چرا اسد سقوط کرد
- شناسه خبر: 12536
- تاریخ و زمان ارسال: 3 دی 1403 ساعت 11:32
- منتشرکننده: بشارت آنلاین

مسعودگودرزی / سوریه متولد جنگ است پس از پایان جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی کشور سوریه تشکیل و تا زمان استقلال تحت قیمومیت فرانسه بود.
از سال ۱۹۴۶ یعنی زمان استقلال تا سال ۱۹۷۰ که حافظ اسد از طریق کودتا زمام امور را در کشور به دست گرفت عموماً ارتش قدرت را در این کشور در دست داشت و طی این مدت کودتاهای متعددی که ناشی از بیثباتی سیاسی امنیتی کشور بود به وقوع پیوست.
از سال ۲۰۱۱ سوریه درگیر جنگ داخلی شد و حدود ۱۰ روز پیش این کشور به دست مخالفان رژیم حاکم افتاد و بشار اسد نیز به روسیه رفت و طی بیانیهای اعلام کرد که رفتنش به مسکو از قبل برنامهریزی نشده بود. در حال حاضر سوریه در شرایط بدون دولت به سر میبرد و بخشهای مختلف کشور توسط نیروهای مخالف اسد اداره میشود و باید منتظر ماند که آیا گروههای سیاسی حاکم برای تشکیل دولت و بازگشت ثبات و امنیت در سوریه به همگرایی و اجماع خواهند رسید و یا اینکه ناامنی و اطاله بحران تقدیر آتی سوریه خواهد بود.
برای تحلیل چرایی سقوط بشار اسد ضروریست نگاهی به کارکرد دولت در این کشور، ترکیب جمعیتی و انتظارات آنها، پویشهای سیاست خارجی کشورهای منطقه ای و فرامنطقهای داشته باشیم تا بتوانیم روند تحولات را مبتنی بر واقعیات و دادههای متقن تحلیل کنیم.
برای فهم تحولات سیاسی امنیتی سوریه و بررسی چالشهای این کشور خصوصاً در ۵۰ سال اخیر (دوره اسد پدر و پسر) علاوه بر متغیرهای داخلی باید به محیط امنیتی، منطقهای و بین المللی خاورمیانه توجه کرد. سوریه در دوره جنگ سرد به عنوان متحد شوروی و پس از آن در اتحاد با روسیه باقی ماند. از زمان تشکیل رژیم اشغالگر قدس در زمره دشمنان این رژیم و از اعضای موثر جبهه مقاومت بوده است.
بشار اسد پس از رسیدن به قدرت سعی کرد تا اصلاحات سیاسی و اقتصادی را در سوریه پیگیری کند و به جامعه وانمود کند که از خط و مشی پدر فاصله گرفته است. در اولین سخنرانی خود در مقام ریاست جمهوری خواستار دموکراسی، شفافیت و انتقاد سازنده شد. انجام اصلاحات در سه حوزه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را وعده داد و خواستار الفت حکومت با مردم شد. خود در حرکت به سوی مردم پیش قدم شد و تا سال ۲۰۰۵ بدون محافظ به همراه همسرش در میان مردم ظاهر میشد که این شیوه و رفتار از او یک اسطوره مدنی مردمی و در عین حال متفاوت در جهان عرب ساخته بود. متاسفانه اصلاحات اسد ناکارآمد و در پاره ای موارد متوقف شد.
در حوزه سیاسی – اجتماعی توجه اسد همچون پدر به علویان بود، اما در روند مخالفت با سیاست تعریف سازی حزب بعث در زمان پدر که شناسنامه با هویت کردی صادر نمیشد بشار اسد این روند را مدتی اصلاح و به بخشی از جامعه کردی، شناسنامه اعطا کرد که البته با بروز قیامها و شورشهای کردی این روند متوقف شد.
از لحاظ اقتصادی دو عامل مدرنیزاسیون ناصواب و خشکسالی بر دامنه نارضایتیها افزود. اقتصاد سوریه بر اساس دیدگاههای حزب بعث اقتصادی سوسیالیستی با تاکید بر دخالت دولت در امور کلان اقتصادی است. بشار اسد روند اصلاحات اقتصادی سوریه را در دستور کار قرار داد و آن را در میان مناطق روستایی و مراکز شهری دمشق و حلب که بیشترین سرمایهگذاری را در دست داشتند شروع کرد.
جنگ داخلی سالهای ۲۰۱۸-۲۰۱۱ به شدت نظام سوریه را تضعیف و رنج اقتصادی مردم را تشدید کرده بود. بعد از سال ۲۰۱۸ اسد به جای اینکه از طریق مذاکره و گفتگو با مخالفان از در آشتی درآید و سوریه را به ثبات برساند مصمم بود تا با استفاده از ابزار نظامی کنترل اختلافات و درگیریها را در مناطق محدود تحت اشغال مخالفان به دست گیرد و راضی به مشارکت آنها و تقسیم قدرت نشد.
جنگ طولانی مدت نیز اقتصاد سوریه را از سال ۲۰۱۱ به مراتب ضعیفتر و شکنندهتر کرده بود. بر اساس آمارهای بینالمللی اقتصاد سوریه در بازه زمانی ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۸ بیش از ۷۰ درصد ارزش خود را از دست داده بود. عدم موفقیت دولت سوریه برای از بین بردن آثار این بحران در کنار تحریمهای بینالمللی، کاهش تولید ملی، تورم بالا، افزایش فقر و بیکاری موجب تشدید بحران اقتصادی در کنار بحران امنیتی و در آستانه تحمل ناپذیری شده بود.
آمارها نشان میدهند که در سال ۲۰۱۰ حدود ۲۸ درصد مردم سوریه زیر خط فقر بودند اما در سال ۲۰۱۸ این آمار به ۸۳ درصد رسید. تولیدات داخلی کشاورزی به میزان ۶۰ درصد کاهش یافت. بیکاری از ۹ درصد در سال ۲۰۱۱ به بیش از ۵۰ درصد در سال ۲۰۱۸ رسیده بود این شرایط شکننده و حمایت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای مخالف اسد در نهایت زمینه فروپاشی دولت سوریه را فراهم کرد.