارضایتی در تمام سطوح اجتماعی صورت می گیرد تا تغییر رژیم از درون ایران آغاز شود و نظام سرنگون شود.
وی ادامه داد: تنها در دوره ریاست جمهوری ریگان که به نوعی پیروزی خود در انتخابات را مدیون مسئله گروگانگیری می دانست، تلاش برای برقراری اتباط میان ایران و آمریکا صورت گرفت و حتی مرحوم آیت الله هاشمی نیز از این مسئله استقبال کرد. اما در آن زمان جریان چپی که امروز طرفدار برقراری روابط دوستانه با آمریکاست، مانع از این مسئله شدند و باعث شد تا مرحوم هاشمی را از تلاش برای برقراری رابطه با آمریکا پشیمان کنند.
امام در مواضع خود بر نقش مخرب آمریکا در قبال انقلاب تاکید داشت
نعیمی پور، با بیان اینکه منتقدان تسخیر سفارت آمریکا با این پدیده به صورت فصلی برخورد می-کنند، خاطرنشان کرد: برخی منتقدان اشغال سفارت، در دوره ای به شدت تمایلات ضد امپریالیستی داشتند و در حال حاضر مواضعی خلاف دیدگاه های گذشته شان می گیرند. واقعیت این است که در شرایط نابسامان کشور در ابتدای پیروزی انقلاب و در شرایطی که آمریکا، شاه را به داخل کشورش راه داده بود، با مرور واقعه 28 مرداد که در آن زمان ابتدا شاه به ایتالیا رفت و سپس با کمک آمریکایی ها به ایران بازگشت، جو کشور به شدت ملتهب و ضدآمریکایی بود. حضرت امام نیز همواره در سخنرانی ها و بیانات خود مردم را نسبت به نقش مخرب آمریکا در قبال انقلاب اسلامی آگاه می-کردند.
نماینده مردم تهران در محلس ششم افزود: در آن فضا دانشجویان با هدف ابراز اعتراض علیه دولتمردان آمریکا به دلیل پناه دادن به شاه، اقدام به تسخیر سفارت آمریکا کردند. حضرت امام نیز پس از اطلاع از عدم وابستگی دانشجویان به جریانات مارکسیستی، این حرکت را تایید کرد و تسخیر سفارت آمریکا به یک موضوع ملی تبدیل شد و آحاد مردم نیز از این اقدام دانشجویان دفاع می کردند. تنها مخالفان تسخیر سفارت آمریکا سلطنت طلبان بودند. اعضای جبهه ملی نیز با این اقدام از روز نخست مخالف بودند چراکه آنها نیز به بخشی از جریان سلطنت طلب تبدیل شده بودند.
دانشجویان گروگانها را به فرمان امام نگهداری می کردند
معان اجرایی سابق حزب اتحاد ملت ایران اسلامی همچنین در خصوص دلایل تداوم گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا نیز اظهار کرد: دانشجویان گروگانها را به فرمان امام نگهداری می کردند که البته کار بسیار سختی بود و تا زمانی که در خصوص آنها تصمیم گیری شد، وظیفه خود را انجام دادند. دانشجویان تنها مسئول دو روز ابتدایی ماجرای تسخیر بودند و دانشجویان اینقدر از اقتدار و نفوذ برخوردار نبودند که بتوانند بیش از 2 روز ماجرای تسخیر را ادامه دهند.
معان اجرایی سابق حزب اتحاد ملت ایران اسلامی با بیان اینکه در آن زمان به دلیل رشد گرایشات ضدامپریالیستی میان مردم با توجه به ظلم هایی که آمریکایی ها در ایران کرده بودند، تاکید کرد: حتی در صورتی که دانشجویان خط امامی اقدام به تسخیر لانه جاسوسی نمی کردند، مردم به روش های دیگری و خشمگینانه علیه آمریکا اقدام می کردند. با وجود توطئه های فراوانی که سفارت آمریکا در ایران انجام می داد حتی اگر دانشجویان نیز علیه آمریکایی ها اقدام نمی کردند، امام دستورات دیگری را برای مقابله با توطئه-گران صادر می کردند کما اینکه در جریان جنگ تحمیلی نیز این امام بود که آحاد مردم را برای مقابله با صدام بسیج کرد. در واقع محبوبیت امام خمینی و علاقه وافر مردم به ایشان سبب شده بود در ضعف ارتش و نوپایی سپاه، بسیج مردمی در برابر تجاوزات صدام ایستادگی کند و به موفقیت برسد. در واقع امام برای انجام این مسئله نیازی به دانشجویان نداشت. پس به طور کل حرف منتقدان تسخیر سفارت آمریکا باطل است و به آن افراد توصیه می کنم بجای اینکه خودشان را گول بزنند و در مورد ماجرای اشغال سفارت صحبت کنند، خیلی صریح در مورد خط فکری و مشی اجرایی امام در خصوص آمریکا و سیاست خارجی ایشان اظهارنظر نمایند.
از سال 1332 به بعد هیچگاه روس ها نتوانستند مخاطره ای علیه ایران ایجاد کنند
نعیمی در خصوص اینکه چرا با وجود شعار نه شرقی و نه غربی در گفتمان سیاست خارجی جمهوری اسلامی، ضرورت تسخیر سفارت شوروی همچون سفارت آمریکا، که حتی جاسوسی این کشور از ایران توسط حزب توده نیز محرز بود، احساس نشد، پاسخ داد: محمدرضاشاه پهلوی یکی از سنگرهای مقاومت آمریکایی ها در مقابل نفوذ شوروی و بلوک شرق به آب های آزاد بود. در تمام مرزهای شمالی ایران ایستگاه های شنود و جاسوسی علیه شوروی استقرار داشت. در دوران شاه حزب توده تضعیف شده بود. سازمان ضدجاسوسی ساواک و اداره دوم ارتش شاه تمام وظیفه شان این بود که با عوامل شوروی در ایران مقابله کنند و با کمک سازمان سیا و موساد کاملا تحت کنترل حکومت وقت درآمده بودند. واقعیت این است که از سال 1332 به بعد هیچگاه روس ها نتوانستند مخاطره ای علیه ایران ایجاد کنند و در واقع این آمریکایی ها بودند که نوعی نواستعمارگرایی را در ایران به وسیله عوامل سرسپرده در حکومت پهلوی برقرار کرده بودند. بنابراین نیازی نبود که دانشجویان خط امام همان رفتاری را که در قبال آمریکا انجام دادند، در قبال شوروی هم انجام دهند.
طرح اشغال سفارت شوروی یا از سر حماقت است یا از سر مزدوری!
این فعال سیاسی اصلاح طلب با بیان اینکه در دوران شاه و در بحبوحه جنگ سرد ایران سرسپرده آمریکا بود، خاطرنشان کرد: طرح مباحثی همچون اشغال سفارت شوروی به بهانه سیاست نه شرقی نه غربی یا از سر حماقت است یا از سر مزدوری! اساساً بنا نبود دانشجویان خط امام سفارتخانه تمام کشورهایی که علیه جمهوری اسلامی کار می کردند را تسخیر کنند.
وی افزود: پس از انقلاب اسلامی، حزب توده مانند همه گروه های کمونیستی توانستند فرصت تنفس پیدا کنند. توده ای ها همواره در تور اطلاعاتی سازمان های اطلاعاتی جمهوری اسلامی بودند به همین دلیل حزب توده در یک فرصت مشخص به طور کامل در ایران مضمحل شد و ممکن است رگه های فرهنگی از آن در کشور فعال باشد. کدام عقل سلیمی می پذیرد که مثلا سفارت شوروی را بگیریم در حالی که نیروهای اطلاعاتی ایران کاملا بر حزب توده مسلط بودند.
عضو مجمع نمایندگان ادواری و و عضو سابق شورای مرکزی احزاب مشارکت و “اتحاد ملت ایران اسلامی”: این حماقت در جریاناتی از مجموعه دانشجویان مسلمان آن موقع وجود داشت. انگیزه آنها ایجاد یک جریان ضد کمونیستی بود که داعیه اسلام خواهی داشتند. مثلاً آقای احمدی نژاد یکی از افرادی بود که چنین مباحثی را به وجود آوردند.
نعیمی پور در پایان با انتقاد از برخی جریانات مغرض که تسخیر نشدن سفارت شوروی را دال بر نفوذ چپ و تمایل به شوروی و شرق در بین دانشجویان خط امام می دانند!، تاکید کرد: یکی از راه-های عملیات روانی کسانی که طرفدار ارتباط با غرب هستند، سوءاستفاده از روابط ایران با چین و روسیه است. آنها با عملیات روانی مردم را از نزدیکی به شرق می ترسانند و اینطور وانمود می کنند که کشور توسط جاسوسان و نفوذی های روسیه و چین مدیریت می شود. این افراد وقاحت را به حدی می رسانند که حتی شهید قاسم سلیمانی را نیز نیروی روس ها معرفی می کنند. بنده از همینجا برای مناظره با تمام کسانی که حرفی در خصوص سیاست ایران در قبال چین، روسیه و آمریکا دارند، اعلام امادگی می کنم.